تعقیب “برش نقره ای”: اطمینان حاصل کنیم که نوآوری از بین انگشتان ما نمی لغزد

چندین واقعیت در مورد اقتصاد کنونی جهان وجود دارد که به طور گسترده مورد توافق قرار گرفته است. یکی این است که ارزش به میزان فزاینده ای از ایده های تحلیلی، مبتکرانه و خلاقانه سرچشمه می گیرد. مورد دیگر این است که ایده ها می توانند بارها و بارها بدون خراب شدن استفاده شوند. (این بدان معناست که من می توانم از یک ایده استفاده کنم بدون اینکه از توانایی شما برای استفاده از آن ایده بکاهم.)

سوم این است که زنجیره های تولید به طور فزاینده ای جهانی می شوند. تجارت اجزاء – به معنی تکه‌ها و قطعاتی است که به یک محصول نهایی مصرف‌کننده وارد می‌شوند – و تجارت در تحقیقات، دو تا از سریع‌ترین شکل‌های تجارت بین‌المللی هستند. هر دوی این معاملات توسط سیستم های مدیریت زنجیره تامین پیچیده و پلت فرم های ارتباطی ارزان پشتیبانی می شوند.

استرالیا برای دوره ای با قیمت های پایین تر کالاها، به ویژه برای سنگ آهن و زغال سنگ تعیین شده است. چندین شرکت بزرگ چندملیتی ما (تویوتا، جنرال موتورز، فورد و آلکوآ) در حال خروج هستند. و ما بازار کوچکی هستیم که فاصله زیادی با بازارهای اصلی جهان دارد.

سرنوشت ما در دستان ماست. ما می‌توانیم سریع‌تر حفاری کنیم و با شدت بیشتری کشاورزی کنیم، اما کارهای واضح‌تری وجود دارد که می‌توانیم انجام دهیم. ما چندین مزیت داریم: یک بخش تحقیقاتی در سطح جهانی که امثال آن وای فای را اختراع کرده اند. گوش بیونیک؛ واکسن سرطان دهانه رحم؛ اسکناس پلیمری و موارد دیگر. ما یک بخش دولتی شفاف داریم که نسبتاً عاری از فساد است. و زیرساخت های فیزیکی خوبی داریم.

ایمیل هفتگی برای اروپایی ها توسط دانشمندان اروپایی

اما ما در به دست آوردن ارزش از این مزایا ضعیف عمل می کنیم. صنایع ما ارتباط ضعیفی با موسسات تحقیقاتی و دانشگاه‌های ما دارند و به خوبی در زنجیره‌های تولید جهانی ادغام نشده‌ایم.

پس میوه کم آویزان کجاست؟ چگونه کشوری در لبه کره زمین با 1 درصد جمعیت جهان و بدون عضویت در هیچ بلوک تجاری منطقه ای بزرگ می تواند زنده بماند؟ موافقت نامه های تجاری پیشنهادی ما را نجات نخواهد داد. آنها همیشه با احزاب کوچک به شیوه ای متعادل و افزایش دهنده رفاه رفتار نمی کنند (مکانیزم حل و فصل اختلافات دولت سرمایه گذار تحت شراکت ترانس پاسیفیک را در نظر بگیرید).

استرالیا مانند آمریکای شمالی و اروپا بخش تولید کاملی ندارد. و از آنجایی که خطوط تولید تکه تکه می شوند و محصولات بیشتر و بیشتر از اجزای تولید شده از چندین تجارت در بسیاری از کشورها ساخته می شوند، ما بیشتر و بیشتر به یک بازیگر تبدیل خواهیم شد.

اما این بدان معنا نیست که ما نمی توانیم و نباید در سطح بالایی به تولید کمک کنیم. ما می‌توانیم با ارائه بخش «نقره‌ای» – یا بخش باارزش – از کالاهای جهانی، به این مدل تجاری جدید جهانی کمک کنیم. استرالیا نویسنده تعدادی از موفقیت های محلی قابل توجه در تولید قطعات پیشرو در محصولات جهانی است.

