پدربزرگ من نجار بود و فکر نمیکنم تا به حال حس اعتماد زیادی به ماشینها پیدا کند. به یاد دارم که او یک تابستان در خانه ما کار می کرد و ایوان سرپوشیده ما را به یک اتاق غذاخوری تبدیل کرد. او میتوانست با یک ضربه یک میخ را روی یک 2×4 بکوبد، مهارتی که من هنوز به آن مسلط نشدهام. او به سادگی عاشق ساختن چیزها بود و در آن مهارت داشت. اما او از خودروی خانوادگی صرفاً به عنوان «ماشین» یاد کرد و با شک به آنچه زیر کاپوت آن بود نگاه کرد. او معتقد بود که چنین ماشینهایی به ما امکان میدهند خیلی سریع سفر کنیم و از شناخت حیاط خلوتمان جلوگیری کنیم. او می ترسید که عصر ماشینی لذت صنعتگری را از ما سلب کند.
اگرچه او هرگز آن را نمی دانست، من فکر می کنم نگرش پدربزرگم نسبت به ماشین ها مشابه با ارباب حلقه ها و نویسنده هابیت، جی آر آر تالکین بود. نظرات تالکین در مورد این موضوع در سراسر آثارش آشکار است و قبل از اینکه قسمت پایانی سه گانه هابیت از سینماها محو شود، زمان بازنگری در نقد تالکین فرا رسیده است. هیچکس پیشنهاد نمیکند که ماشینهایمان را روی انباشته تاریخ پرتاب کنیم، اما دستگاههایی که پدربزرگم و تالکین آنها را محکوم کردند، اکنون آنقدر با دنیایی که در آن زندگی میکنیم یکپارچه شدهاند که ممکن است در دیدن آنها مشکل داشته باشیم، چه رسد به ارزیابی تأثیر آنها بر زندگیمان. .
سمت تاریک ماشین های تالکین
برای تالکین، این ماشین چیزی بسیار خطرناک تر از یک وسیله مکانیکی صرف است. اساساً، شهوت قدرت – به ویژه قدرت بر دیگران را نشان می دهد. ارباب شیطان صفت سائورون بیش از هر چیز دیگری حلقه را میخواهد و حاضر است برای بدست آوردن آن دست از هیچ چیز نگذارد، زیرا او را قادر میسازد تا کنترل مطلق را اعمال کند. حلقه ماشینی است عالی، وسیله ای که صاحب آن را قادر می سازد تا استبداد مطلق را بر هر موجود زنده دیگری برقرار کند. وسیله ای برای رهایی نیست، بلکه ابزاری برای زورگویی، سلطه و بردگی است. همانطور که لرد اکتون مورخ بریتانیایی هشدار داده بود، قدرت حلقه نه تنها فاسد می کند، بلکه کاملاً فاسد می کند.
قدرت فساد ماشین نه تنها در جنگ و فتح نظامی، بلکه در زندگی روزمره نیز قابل مشاهده است. زیرا ماشین چیزی انسانی می گیرد – قدرت تولید، که هم خلاق و هم حیات بخش است – و آن را به چیزی کسل کننده و مهیج تبدیل می کند. هابیت ها دوست دارند چیزهایی درست کنند و از چیزهایی که تولید می کنند لذت می برند – مبلمان، ظروف، چرخ دستی، محصولات ساده، نان، پنیرها و شاید مهمتر از همه، آل. اما آنها چنین چیزهایی را به دو دلیل ساده تولید می کنند: زیرا ضروری هستند و به دلیل اینکه منبع لذت هستند. وسایل صرفه جویی در کار در میان هابیت ها از ساده ترین انواع هستند و از اوقات فراغت خود برای لذت بردن استفاده می کنند نه برای کسب بیشتر.
اروپایی ها، خبرنامه هفتگی ما را با تجزیه و تحلیل از محققان اروپایی دریافت کنید
در مقابل، مردان را می توان فریب داد و تصور می کرد که قدرت تولید، قدرت تسلط است. و سلطه نه تنها با استفاده از سلاحهای جنگی، بلکه با خودکارسازی زندگی روزمره به نام صرفهجویی در نیروی کار امکانپذیر است که ما از همان کاری که زندگی ما را تعریف میکند بیگانه میشویم. به جای ساختن آنچه برای زندگی و لذت بردن از زندگی نیاز داریم، به سادگی آن را خریداری می کنیم. هرچه ثروت بیشتری به دست آوریم، توانایی خرید بیشتری را داریم. به زودی کارخانه ای پر از کارگران خط مونتاژ جایگزین صنعتگر روی نیمکت می شود. خیلی زود، روباتها جایگزین کارگران میشوند. لذتی که از ساختن حاصل می شود با درد مبهم برای مصرف بیشتر جایگزین می شود.
