در یک نظرسنجی از بیش از 1500 دانشمند ، بیش از 70 درصد از آنها گزارش دادند که حداقل یک بار نتوانسته اند یافته های دانشمندان دیگر را بازتولید کنند. تقریباً نیمی از دانشمندان مورد بررسی در تلاش برای بازتولید نتایج خود با مشکلاتی مواجه شدند. جای تعجب نیست که مردم درباره یک « بحران تکرارپذیری » در تحقیقات علمی صحبت میکنند – اپیدمی مطالعاتی که در صورت اجرای مجدد دوام نمیآورند .
تکرارپذیری یافته ها پایه اصلی علم است. اگر نتایج علمی فقط در برخی از آزمایشگاهها صادق باشد اما در برخی دیگر صدق نمیکند، پس چگونه محققان میتوانند نسبت به اکتشافات خود اطمینان داشته باشند؟ اگر شواهد غیرقابل اعتماد باشند، جامعه چگونه میتواند سیاستهای مبتنی بر شواهد را به اجرا بگذارد؟
به رسمیت شناختن این “بحران” درخواست برای اصلاحات را برانگیخته است. محققان راه خود را احساس میکنند و شیوههای مختلفی را آزمایش میکنند که به منظور کمک به تمایز علم جامد از نتایج غیرقابل تکرار است. برخی از مردم حتی شروع به ارزیابی مجدد نحوه انتخاب در مورد آنچه تحقیقات واقعاً مورد بررسی قرار می گیرد، می کنند. شکستن زمینه های نوآورانه جدیدتر از بررسی مجدد تحقیقات منتشر شده است. آیا اولویت دادن به تازگی به طور طبیعی به این نقطه منتهی می شود؟
انگیزه دادن به کار اشتباه؟
یک راه حل برای بحران تکرارپذیری می تواند صرفاً انجام مطالعات تکراری زیاد باشد. به عنوان مثال، مجله علمی eLife در ابتکاری برای تایید و بازتولید یافته های مهم اخیر در زمینه تحقیقات سرطان شرکت می کند. اولین مجموعه از این مطالعات “تکرار” اخیرا منتشر شد و نتایج متفاوتی به همراه داشت. نتایج 2 مطالعه از 5 تحقیق قابل تکرار، یک مطالعه غیر قابل تکرار و دو مطالعه اضافی پاسخ قطعی ارائه نکردند.
حقایقی در مورد همه گیری ویروس کرونا و آخرین تحقیقات دریافت کنید
نیازی به محدود کردن این نوع مطالعات تکراری به تحقیقات سرطان نیست – مسائل تکرارپذیری را می توان در زمینه های مختلف تحقیقات علمی مشاهده کرد.

اما حداقل یک مانع بزرگ برای سرمایه گذاری زمان و تلاش در این تلاش وجود دارد: تلاش برای تازگی. اعتبار یک مجله دانشگاهی حداقل تا حدی به تعداد دفعات استناد به مقالات تحقیقاتی آن بستگی دارد. بنابراین، مجلات تحقیقاتی اغلب می خواهند یافته های علمی جدیدی را منتشر کنند که احتمال استناد آنها بیشتر است، نه لزوماً نتایج تحقیقات قدیمی که تازه اجرا شده اند.
مطالعهای روی کارآزماییهای بالینی منتشر شده در مجلات پزشکی نشان داد که معتبرترین مجلات، انتشار مطالعاتی را که بسیار جدید تلقی میشوند ترجیح میدهند و نه لزوماً آنهایی که دارای بیشترین تعداد پشتوانه ادعاها هستند. آژانسهای تأمین مالی مانند مؤسسه ملی بهداشت از دانشمندانی که درخواستهای کمک هزینه تحقیقاتی را بررسی میکنند، میخواهند تا امتیاز «نوآوری» را ارائه دهند تا بودجه را برای نوآورانهترین کارها در اولویت قرار دهند. و دانشمندان البته متوجه این تمایلات هستند – یک مطالعه نشان داد که استفاده از کلمات مثبت مانند “رمان”، “شگفت انگیز”، “ابتکاری” و “بی سابقه” در چکیده ها و عناوین مقاله بین سال های 1974 تا 2014 تقریباً 9 برابر شده است.
باراک کوهن ، محقق ژنتیک در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس اخیراً تفسیری را منتشر کرده است که این فشار رو به رشد برای تازگی را تجزیه و تحلیل می کند. او پیشنهاد می کند که پیشرفت در علم به تعادل ظریف بین تازگی و بررسی کار دانشمندان دیگر بستگی دارد. هنگامی که پاداش هایی مانند تأمین مالی کمک های مالی یا انتشار در مجلات معتبر بر تازگی به قیمت آزمایش نتایج منتشر شده قبلی تأکید می کند، علم خطر ایجاد شکاف در پایه خود را دارد.
