اکثراً موافقند که ارزش دانستن بیشتر در مورد جهان و همه چیز در آن را دارد. پژوهش، از این نظر، ذاتاً ارزشمند است.
اما برای دولتهای عملگرا، ارزش علمی یا علمی ذاتی بیفایده است، چیزی که برای آنها ارزش قائل هستند، سهم آن در جامعه است.
برخی از زمینه های تحقیقاتی مانند تحقیقات بهداشتی و پزشکی دارای مزایای مستقیم هستند. همانطور که حزب لیبرال در سند سیاست خود در مورد تحقیقات پزشکی بیان می کند، می توانند بهره وری ملی را افزایش دهند، کیفیت زندگی را بهبود بخشند و امید به زندگی را افزایش دهند.
اما این تنها زمانی می تواند اتفاق بیفتد که تحقیقات، به عنوان مثال، در تحریک نوآوری به کار گرفته شود. نوآوری به طور گسترده به عنوان اجرای یک محصول، فرآیند یا روش جدید یا بهبود قابل توجهی درک می شود.
یک ایمیل هفتگی با تجزیه و تحلیل مبتنی بر شواهد از بهترین محققان اروپا
بنابراین، نوآوری شامل یک تعامل پیچیده از چندین عامل است و ارزیابی پیشرفت هر یک از کشورها دشوار است (اگرچه اداره آمار استرالیا چندین مجموعه داده مفید دارد ).
در حالی که مقایسه کشورها دشوار است، تلاش بسیار خوبی توسط شاخص جهانی نوآوری انجام شده است که توسط مدرسه تجاری برجسته فرانسوی INSEAD در سال 2007 راه اندازی شد و از آن زمان به صورت سالانه منتشر می شود.
در راس این شاخص امسال کشورهایی مانند سوئیس، سوئد، انگلیس و آمریکا قرار دارند. استرالیا در پنج سال گذشته به طور مداوم در حدود 19 از 142 کشور و اقتصاد رتبه بندی شده است. در آخرین نتایج، استرالیا پس از کانادا (11)، نیوزیلند (17) و کره جنوبی (18) قرار داشت.
شاخص به طور قابل توجهی پایدار است. کشورها به طور مداوم در بین 10 یا 25 برتر قرار دارند و در حالی که در این گروه ها حرکت می کنند، به ندرت بین آنها جابجا می شوند.
اما اگر به دادهها بپردازیم، میتوانیم کمی بیشتر در مورد نقاط قوت و ضعف استرالیا در تبدیل تحقیقات به نوآوری درک کنیم. به عنوان مثال، ما در زمینه هایی مانند سرمایه انسانی و تحقیقات، زیرساخت ها و پیچیدگی بازار به خوبی مقایسه می کنیم.
اما رتبه دانش و فناوری ما بسیار پایین تر است. این تا حدودی به دلیل بخش تولید کوچک استرالیا، تعداد اندک ثبت اختراعات داخلی، و صادرات متوسط کالاهای با فناوری پیشرفته و خلاقانه است.
برای بهبود سیستم نوآوری استرالیا، ما اغلب فراخوان هایی را برای افزایش میزان تحقیقات کاربردی و نزدیک کردن دانشگاه ها به تجارت می بینیم. این با درک متعارف، هر چند که اکنون به طور فزاینده ای جایگزین نوآوری می شود، مطابقت دارد، زیرا از تحقیقات علمی به توسعه و سپس به کاربرد در تولید می رسد.
اما این مدل خطی نوآوری “زنجیره تامین” لزوماً سیستم نوآوری استرالیا را که با مشارکت ها و ارتباطات متعدد در حال تکامل و پیچیده است، بهبود نمی بخشد .
ایده ای که به طور فزاینده ای در بین دولت ها و سیاست گذاران محبوب است، مراکز نوآوری است. این هاب ها اساساً خوشه های تجاری دانش بر هستند که مراکز تولید ثروت هستند و اقتصاد محلی را به اقتصاد جهانی پیوند می دهند.
بسیاری همبستگی مثبتی را بین قدرت این خوشه ها و رفاه ملی مطرح می کنند. هاب ها این کار را هم با تولید ایده های جدید بیشتر و هم با تبدیل تعداد بیشتری از آنها به کسب و کارهای موفق انجام می دهند.
اما استرالیا از نظر وضعیت توسعه خوشهای در رتبه 34 قرار دارد که بسیار پایینتر از رتبه کلی آن است.
دولت استرالیا یک برنامه جدید و متوسط برای توسعه حوزه های نوآوری صنعتی دارد که توسط صنعت هدایت می شود تا به کسب و کارها و محققان کمک کند تا با هم همکاری کنند و نوآوری را تقویت کنند.
تاکنون دو حوزه تشکیل شده است. حوزه نوآوری صنایع غذایی در ملبورن مستقر است و در سطح ملی شبکه خواهد شد. منطقه تولیدی در پردیس کلیتون دانشگاه موناش مستقر است و مرکزی در آدلاید برای تمرکز در سطح ملی بر تولید برای صنایع دفاعی دارد.
این برنامه محدودیت هایی دارد، اما شروع خوبی است و پتانسیل توسعه سایت های مهم توسعه کسب و کار و نوآوری را دارد.
همانطور که این شاخص اشاره می کند، مسیرهای توسعه مراکز نوآوری بر اساس کشور و صنعت متفاوت است. اما تقریباً هر مرکز نوآوری موفقی شامل مشارکت شرکت های بزرگ به عنوان قهرمانان هاب است. برخی از قهرمانان شرکت های خصوصی هستند، اما برخی دیگر شرکت های دولتی هستند.
نویسندگان این شاخص خاطرنشان می کنند که:
مراکز نوآوری نوپا اغلب نمی توانند شکاف بین [تحقیق و توسعه] و تجاری سازی را ببندند. دلایل متعددی برای این شکست وجود دارد، از جمله مشکلات جذب شرکا و سرمایه گذاری در پروژه هایی با ریسک فنی بالا و بازه های زمانی طولانی توسعه. از دست دادن کمک مالی به عنوان دامنه پروژه فراتر از تحقیقات دانشگاهی گسترش می یابد. فقدان بینش یا دسترسی حیاتی به بازار نهایی؛ و فقدان فرهنگ کارآفرینی در جامعه پژوهشی.
اما در کنار اینها، یک عنصر حیاتی دیگر صبر است. نوآوری از این نوع نیاز به همکاری های دولتی و خصوصی دارد تا تا 15 سال یا بیشتر ادامه یابد. و بنابراین، آنها نیازمند سرمایه گذاری بلندمدت از سوی مجریان دولتی، دانشگاهی و شرکتی هستند.
در حالی که حمایت دولت استرالیا از برنامه ها می تواند ناپایدار باشد، برخی مانند برنامه مراکز تحقیقاتی تعاونی حمایت طولانی مدتی را کسب کرده اند. برای موفقیت سیستم نوآوری صنعت استرالیا، به تعهدی پایدار نیاز است.
بدون نظر