اورک ها آن را یک گام تهدیدآمیز جلوتر می برند
پیامدهای وحشتناک این ماشین در اورک های تالکین، همانطور که در سه گانه های سینمایی پیتر جکسون به تصویر کشیده شده است، به تصویر کشیده شده است. این موجودات به طور طبیعی وجود ندارند، بلکه توسط نیروی شیطانی از لجن زمین پرورش یافته اند. آنها موجوداتی بد شکل و زشت هستند که گاهی اوقات دستانشان با اسلحه جایگزین می شود. به نظر می رسد از همه (شاید حتی از خودشان) متنفرند و فقط از تخریب و آلوده کردن لذت می برند. تالکین پیشنهاد می کند که هیچ چیز زیبایی نمی سازند، شاید به این دلیل که نمی توانند زیبایی را تشخیص دهند. آنها فقط به کارایی و فتح اهمیت می دهند، که توسط اربابان شیطانی که از طریق ترس حکومت می کنند به سمت آنها سوق داده می شوند.
دستگاه ارک استعاری در اعماق زمین دفن شده است، مکانی داغ و فشرده که با صداهای زمزمه و ساییدن پر شده است. در اینجا، موجودات زندهای مانند درختان چیزی بیش از مواد خام را نشان نمیدهند که باید تکه تکه شوند تا ابزار سلطه و نابودی تولید شوند. این صحنه شبیه کاریکاتورهای کارخانههای فولاد قرن نوزدهم پیتسبورگ اندرو کارنگی و کارخانه مونتاژ خودرو در رودخانه روژ در قرن بیستم هنری فورد است، جایی که مردان به وسیلهای صرف تولید تبدیل شدهاند و ساعت به ساعت و روز به روز همان کار تکراری را انجام میدهند. این مکان خالی از عشق و امید است که تنها با شهوت به بردگی متحرک شده است.
اورکها از فناوری برای به بردگی گرفتن دیگران استفاده میکنند، با این حال آنها نیز چیزی بیش از یک فناوری شبه زنده بردگی نیستند. اگرچه به اندازه کافی قدرتمند هستند که خوبی ها را تهدید کنند، اما زندگی های کاملاً بدبختی را رهبری می کنند. آنها تا حدی غیرانسانی به نظر می رسند زیرا قیافه انسان نما آنها به طرز فاجعه باری از خود ما منحرف شده است. اما حتی بیشتر از آن، آنها کاملاً فاقد احترام به آزادی و حیثیت سایر موجودات هستند، چیزی که حتی کوتولهها، الفها، هابیتها و انسانهای خودسر نیز حداقل قادر به جبران آن هستند. اگر فتح اورکها کامل میشد، چیزی برای زندگی کردن، هیچ چیز خوب یا زیبایی که آرزوی رسیدن به آن را داشته باشند، باقی نمیماند.
ایمان داشته باشید: تالکین به ما امید می دهد
نمای تاریک تالکین از دستگاه در سادگی آن عالی است. اگر وسیله ای برای سازماندهی زندگی انسان بتواند به آزادی و کرامت انسان احترام بگذارد، می تواند نیروی خوبی باشد. یک کارخانه لزوماً یک جعل بردگی نیست. اما به محض اینکه شروع به قرار دادن کارایی و بهرهوری بر بشریت میکند، شبیه بدترین فصلهای انقلاب صنعتی میشود، همانطور که بلیک و دیکنز به طرز نفرینآمیزی به تصویر کشیدند. نبوغ انسان چیزی نیست جز ابزاری برای ایجاد صدمه و تخریب – دقیقاً همان چیزی که اورک ها تجسم می کنند. ماشین نشاندهنده اجبار است و زور کردن انسانها حتی برای اهداف خوب غیرممکن است.
اما دیدگاه تالکین در مورد ماشین، دیدگاهی سرنوشتساز نیست. شهوت قدرت تنها رقیب قلب انسان نیست. آرزوهای دیگر مانند زیبایی، عدالت و معاشرت نیز در کار است و اگر به آنها گوش دهیم میتوانیم بسیاری از ثمرات فناوری را بدون فروختن روح خود درو کنیم. مانند پدربزرگ من که انگورهایش را روی یک پرده حیاط خلوت که با دست درست کرده بود نگهداری می کرد، به نظر می رسد تالکین دنیا را دوست داشته است و معتقد است که انسان ها می توانند آن را به مکانی بهتر و لذت بخش تر تبدیل کنند. اما برای انجام این کار، ما باید ماشین را همان چیزی که هست بشناسیم – ابزاری صرف با پتانسیل بردگی، که باید همیشه مراقب آن باشیم.
بدون نظر