دوسویه بودن در سازمانها توانایی ترکیب موفقیت آمیز بهرهبرداری از تمامی سرمایهگذاریهایی است که تا به امروز انجام شده است و با کاوش در زمینهها و فرصتهای جدید، دائماً بر روی این دستاوردها ایجاد میشود . این امر مستلزم تفکر دوگانه و طراحی سازمانی برای بهینه سازی این دو جهت است.
ما معمولاً از طریق بهبود مستمر و بهرهبرداری از پیشرفتهای تدریجی و ترکیب آن با نیاز به کاوش فراتر از شایستگیهای اصلی موجود، افزودن دانش، قابلیتها و شایستگیهای جدید برای امکانات جدید و آمادهسازی سازمان برای کشف و آمادهسازی مطلوبیت موجود را به حداکثر میرسانیم. بازار، محصولات و خدمات جدید را شکل دهد.
این سوال پیش میآید: چگونه میتوان در بهرهبرداری کافی برای اطمینان و بهبود مستمر دوام فعلی یک سازمان شرکت کرد، در حالی که به همان اندازه تمرکز اضافی کافی بر اکتشاف برای اطمینان از دوام آینده ارائه کرد؟ شاید یک جوجه کلاسیک و معضل تخم مرغ – اگر تخم مرغ ندارید، چگونه مرغ تهیه می کنید، اما اگر مرغ (سالم) ندارید، چگونه می توانید تخم مرغ تولید کنید؟
ما دائماً با ایجاد تعادل بین تعامل بین این دو سروکار داریم.
بهرهبرداری بیشتر با کسبوکار فعلی سروکار دارد، در حالی که کاوش یک قلمرو جدید از نظر فناوریها، بازارها، موقعیتها، محصولات، خدمات و مدلهای تجاری جدید است. این دو، زمانی که با موفقیت در کنار هم قرار گیرند، یک موقعیت رقابتی منحصر به فرد ایجاد می کنند. با این حال، تناقضی که نتیجه میشود این است که اینها به ذهنیتها، مهارتها، ساختارها و فرآیندهای متفاوتی نیاز دارند. اینها به سرعت شروع به تضاد در حین مدیریت می کنند، در تمرکز لازم و در پیگیری اصلی کارایی و اثربخشی.
خاموش کردن یکی و دیگری در تنظیمات پیچیده سازمانی یا ساختارهای مستقر آسان نیست. ما باید اقدامات بهره برداری را از هم جدا کنیم و آگاهانه کاوش کنیم . این مانند توانایی اغلب ناخودآگاه ما برای تغییر دست ها یا نحوه ایجاد تغییر آگاهانه در تفکرمان نیست، زمانی که برای سازگاری ذهنی با این فعالیت های مختلف در سطح شخصی آماده می شویم. در یک محیط سازمانی، بسیار پیچیده تر است.
در اینجا سه مثال از نحوه عملکرد اپل، جنرال الکتریک و گوگل به روش های بسیار دوسویه آورده شده است
هر سه این شرکتها در پیگیری عملکرد کوتاهمدت کارآمد هستند، در حالی که به طور همزمان قابلیتهای نوآوری مستمر کاوش در روشهای جدید را ایجاد میکنند و مرزهای اکتشاف را پیش میبرند.
همه آنها با تمرین این رشته دوگانه بهره برداری و کاوش، اما به روش های منحصر به فرد متفاوت، سطح بالایی از مقیاس را دنبال می کنند.
اپل- استادان فیوژن قفل شده اند
برای سالها، اپل در بهرهبرداری از فناوریهای جدید، تطبیق آنها و استفاده از بینش مصرفکننده برای پشتیبانی از پایگاه کاربران با بهروزرسانی مداوم محصولات خود با ویژگیهای جدید از طریق بهبود مستمر، بسیار عالی شناخته شده است. آنها استاد اصلی بهره برداری هستند، اما همچنین می توانند این بهره برداری را به مفاهیم جدید و گزاره های ارزشی تبدیل کنند که تفکر و بازارهای موجود را متحول می کند.