خانه های آجری، عمارت های کاهی
محقق سرطان، ویلیام کایلین جونیور، دریافت کننده جایزه آلبرت لاسکر در سال 2016 برای تحقیقات پایه پزشکی ، اخیراً در نشریات علمی برای «عمارت های کاهی» کمتر و «خانه های آجری» بیشتر بحث کرده است.
یکی از نگرانی های اصلی او این است که مقالات علمی اکنون ادعاهای خود را افزایش می دهند تا بر تازگی و ارتباط تحقیقات زیست پزشکی برای کاربردهای بالینی تأکید کنند. با مبادله عمق تحقیق با وسعت ادعاها، محققان ممکن است در خطر به خطر انداختن استحکام کار قرار بگیرند. با ادعای تازگی و تأثیر بیش از حد، محققان ممکن است اهمیت واقعی آن را تضعیف کنند زیرا ممکن است در ارائه شواهد محکم برای هر ادعا ناتوان باشند.
کائلین حتی پیشنهاد میکند که برخی از کارهای او در دهه 1990، که تحقیقات زیستشناسی سلولی را با کشف اینکه چگونه سلولها میتوانند اکسیژن را حس کنند، متحول کردند، ممکن است امروز برای انتشار با مشکل مواجه شده باشند.
مجلات معتبر اغلب در حال حاضر مطالب علمی کامل، از مکانیسم های مولکولی پایه تا اثبات ارتباط آنها در مدل های مختلف حیوانی را می طلبند. نتایج غیر قابل توضیح یا سوالات بی پاسخ به عنوان نقاط ضعف در نظر گرفته می شوند. به جای انتشار یک یافته جدید هیجان انگیز که قوی است و می تواند مسیر جدیدی از تحقیقات انجام شده توسط گروه های دیگر را ایجاد کند، اکنون محققان سال ها را صرف جمع آوری یک رشته کامل از یافته ها با ادعاهای گسترده در مورد تازگی و تأثیر می کنند.

ایجاد تعادل بین یافته های تازه و استحکام
چالشی که برای ویراستاران و داوران دستنوشتههای علمی وجود دارد، ارزیابی تازگی و احتمالاً تأثیر بلندمدت کاری است که ارزیابی میکنند. گاهی اوقات تشخیص اهمیت نهایی یک ایده علمی جدید و منحصر به فرد حتی توسط همتایان که مبتنی بر دانش موجود هستند دشوار است. بسیاری از مطالعات تحقیقاتی پایه اساس کاربردهای عملی آینده را تشکیل می دهند. یک مطالعه اخیر نشان داد که از مقالات تحقیقاتی پایه که حداقل یک استناد دریافت کردند، 80 درصد در نهایت توسط یک درخواست ثبت اختراع مورد استناد قرار گرفتند . اما زمان می برد تا اهمیت عملی آشکار شود.
یک تیم مشترک از محققان اقتصاد اخیراً با مطالعه دقیق منابع یک مقاله، معیاری غیرعادی از تازگی علمی ایجاد کرده اند. آنها یک مقاله علمی را در صورت استناد به ترکیب متنوعی از مجلات، به عنوان جدیدتر رتبه بندی کردند. به عنوان مثال، یک مقاله علمی با استناد به یک مجله گیاه شناسی، یک مجله اقتصادی و یک مجله فیزیک بسیار بدیع در نظر گرفته می شود اگر هیچ مقاله دیگری قبلاً به این ترکیب از منابع متنوع اشاره نکرده باشد.
این معیار تازگی به آنها اجازه داد تا مقالاتی را که احتمال استناد آنها در بلندمدت بیشتر بود، شناسایی کنند. اما تقریباً چهار سال طول کشید تا این مقالات جدید شروع به نشان دادن تأثیر بیشتر خود کنند. ممکن است کسی با این شاخص خاص از تازگی مخالف باشد، اما مطالعه به یک نکته مهم اشاره می کند: تشخیص تأثیر کامل یافته های جدید به زمان نیاز دارد.
درک اینکه ارزیابی نوآوری چقدر دشوار است باید آژانسهای تامین مالی، سردبیران مجلات و دانشمندان را متوقف کند. پیشرفت در علم به اکتشافات جدید و پیروی از مسیرهای ناشناخته بستگی دارد – اما تحقیقات جامد و قابل تکرار مستلزم تأکید یکسان بر استحکام کار است. با بازگرداندن تعادل بین خواستهها و پاداشها برای تازگی و استحکام، علم به پیشرفت بیشتری دست خواهد یافت.
بدون نظر