وقتی رایدر هسجدال دوچرخهسوار کانادایی در تور اسپانیا در سال 2014 در هنگام سقوط تصادف کرد، یک تئوری توطئه ورزشی جذاب را برانگیخت. همانطور که او برای بهبودی به تکاپو افتاد، به نظر می رسید که دوچرخه هسجدال در حالی که روی زمین افتاده بود از او دور می شود. برای برخی، این شواهدی از “دوپینگ مکانیکی” بود – استفاده از بستههای باتری کوچک و مخفی برای افزودن قدرت به خروجی موتورسوار.
دفاع از هسجدال و تیمش قوی بود و بیشتر از کمی تمسخر خشم بعد از آن بود. در حقیقت، اتهامات هیچ معنایی نداشت. چرخ عقب به سادگی از شیب به صورت قوس در حال غلتیدن بود. میل لنگ نمی چرخید. و به هر حال چرا یک موتور در یک بخش سرازیری آسان درگیر می شود؟ فابیان کانسلارا سوار سوئیسی چهار سال قبل مجبور شده بود اتهامات مشابهی را رد کند ، اما این بار این ادعاها باعث شد تا هیئت حاکمه ورزش دوچرخه های تیم را بررسی کند (هیچ چیزی پیدا نشد). این اولین نگاه از یک رسوایی جدید در ورزشی بود که بیش از سهم خود داشته است.
اتحادیه دوچرخهسوار بینالمللی (UCI) از آن زمان آزمایشهای منظم خود را آغاز کرده است و ممکن است به تازگی برخی شواهد واقعی را کشف کرده باشد.
انکار
در مسابقات قهرمانی دوچرخه سواری جهان در زولدر، بلژیک، UCI فاش کرد که موتوری را در یک قاب کشف کرده است که توسط یکی از افراد مورد علاقه قبل از مسابقه و قهرمان کنونی اروپا، فمکه ون دن دریشچه استفاده میشود.
یک ایمیل هفتگی با تجزیه و تحلیل مبتنی بر شواهد از بهترین محققان اروپا
ون دن دریش 19 ساله که در مسابقه زنان زیر 23 سال شرکت می کرد، به شدت انکار می کند که چیزی در مورد موتور می دانسته است. او به خبرنگاران گفت که این دوچرخه متعلق به یکی از دوستانش است که آن را نزد مکانیک هایش گذاشته بود و به اشتباه فکر می کرد مال اوست.
این ممکن است درست باشد، اما واقعیت اجتناب ناپذیر این است که فناوری در دسترس و موثر است. توان خروجی متفاوت است و می تواند تا 200 وات برسد. اما حتی یک تقویت متوسط 20-50 وات می تواند یک مزیت برنده مسابقه باشد یا برای سوارکاری که به دنبال قرارداد جدید است تفاوت ایجاد کند.
برای برخی، هر تیم و فردی که ثابت شود از چنین فناوری به طور عمدی استفاده می کند، به عنوان تقلب در نظر گرفته می شود – و حتی ممکن است این عمل با فرهنگ دوپینگ تجسم یافته توسط لنس آرمسترانگ، که در این ورزش گسترده بود، مقایسه شود. ما همچنین میتوانیم آن را به عنوان بخشی از یک مسابقه تسلیحاتی تکنولوژیک ببینیم که در آن سازندگان دوچرخه و تیمهای حرفهای برای دستآوردهای حاشیهای مبارزه میکنند. و این داستانی است که به ورزش های دیگر نیز کشیده می شود.
سبک وزن
از زمان آغاز صنعت دوچرخه در دهه 1860، مسابقات دوچرخه سواری ماشین ها و ایده های جدیدی را برای تلاش و به حداکثر رساندن عملکرد آزمایش کرده است. شاید ساده ترین این اختراعات، لاستیک پر از هوا بود که اکنون در همه جا وجود دارد، که با کاهش مقاومت غلتشی سرعت را افزایش داد و راحتی را به میزان زیادی بهبود بخشید. 150 سال به جلو بپرید و اکنون می توانید یک دوچرخه جاده ای بخرید که فقط 4.5 کیلوگرم وزن دارد.