اپل از طریق زنجیره تامین، خدمات مشتری و خدمات شخصیشدهاش در فروشگاههای خردهفروشی اپل، به همان اندازه عالی کار میکند. این شرکت تبدیل به استاد تعامل، استخراج و بهره برداری از تمام نقاط تماس در پایگاه مشتری خود شده است، در حالی که مرزهای جدید متعددی را برای این فرآیند تعامل با مشتری بررسی می کند.
آنها با انتشار محصولات جدیدی که از iPod، iPhone، iPad و I-watch ظاهر می شوند، به کاشفان ثابت شده ای تبدیل شده اند. اینها بسیار اکتشافی بوده اند زیرا فضاها و دسته بندی های رقابتی جدیدی ایجاد کرده اند.
آنها بهره برداران نمونه و به همان اندازه کاوشگر واقعی هستند، زیرا به دنبال راه هایی برای استفاده از فناوری، طراحی و عملکرد به روش های کاملاً متفاوت و شکل دهنده بازار هستند. هدف آنها گسترش و جذب کاربران جدید است، اما وفاداری را نیز از طریق سیستم های طراحی بسته یکپارچه ای که ارائه می دهند، قفل کنند.
در حال حاضر، ما شاهد بهره برداری بیشتر هستیم زیرا نسل بعدی تلفن های پسوندی بر روی گوشی های موجود هستند. ایجاد شده بیشتر از طریق بهره برداری به معنای اکتشافات نیست. با این حال، دووهای اپل این توانایی را دارند که این دو را ترکیب کنند.
به نظر می رسد اپل در تمام کارهایی که انجام می دهد دارای این سطح دوگانه از دوسوختگی سازمانی است. ما آنها را بسیار اکتشافی و استثمارگر می دانیم زیرا آنها به سطح بالایی از ترکیب بین این دو دست یافته اند.
جنرال الکتریک – راه اندازی نرم افزار 124 ساله.
جنرال الکتریک در حال حاضر در حال تغییر از ریشه های صنعت سنگین خود به ساخت یک سیستم عامل کامپیوتری در مقیاس صنعتی عظیم است – معادل مایکروسافت ویندوز یا اندروید گوگل، برای کارخانه ها و تجهیزات صنعتی. این مفهوم به عنوان “اینترنت صنعتی” تعریف شده است.
آنها فناوری دیجیتال را با استفاده از حسگرهای ارزان قیمت، محاسبات قدرتمند و نرم افزارهای هوشمندانه به عنوان لایه فناوری تعیین کننده ای که ماشین هایی را که می سازند، تعریف کرده اند. این امر فروش ماشینها را به «راهحلهای نتیجه کسبوکار» تبدیل کرده است، مانند صرفهجویی در مصرف سوخت، مدیریت خرابی، بهرهوری انرژی یا هشدار زودهنگام مشکلات برای تعمیر و نگهداری پیشبینیشده.
تغییر قلب جنرال الکتریک
جنرال الکتریک به عنوان یک سازمان بسیار متمرکز با تمرکز بیشتر بر عملکرد فصلی خود شناخته شده است. در موقعیت بازار خود بسیار استثمارگر است. بیشتر محصولات آن اقلام سرمایه ای پرهزینه (موتورهای جت، لوکوموتیوها و توربین های گاز و اسکنرهای بهداشتی) هستند که ممکن است عمر طولانی داشته باشند، اما به طور مداوم نیاز به سرمایه گذاری بالایی در تحقیق و توسعه برای پیشبرد طراحی، مهندسی و ساخت پیشرفته دارند.
