رقم سرفصل یک میلیارد دلاری برنامه نوآوری و علم مالکوم ترنبول باید به گرمی مورد استقبال قرار گیرد. اما ما باید در مورد اینکه چقدر در این زمینه از بقیه دنیا عقب افتاده ایم و سایر کشورها با چه سرعتی سرمایه گذاری های خود را تسریع می کنند، واقعی باشیم. 1 میلیارد دلار چیزی است که سامسونگ هر سه هفته برای تحقیق و توسعه هزینه می کند.
ما قبلاً بارها در مورد بحث نوآوری صحبت کرده ایم. بیانیه جان هوارد “پشتیبانی از توانایی استرالیا” در سال 2001 به این موارد اشاره دارد:
“تعهد به تعالی در تحقیقات، علم و فناوری، برای ایجاد نیروی کار با مهارت بیشتر و افزایش فرصتها برای تجاریسازی ایدههای جدید”.
حتی بیشتر از این به عقب برگردیم، نزدیک به 30 سال پیش، سناتور جان باتن با شور و شوق در مورد نیاز به افزایش همکاری و رشد شرکت های با فناوری پیشرفته بحث کرد.
ایمیل هفتگی برای اروپایی ها توسط دانشمندان اروپایی
بنابراین سؤالات این است: آیا این بسته برای شروع به رفع غفلت سالهای اخیر کافی است، و آیا ما شاهد اقدامات جدی در مورد موضوعی هستیم که درباره آن صحبت کردهایم، اما در مورد آن کم کار شده است؟ من محتاطانه خوشبین هستم، اما نباید فقط به این دلیل که همه چیز بسیار روشن تر و هیجان انگیزتر از چند ماه پیش بود، فریب خورد.
ما از راه دوری در حال آمدن هستیم. ما رونق منابع را با انجام ندادن سرمایه گذاری های لازم برای تشویق فرهنگ نوآورانه هدر دادیم. هزینه های مشترک المنافع برای علم و نوآوری به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی طی 20 سال گذشته 20 درصد کاهش یافته است. موسسات و برنامه های شاخص ما مانند CSIRO و مراکز تحقیقاتی تعاونی اخیراً 20 درصد کاهش بودجه خود را تحمل کرده اند. بازگرداندن برخی از بریدگیها به CSIRO خوب است، اما سازمانها مانند ارگانیسمها هستند و بهطور جبرانناپذیری از بریدگیهای وحشیانه رنج میبرند: یک عضو را بردارید و دوباره رشد نکند.
به سرعت عقب افتاد
تعهد تجاری به تحقیق و توسعه به عنوان نسبتی از تولید ناخالص داخلی در حال کاهش است. پیوندهای ما بین تجارت و تحقیقات شرم آور ضعیف ترین در OECD است. این غفلت زمانی رخ داده است که سایر کشورهای پیشرفته پای خود را روی شتابدهنده گذاشتهاند و سرمایهگذاریهای خود را در نوآوری و پیوندها و شبکههایی که زیربنای اقتصاد دانشمحور مدرن است، افزایش میدهند. ما نه تنها در صحنه بین المللی بسیار کوچک هستیم، بلکه برخلاف کشورهای پیشرو، همانطور که گزارش اخیر شورای آکادمی های دانش آموخته استرالیا نشان می دهد، سیاست های ما مقطعی، فرصت طلبانه و کوتاه مدت بوده است.
28 حوزه اقدام در دستور کار نوآوری وجود دارد که اکثر آنها بسیار ضروری و مورد استقبال قرار می گیرند. ریسک زدایی از استارتاپها بسیار مهم است، داشتن یک هیئت مشاوره کلی به ریاست نخستوزیر گام مهمی است، سرمایهگذاری در مهارتهای STEM اساسی است، جذب و حفظ کارآفرینان خارج از کشور امری بیمعنی است. ما باید در استفاده از فناوری دیجیتال هوشمندتر باشیم و ارتباطات بهتری بین محققان و کسب و کار ایجاد کنیم. با این حال، خطر یک رویکرد اسلحه پراکنده دیگر وجود دارد که پول را در مناطق بسیار زیادی پخش می کند. فقط در استرالیا میتوانیم چیزی به نام «استراتژی نوآوری جهانی» را اعلام کنیم و تنها ۷ میلیون دلار در سال برای آن اختصاص دهیم.
ما همچنان منتظر اخبار مربوط به هرگونه تغییر در امتیاز مالیات تحقیق و توسعه، بزرگترین سیاست حمایتی واحد برای نوآوری هستیم. هیئتهای مدیره شرکتهای بزرگ، مملو از حسابداران و وکلایی که تمرکز کوتاهمدتی دارند و اغلب چیزی درباره علم و نوآوری نمیدانند، استدلال میکنند که برای تشویق آنها به سرمایهگذاری در نوآوری به پول دولتی نیاز دارند. اما مشوق هایی مانند این تنها در صورتی قابل توجیه هستند که رفتارشان را تغییر دهند. کاهش سرمایهگذاریهای تجاری در تحقیق و توسعه نشان میدهد که آنتیبادیهای نوآورانه هنوز در تجارت استرالیا به سختی کار میکنند. موضع برنامه نوآوری در مورد قوانین ورشکستگی و سرمایهگذاریهای مالیاتی در استارتآپها شروع به کمک خواهد کرد، اما اگر شرکتهای بزرگ، بهویژه شرکتهای چندملیتی خارج از کشور، بهطور جدی و پیوسته روی نوآوری سرمایهگذاری نکنند، یک قطعه کلیدی از پازل گم شده است.
به عنوان ناظر مشتاق سیاست نوآوری در استرالیا برای نزدیک به 30 سال، خوش بینی من در دوره های خاص به طور مداوم از بین رفته است، در صخره های اینرسی نهادی، نزدیک بینی سیاسی، بازی های مدیریتی و بی کفایتی بوروکراتیک شکسته شده است. نخست وزیر سرمایه سیاسی زیادی را در پیشبرد دستور کار نوآوری قرار داده است و این باید مورد تحسین قرار گیرد. اگر بخواهیم اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم و شتابی را که او ایجاد کرده از دست ندهیم، موفقیت در این زمینه مستلزم رهبری مستمر و قدرتمند اوست.
ما نیاز به تغییر فرهنگ داریم و این یک شبه اتفاق نمی افتد. ما باید سیاستهای راهبردی، سیستمی و بلندمدت را برای کمک به تولید نوآوریهای مورد نیاز برای حفظ و بهبود کیفیت زندگی و استاندارد زندگی خود اعمال کنیم. بیانیه امروز آغاز پایان یک دوره بسیار تاریک است، اما فقط یک شروع است.
بدون نظر