ورزش معمولاً با مرز بین پیشرفت های تکنولوژیکی و مزایای ناعادلانه دست و پنجه نرم می کند. برای مثال UCI محدودیت وزنی را اعمال میکند که دو کیلوگرم بیشتر از دوچرخه ذکر شده در بالا است. دیگران نیز به دنبال جلوگیری از تسلط تکنولوژی بر اجراهای دو و میدانی بوده اند. به عنوان مثال، هیئت حاکمه شنا، فینا، در سال 2010 به دنبال رکوردهای جهانی بی سابقه ، پوشیدن لباس های شنای تمام بدن را ممنوع کرد . بدن شناگران توسط لباسها به شکل گلولهمانندی در میآید که برای کاهش نیروی کشش آب را نیز دفع میکرد . این دیدگاه در نظر گرفته شد که لباسها به توانایی خام ورزشکار برای تعیین نتایج عملکرد اجازه نمیدهند.
مهارت های جدید
با این حال، گاهی اوقات، معرفی یک فناوری جدید یا قطعه ای از تجهیزات می تواند نوعی “مهارت مجدد” باشد، که در آن مهارت یک ورزشکار در نتیجه یادگیری استفاده از آن افزایش می یابد.
یکی از نمونه ها معرفی “Klapskate” در اسکیت سرعت در اواخر دهه 1990 بود که ورزشکاران را قادر ساخت تا اندکی بیشتر با یخ در تماس باشند، به این معنی که می توانستند مدت زمان فشار خود را افزایش دهند. تولیدکنندگان بر این اساس دفاع کردند که ورزشکاران باید اسکیت را متفاوت یاد بگیرند.
در نگاه اول، ایده موتورها در قاب دوچرخه چشمانداز بسیار متفاوتی به نظر میرسد، اما همانطور که استدلالهایی برای رویکرد انعطافپذیرتر به دوپینگ وجود دارد، جا برای بررسی این موضوع وجود دارد که این آخرین پیشرفت فناوری در کجا ممکن است جایگاهی داشته باشد.
دوچرخه سواری یک ورزش وحشیانه است که مستلزم شاهکارهای منظم استقامت، سرعت و قدرت است. کاهش بار بدنهای شکننده میتواند به کاهش دوپینگ در افرادی که سعی در ایجاد مشاغل موفق دارند کمک کند. و اگر موتورها راه خود را به این ورزش پیدا کنند، حتی ممکن است جایی برای نوع “مهارت مجدد” که در بالا دیدیم وجود داشته باشد.
مزیت استراتژیک
واضح است که ما نمیتوانستیم به موقعیتی برسیم که تیمهای ثروتمند از طریق مزیت مکانیکی محض بر سایرین چیره شوند، اما مقایسه مفیدی با فرمول یک وجود دارد، جایی که DRS (سیستم کاهش کشش) به طور موقت از آن استفاده میکند. یک مزیت تکنولوژیکی (آیرودینامیک در بال عقب) برای سهولت سبقت گرفتن.
و بنابراین، دوچرخه سواران ممکن است قدرت باتری محدودی در اختیار داشته باشند و انتخاب کنند که کجا آن را مستقر کنند، یا مانند F1، ممکن است فقط در مناطق خاصی قابل استفاده باشد. سواران ممکن است انتخاب کنند که از مجموعه ای استفاده کنند که با نقاط قوت آنها سازگار باشد یا نقاط ضعف آنها را کاهش دهد. این تفاوت استراتژیک قابل ملاحظه ای در نحوه برگزاری مسابقات دوچرخه سواری ایجاد می کند. پیروزیها را میتوان با استفاده هوشمندانه از یک موتور نصبشده در قاب، و همچنین در قدرت خام و کشتیهای مسابقهای تضمین کرد.
در حال حاضر دور از ذهن به نظر می رسد، اما نهادهای حاکم بر ورزش اکنون مجبور هستند با تهدیدات وجودی روبرو شوند که سال ها اعتبار آنها را از بین برده است. تکان دادن دوچرخهسواری با در آغوش گرفتن فناوری به اصطلاح «تقلب» ممکن است باعث شود که پاکبازان در روغنهای زنجیرهای خود خفه شوند، اما با کمی تخیل، ممکن است رسوایی جدیدی را در جوانی از بین ببرد و در عین حال تماشایی را برای همه افزایش دهد.
بدون نظر