جنرال الکتریک با مهندسی سیستمهای منسجمتر و هوشمندانهتر، بر مهارتهای خود در مهندسی و تحقیق استوار است. آنها در حال بررسی راه هایی برای انجام این کار از طریق استفاده از فناوری و مواد جدید هستند. در حال سرمایه گذاری در چاپ سه بعدی برای ایجاد قطعات کاملاً جدید با خواص جدید، دستیابی به سرعت بیشتر در تولید قطعات، به دست آوردن مزیت واقعی در استحکام ترکیب آن و کاهش وزن قطعات ضروری در موتورهای جت است.
برای رسیدن به این هدف، جنرال الکتریک یک روش ناب را برای افزایش سرعت مفهوم به بازار با اتخاذ نمونهسازی سریع، آزمایش و تنظیم برای بهبود نسخهها اتخاذ کرده است. از تعمیرات واکنشی به نگهداری پیشگیرانه، تعمیر ماشینها قبل از خرابی، کاهش زمان از کار افتادگی برنامهریزی نشده و افزایش کارایی ماشینها تبدیل شده است. این به طور مداوم تحقیق و توسعه را به بهره برداری و اکتشاف تشویق می کند. از منابع موجود استفاده میکند و تیمهای متعددی را برای یافتن پیشرفتها و اهرمها در پلتفرمها و برنامههای کاربردی موجود میسازد.
این شرکت از طریق فناوری پلتفرم Predix خود در اینترنت صنعتی پیشگام است، ماشینهای نرمافزاری، دادههای بزرگ صنعتی را ارائه میدهد و توسعه نرمافزار خود را به روی توسعهدهندگان باز میکند. همچنین به طور همزمان بهره برداری از داده ها و کاوش از طریق تجزیه و تحلیل را آغاز کرده است. ترکیبی از فناوری بهرهبرداری تعبیهشده در دستگاه با کاوش گزینهها برای عملکرد دستگاه، بهطور چشمگیری گزاره ارزش GE را در کل تجارت آن تغییر میدهد. با پذیرش «فناوری هوشمند»، توانایی دستگاه برای عملکرد در سطوح بهبود یافته و کاهش زمان خرابی را متحول می کند، که برای موارد سرمایه بالا که برای زیرساخت ما حیاتی هستند ضروری است.
انطباق و پاسخگویی به تغییرات درون ساختار مدیریتی آن
برای انطباق با شرایط به سرعت در حال تغییر در صنایع و بازارهای مختلف، جنرال الکتریک مدیریت خود را بر اساس بین عمق و تخصص عملکردی و جغرافیایی ساختار داده است تا رشد و مزیت رقابتی را برای برآوردن نیازهای محلی ارائه دهد. جنرال الکتریک در تلاش است تا فناوری پیشرفته، علم عمیق و تخصص حوزه را با هم ترکیب کند. آنها در سطح جهانی برای تمرکز بر ویژگی ها و مدیریت نیازهای متنوع بازارهای فردی و مشتری ساختار یافته اند.
تا سال 2020، تخمین زده می شود که “بازار اینترنتی صنعتی” که بیشتر با نام “اینترنت اشیا” شناخته می شود، تقریباً 225 میلیارد دلار ارزش داشته باشد. جف ایملت (رئیس و مدیر عامل جنرال الکتریک) اخیراً اعلام کرده است که جنرال الکتریک قصد دارد تا سال 2020 به عنوان “10 شرکت برتر نرم افزار جهانی” تبدیل شود.
شناخت ارزش دانستن عملکرد در زمان واقعی با قرار دادن دانش بیشتر و بیشتر در این ماشین ها از طریق برنامه های کاربردی فناوری و سپس استخراج این داده ها از طریق مدیریت پلت فرم خود، با استفاده از ابر و ارائه تجزیه و تحلیل پیش بینی در مقیاس جهانی، ارزش پیشنهادی را به طور قابل توجهی تغییر می دهد. نکته ای که داده ها می توانند روزی به اندازه خود ماشین ها ارزشمند باشند، این تغییر عظیم را ایجاد می کند. دنیای تولید صنعتی با فناوری پیشرفته با دنیای دیجیتال مطابقت دارد.
اگر جنرال الکتریک واقعاً یک شرکت دیجیتالی-صنعتی باشد، نمیتوان آن را از هم جدا کرد، نیاز به یکپارچگی بیشتر و تلفیق بهرهبرداری و کاوش دارد، که مطمئناً از نظر من جنرال الکتریک را به یک سازمان بسیار دوجانبه تبدیل میکند.
Google، Moonshots و Alphabets
گوگل یک شرکت نادر است. به طور مداوم تفکر مدیریت مرسوم را به چالش می کشد. آنها سال گذشته یک شرط بندی بزرگ رادیکال انجام دادند. آنها یک هلدینگ جدید به نام آلفابت ایجاد کردند. آنها چتر ایمنی حضور در کسب و کار بالغ تر گوگل را که جستجو و تبلیغات در گوگل مپ، یوتیوب، کروم و اندروید قدرت های عظیم درآمد و سود بودند را از بین بردند و بخش “شرط های دیگر” را ایجاد کردند، نهادهای جداگانه ای که این شانس را دارند تبدیل شدن به مهتاب بزرگ بعدی آنها.
اکثر این مهتابها «پیش درآمد» هستند، به این معنی که جذبکننده پول نقد هستند، نه تولیدکننده، بنابراین اینها از هم جدا شدند تا به طور بالقوه آزادی بیشتری برای رشد داشته باشند و گرفتار نیازهای داخلی کسبوکارهای اصلی نباشند. رشد.
آنها به این نتیجه رسیدند که کسبوکار بالغتر Google بهدلیل مقیاس، کارایی و پیشرفتهای افزایشی سریع است. ادغام سریع خریدها برای تقویت کسب و کار اصلی. شرطبندیهای دیگر بیشتر «شرطهای آلفا» هستند – پروژههایی که احتمالاً سطوح پایینتری از احتمال موفقیت دارند، اما در صورت موفقیتآمیز بودن، پتانسیل مثبتهای بسیار مهمی را نیز دارند و به تمرکز مدیریتی بسیار متفاوتی نیاز دارند.
این تمایز شاید دوسوختگی استراتژیک را به شکلی عمومی بسیار قابل مشاهده به زندگی بخشیده است
ما در حال تماشای توانایی یک شرکت برای کشف شیوهها، محصولات و مدلهای تجاری جدید و در عین حال بهرهبرداری از روشهای موجود هستیم – قابلیتی که در عمل بسیار ارزشمند و به همان اندازه سخت است و مجدداً مرزهای مدیریت را پیش میبرد.
در تشکیل این هلدینگ جدید آلفابت، گوگل تصمیم گرفته است که رویکرد مناسب برای استراتژی و اجرای هر بخش از کسب و کار را جدا کرده و تعیین کند – و رویکردها در هر واحد یا سطح بخش با تغییر شرایط یا تغییر هر کسب و کار در تعقیب مهتابش
واقعیت سخت در مقابل شرطبندیهای نقدی بزرگ قرار میگیرد که ممکن است نتیجهای نداشته باشد
با این حال، آنچه اخیراً ظاهر شده است، تنها 9 ماه پس از این تغییر ، این است که سطح فزاینده ای از انضباط مالی بر این بخش های “شرط های دیگر” نازل شده است، که مجبور شده اند برای تامین مالی آنها کاملاً به گوگل تکیه کنند. از آنجایی که آنها “نقاب” ندارند، به طور فزاینده ای از گاو پول نقد گوگل، جستجو و تبلیغات، سودآور اصلی و این شرط بندی های جدید که نیاز به کارآفرینی بیشتری دارند، حذف می شوند، اعتبار رو به رشد و نشان دادن پیشرفت متمایز برای تزریق مداوم وجوه جدید باعث خواهد شد. هزینه بالایی داشته باشد، زیرا گوگل در حال حاضر تنها منبع سرمایه است و اکنون مدیریت عملیاتی را جدا کرده است تا هسته تجاری خود را توسعه دهد.