نمونه‌های محلی از چنین «نوار نقره‌ای» پارچه‌های انتقال‌دهنده رطوبت نبافته پیشرو در جهان است که در Tullamarine ملبورن توسط فناوری‌های Textor طراحی شده است. Textor یک رهبر جهانی در پارچه هایی است که مایعات را از بدن دور می کند. این فناوری جزء پوشک های کودک، محصولات پزشکی و محصولات بهداشتی شخصی است.

CSIRO و بوئینگ به طور مشترک بیش از 110 میلیون دلار استرالیا در روش‌های رنگ‌آمیزی مجدد هواپیما، سوخت‌های پایدار هوانوردی، فرآیندهای مونتاژ هواپیما، بازدارنده‌های آتش و نرم‌افزار مدیریت تعمیر و نگهداری هواپیما سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

شرکت استرالیایی Orbital توسعه‌دهنده و تامین‌کننده سیستم‌های عایق الکتریکی از راه دور برای صنعت منابع و فناوری‌های سیستم مدیریت موتور برای بازارهای دریایی، موتورسیکلت، تفریحی و وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین است. این شرکت خدماتی را برای بهترین سیستم های سوخت/کنترل جهان تولید و عرضه می کند.

پس چگونه این موفقیت ها حاصل می شود؟ نه در خلاء افراد تحقیق، طراحی و توسعه با افرادی در مشاغل مرتبط، دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی هم در اینجا و هم در خارج از کشور در ارتباط هستند. آن‌ها در تیم‌هایی کار می‌کنند که با سایر طرف‌ها همکاری می‌کنند که ورودی‌های مکمل را در فرآیند اختراع تولید می‌کنند.

آنها ریسک می کنند اما مردم را با خود همراه می کنند. ورود به خطوط تولید بین المللی برای افراد ضعیف نیست. راه‌های زیادی برای انجام این کار وجود دارد، اما ارتباطات شخصی، اعتماد و روابط ناگزیر عواملی هستند که به تجارت سرعت می‌بخشند. در محیطی پر از عدم قطعیت که در آن افراد در حال انجام کاری هستند که اساساً جدید است، این رابطه است که شک و تردیدها را از بین می برد و روز را به پایان می رساند.

موفقیت‌های استرالیا علی‌رغم نگرش‌های آزادانه انجمن‌های تجاری و بخش‌های دولتی صنعت، پیروز شده است. در ایالات متحده و بسیاری از شمال اروپا، بخش دولتی بودجه قابل توجهی را به موسساتی مانند مراکز تعاونی صنعتی-دانشگاهی و برنامه‌های صادراتی تزریق می‌کند تا به پیوند کسب‌وکارها با همکاران مرتبط کمک کند.

متأسفانه در استرالیا اینطور نیست. دولت‌های استرالیا حدود یک سوم مبلغی را که این کشورها انجام می‌دهند (به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی) صرف برنامه‌هایی می‌کنند که برای اطمینان از استفاده و پاداش ایده‌هایشان از طریق تلقین خود به زنجیره‌های تولید جهانی طراحی شده‌اند. نگرش این است که «آن را به بازار بسپار!».

مخاطرات بالا هستند. یک ایده را می توان برای 7 میلیارد نفر بدون هیچ بدتر شدن ایده اعمال کرد. اکثر محصولات، ساده و پیچیده، ایده های میلیون ها نفر را در بر می گیرند. ایده های خوب به خودی خود راه دوری نمی روند، اما ایده های خوب که توسط کارآفرین باهوش و بهترین مدل کسب و کار ترکیب می شوند، می توانند یک آیفون، یک کامپیوتر، یک ماشین بدون کربن یا دارویی که زندگی شما را نجات می دهد به دست آورند.

اما آیا نسل های آینده تاوان بی توجهی ما به زیرساخت های تحقیقاتی را خواهند پرداخت؟ چرا ترجمه ما از ایده های علمی به استفاده سازنده اینقدر ضعیف است؟ اگر استرالیا می خواهد به عنوان یک کشور با درآمد بالا باقی بماند، باید مدام بپرسیم که آیا به اندازه کافی کار می کنیم یا خیر.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *