در آخرین پستم درباره تأثیر دیجیتال بر فعالیتهای نوآورانهمان بحث میکردم، چه در حال حاضر باز یا بسته شوند. تأثیر نوآوری دیجیتال پارادایم را تغییر می دهد.
سازمانها میتوانند در فعالیتهای نوآورانه خود بسته بمانند، اما فراتر از خودشان به یک شبکه متصل (بسته) حرکت میکنند، بنابراین پلتفرم به توانمندساز تبدیل میشود و آنهایی که به آنها میپیوندند زمینههای مشترکی دارند اما ارزشهای پیشنهادی جداگانهای را دنبال میکنند. اینها سطحی از مزیت رقابتی را فراهم می کنند اما به طور فزاینده ای گذرا هستند.
ما شاهد موج جدیدی از نوآوری دیجیتال باز خواهیم بود
پس چرا من این را می گویم؟ چهار جنبه وجود دارد که در آن فناوری به سمت باز شدن گرایش پیدا می کند (بیشتر در مورد آن را اینجا ببینید: http://digitalsocial.eu/ ) تا از دنیای متصل خود برای استخراج مزیت رقابتی در حال کاهش بهره برداری شود، زیرا جهان فقط به سرعت خود ادامه می دهد و ما را به سمت خود سوق می دهد. فن آوری همچنان جلوتر از ظرفیت های ما برای جذب آن حرکت می کند. بنابراین ما باید به حرکت به سمت باز بودن ادامه دهیم و اجازه دهیم (بسیاری) دیگران در این راه به ما کمک کنند.
1. اولاً، شبکههای باز – آن دسته از ترکیبهای نوآورانه از شبکهها که همچنان راهحلها و زیرساختهای جدید را تکامل میدهند و از نظر پتانسیل از پایین به بالا بسیار غنی هستند. این شبکههای باز بسیار پویا و متنوع هستند، مملو از پیشگامان آزمایشی هستند و از آنجایی که در لبهها کار میکنند، بقیه ما باید متصل بمانیم، زیرا این شبکههای باز به تامین آنچه که داریم بر مبنای ثابت و در حال تکامل ادامه میدهند.
2. داده های باز – این انفجار انواع جدیدی از تجزیه و تحلیل داده ها و یادگیری ماشینی به این معنی است که همه ما در نهایت به تجزیه و تحلیل حجم وسیعی از داده ها دسترسی خواهیم داشت. همانطور که روشهایی را برای گرفتن، استفاده، تجزیه و تحلیل و تفسیر دادههای باز که از منابع متعدد به دست میآیند ابداع میکنیم، باید ارزش آن را برای کاری که انجام میدهیم پیدا کنیم . خطمشیهای داده باز از دولت، مقامات محلی و (در نهایت) درون سازمانهای تجاری ما پدید میآیند. ما به ابزارها و مهارتهایی نیاز خواهیم داشت تا همه دادههای باز را که از مردم، شبکههای ما و صرفاً از محیط و دنیایی که ما به آن تعلق داریم به ما تعبیر کنیم.
3. دانش باز – ما به تولید مشترک دانش جدید نیاز داریم. ما باید در مورد ظرفیت پذیرش بیشتر بیاموزیم ، جایی که شما دانش را از پتانسیل آن به یک ارزش تحقق یافته به دست می آورید، جذب می کنید، تبدیل می کنید و از آن بهره برداری می کنید. گرایش بیشتری به بسیج بر اساس محتوای باز، منبع باز و دسترسی باز وجود دارد تا بتوانیم درک کنیم، جذب کنیم و نظر بدهیم (یا نه). دانش باید آزادانه جریان یابد تا به ما امکان رشد فردی بدهد . ما شاهد افزایش مقیاس انبوه همکاری های اجتماعی خواهیم بود. همه ما به سمت وبلاگها، ویکیها، شبکههای اجتماعی و صدها پلتفرم مشترک انتخابی حرکت میکنیم. اینها شروع به مدیریت (حتی تسلط) زندگی ما می کنند. همانطور که ما دانش را منتشر می کنیم، لقاح متقابل رو به رشدی می کنیم.
4. در نهایت، باز کردن سخت افزار – هر چه بیشتر کنجکاو شویم، بیشتر می خواهیم «چیزی» بسازیم. سختافزار متنباز بیشتر و بیشتر به ما اجازه میدهد تا بر اساس آن بسازیم. ما به طور فزاینده ای پتانسیل مطالعه، اصلاح، ساخت، گسترش، توزیع یا طراحی را داریم تا این تغییرات هویت ما را بپذیرند. استفاده از اجزا و مواد آماده برای استفاده، بهره برداری از فرآیندهای تثبیت شده، زیرساخت های باز، اجازه دادن به محتوای نامحدود و اتصال به ابزارهای طراحی منبع باز به همه ما به عنوان فردی توانایی ایجاد چیزی را می دهد. هر چه بیشتر به سمت اینترنت منبع بازتر از چیزها برای طراحی، استفاده و ارزش گذاری در زندگی خود حرکت کنیم.
تمام این فناوری دیجیتال ظاهراً در مورد “آشنایی” است. نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و امنیتی ما درگیر این موضوع شده است، برای مدتی سرعت را کاهش میدهد، اما من میترسم که “جن از لامپ خارج شده است” دائماً از شما میخواهد قبل از اینکه یک لامپ فناوری مفید دیگر را برای “مالیدن” ببینید، آرزوی متصل بعدی شما را میپرسد. برای آرزوهای بیشتر با گذشت زمان حریم خصوصی و امنیت معنای دیگری پیدا می کند و پیگیری قابلیت ردیابی و شفافیت به عنوان دغدغه ما خواهد بود.
چرا این تغییر خواهد کرد – صرفاً به این دلیل که ما نیاز داریم همه چیز باز باشد؟
با بازتر شدن، تمایل بیشتر یا اجبار به امتحان آخرین چیزها، اینترنت اشیا به طور فزاینده ای رفتارهای ما را تعیین می کند. چهار عامل قدرتمند وجود دارد که برای ایجاد تغییر قابل توجه در زندگی ما تلاش می کنند. همانطور که بیشتر به هم متصل می شویم، روش کار، تفکر، عادات و توانایی هایمان برای کسب درآمد تغییر می کنیم.
- هر چه دستگاههای شخصی بیشتر ما را در هر زمان و هر مکانی نگه میدارند، تقاضای خدماتی که ارائه میکند فرصتهای نوآوری بیشتری به ما میدهد.
- اینترنت اشیا آن تضمین های (مورد انتظار) دسترسی به دنیای فیزیکی را ارائه می دهد. دیجیتال بیشتر با فیزیکی ترکیب می شود و ما باید برای کشف این موضوع باز باشیم.
- سپس ما اینترنت افرادی را داریم که همگی مشغول اتصال و برقراری ارتباط هستند که اینترنت را به عنوان کانال اصلی انتخاب، در جوامع کاربری گروههای منتخب، یا جوامع وسیعتری که به طور فزایندهای برای دادهها، محتوا، خدمات و به طور فزایندهای به آنها تکیه خواهیم کرد، ارتقاء میدهد. “ارز دیجیتال” برای کسب درآمد
- در نهایت، رایانش ابری به مجموعهای بینهایت از برنامههای متصل، زیرساخت مجازی شخصیشده شما اجازه میدهد، جایی که میتوانید خدمات رو به رشدی را از طریق اینترنت دریافت، ارائه، ایجاد و توزیع کنید و توانایی خود را برای نوآوری به بازار بسیار گستردهتری گسترش دهید.
بله، دنیای نوآوری در حال تغییر است. ما احساس میکردیم که نوآوری باز به اندازه کافی بزرگ است، شاید در زمان خودش بود، اما وقتی دیجیتال خودش را بیشتر و بیشتر در زندگیها، سازمانها و جوامع ما کاشت. ما باید تصمیم بگیریم که آیا باز بمانیم تا به آن اجازه ورود بدهیم، یا سعی کنیم آن را ببندیم و آن را به روشهایی هدایت کنیم که ارزش ایجاد کند، اما این لحظات گذرا هستند قبل از اینکه نیاز به بازگشت و باز کردن دوباره داشته باشیم.
بدون نظر