هسته اصلی گوگل سرعت توسعه مهتاب های خود را که ممکن است در واقع با کسانی که در بخش “شرط های دیگر” رقابت می کنند، کند نمی کند، و همانطور که گوگل پول تولید می کند، این یک عمل متعادل کننده دشوار در سطح شرکت هلدینگ خواهد بود. گوگل برای سرمایه گذاری بیشتر در یادگیری ماشینی، محاسبات ابری، پلتفرم های واقعیت مجازی، هوش مصنوعی و سایر فناوری های شکست فشار می آورد.
سرمایهگذاریها و تصمیمگیریها برای یک ظرف طلا، مانند نیاز اصلی Google به سرمایهگذاری مداوم در یکپارچهسازی خریدها، پیشرفت در بهرهبرداری از فناوری، و کشف پتانسیلهای جدید خواهد بود.
نقاط تنش در حال رشد
نقطه تنش بالا در حال حاضر متعادل کردن تحقیقات گمانهزنی با محدودیتهای «معقول» در هزینهها است، که تفاوتی با هر سازمان دیگری که بین بهرهبرداری و کاوش متعادل میکند، نیست. اما زمانی که به دنبال آن «مهتابهای» تعریفکنندهای هستید که باید مقیاس شوند، انتظارات افزایش مییابد و فشارها افزایش مییابد و همچنین مدیریت شخصیتهایی که وظیفه دارند سهم خود را در ساخت نیروگاههای جدید شرکت بهعنوان فرصتهای رشد فوقالعادهای که انتظار میرود انجام دهند، یک فراخوان بزرگ است. مجموعه ای از فشارها
تعادل ارائه سطوح بالای مستمر بودجه برای اکتشاف، به واقعیت درخواست از هسته مرکزی برای تأمین مالی آنها ضربه می زند. در حال حاضر، در حالی که شرکتهای شرطبندی Alphabet تنها 5 درصد از فروش کسبوکار جستجوی Google را کاهش میدهند، سرمایهگذاران میتوانند صبور باشند، اما این شرطبندیها به سرعت باید نشانههایی را نشان دهند که برای خودشان پرداخت خواهند کرد.
خلاصه – یک رویکرد مدیریت دوگانه
این بحث ادامه دارد و ممکن است شما را شگفت زده کند، با حمایت از کسب و کارهای اصلی و واحدهای نوآوری نوظهور جدید نیاز به رهبری دارد که دائماً تکامل یابد، آنها باید کاملاً در دستور کار دوگانه زندگی کنند در غیر این صورت شکست می خورد. به همین دلیل است که کار کردن در این حالت تفکر دوگانه فوقالعاده سخت است، خطرات را افزایش میدهد، اما اگر به نتیجه بالاتری دست یابد، میتواند پاداش قابل توجهی داشته باشد.
وقتی رهبران این رویکرد دوسویه را اتخاذ می کنند، آنها را مجبور به تغییر می کنند. آنها به شدت بر بحث های آینده نگر در مورد تنش های موجود در قلب تجارت متمرکز هستند. ایجاد تعادل بین بهرهبرداری و کاوش، مدیریت تنشهای اغلب متضاد است تا ببینیم چگونه این اهداف با موفقیت مدیریت شده، موفقیت نهایی را تعیین میکنند.
آنها در حال استخراج تمام اهداف متضاد، در نیازها و محدودیت ها هستند، تا سپس آنها را با هم ترکیب کنند، گاهی اوقات به روش های غیر متعارف، تا یک تجارت ترکیبی را ارائه دهند که در سطوح بالاتری از موفقیت عمل می کند. مشکل در نحوه تعیین، ساختار و فرآیند حل تنشهایی است که این امر باعث میشود به طور مؤثر مدیریت شود. برای استخراج پاداش، ریسک ها را افزایش می دهد.
بدون نظر