با همه تبلیغات در مورد پیشرفت های تحقیقاتی، به راحتی می توان فراموش کرد که شرکت های خصوصی به جای موسسات تحقیقاتی با بودجه عمومی مرکز سیستم های نوآوری هستند.
نوآوری در کسبوکارها اتفاق میافتد و بیشتر کسبوکارهای جدید از مشاغل موجود میآیند. اگر سیستم در این سطح کار نکند، احتمالاً بازده سرمایه گذاری در تحقیق پایین خواهد بود.
فشار بیشتر بودجه دولتی به تحقیق در سیستم نوآوری کنونی ما راه پیش رو نیست. خزانه داری و کمیسیون بهره وری ممکن است این موضوع را از نظر تئوری درست ببینند، اما مانند شعار تقویت پیوندهای تحقیق و صنعت، نتایج محدود به نیاز به رویکردهای تجربی و عملی جدیدتر اشاره می کند.
رشد کارآفرینی در استرالیا و تعمیق اکوسیستم های کارآفرینی خبر خوبی است. اما چه تعداد از این استارتآپها مبتنی بر تجاریسازی تحقیقات بخش دولتی هستند؟ تا آنجا که من می دانم، فقط تعداد کمی. بیشتر آنها به فرصت های تجاری پاسخ می دهند و دانش را از هر کجا که می توانند به دست آورند، می گیرند.
اروپایی ها، خبرنامه هفتگی ما را با تجزیه و تحلیل از محققان اروپایی دریافت کنید
استرالیا بازیگر بسیار کوچک اما بسیار توانمندی در سیستم تحقیقاتی جهانی است و این یک دارایی بزرگ است، اما ما به بهترین نحو کار نکرده ایم که چگونه این نقاط قوت را اداره کنیم و از آنها استفاده کنیم. آنچه وجود ندارد مکانیسمی برای تحریک و حمایت از تقاضای نوآورانه و جذب این انگیزه به منظور توسعه محصولات، خدمات و شرکت های جدید است.
تقاضای نوآوری
بهترین مثال اخیر برای مهار سمت تقاضای نوآوری، شاید به طرز شگفت آوری، استخراج است. در طول 20 سال گذشته، بخش تجهیزات، فناوری و خدمات معدنی (METS) پویا و مبتنی بر نوآوری در استرالیا تکامل یافته است.
تا سال 2013، بیش از 1000 شرکت METS با گردش مالی کل در محدوده 70 تا 90 میلیارد دلار استرالیا وجود داشت که بیش از 300000 نفر را استخدام می کرد، صادرات بیش از 20 میلیارد دلار استرالیا و گسترش سریع فراساحلی.
در سال مالی 2012، “بخش” حداقل 1.5 میلیارد دلار استرالیا در تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کرد که بیشتر از اطلاعات، رسانه و مخابرات است. در اینجا ما شاهد تقاضای بخش کاربر هستیم که منجر به نوآوری در تامین کنندگان فناوری پیشرفته اغلب، اما نه همیشه، در این مورد اغلب شامل کاربردهای جدید فناوری اطلاعات است.
اغلب این کیفیت تقاضا است که به شایستگی کاربران مربوط می شود که نوآوری را امکان پذیر می کند. در سال 12-2011، بخش معدن تقریباً به اندازه بخش تولید در تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کرد . در حال حاضر این صنعت بسیار دانش بر و یک کاربر خواستار است.
رکود فعلی سرمایه گذاری در بخش معدن به شدت به بخش METS ضربه می زند. اما شرکت ها بر نوآوری و یافتن بازار در سایر بخش ها و خارج از کشور تمرکز می کنند.
به عنوان مثال، نظرسنجی سال 2015 توسط انجمن صنعت METS، Austmine، نشان داد که 44٪ از پاسخ دهندگان به نظرسنجی به صنایع دیگر می روند و یک سوم به دنبال بازارهای صادراتی جدید بودند. از هر سه یک نفر نیز محصول یا خدمات جدیدی را عرضه کرده بود. نتایج بررسی ملی METS 2015
این داستان دلگرمکننده از کارآفرینی و نوآوری ارتباط چندانی با تحقیقات بخش عمومی، سرمایهگذاری خطرپذیر یا نوآوری یا سیاست کارآفرینی نداشته است.
علیرغم نقاط قوت CSIRO و برخی از دانشگاهها در این زمینهها و سهم مهم آنها در دانش و نوآوری، نه این تحقیق و نه سیاست عمومی محرکهای اصلی رشد چشمگیر شرکتهای METS استرالیا در 20 سال گذشته نبودهاند.
دو اصلاح
فرصتهایی برای نوآوری مبتنی بر تقاضا در سراسر اقتصاد وجود دارد. آنها به احتمال زیاد در جایی که رشد بازار قوی، سرمایه گذاری پایدار و چالش های جدید وجود دارد، بهترین خواهند بود.
شهرهای استرالیا را در نظر بگیرید، که می توانند (و در برخی موارد نیاز به تغییر) از طریق زیرساخت ها و فناوری های ارتباطی، محیطی و حمل و نقل جدید داشته باشند.
اما برای انجام این کار، ما باید نهادهای خود را اصلاح کنیم تا اشکال جدیدی از حکمرانی در سطح سیستم و چارچوبهای خطمشی ایجاد کنیم که هم چالشها و هم راهحلها را تحت تأثیر قرار دهد. این نوع نوآوری اغلب سختتر از نوآوری فنآوری است، اما اغلب برای فعال کردن سایر اشکال نوآوری حیاتیتر است.
برای رسیدن به این هدف، به دو تغییر اساسی در دولت نیاز داریم.
اول تقویت توصیه های سیاستی موجود در داخل دولت است. پارادایم های اصلی اقتصادی که به وزارت خزانه داری و کمیسیون بهره وری اطلاع می دهند در بهترین حالت خرید ضعیفی از نوآوری دارند.
تحولات اخیر در وزارت صنعت و علم، با تشکیل دفتر اقتصاددان ارشد و کار سیستماتیک تر بر روی تجزیه و تحلیل نوآوری ممکن است سرآغاز یک منبع مشاوره جایگزین توانا باشد که بتواند نظرات خزانه داری را به چالش بکشد. اما تقویت بسیار بیشتر مورد نیاز است.
دوم این است که اذعان کنیم که شورای تحقیقات استرالیا برای این منظور مناسب نیست. به هر حال، این یک سازمان تأمین مالی تحقیقاتی است که توسط محققان اداره می شود.
آنچه مورد نیاز است نوع متفاوتی از سازمان نوآورانه است. این چالشهای جدید را شناسایی کرده و به ایجاد قابلیتها در صنعت و بخش تحقیقات برای پاسخگویی نوآورانه کمک میکند.
اما مهمتر از همه، این اجازه را به سازمانهای تحقیقاتی نمیدهد تا بودجه تحقیقات عمومی را در انحصار خود درآورند، منافع خود را دنبال کنند و بنابراین یک گلوگاه تجاریسازی ایجاد کنند.
نمونه ای برای این نوع سازمان TEKES در فنلاند است. از آینده نگری و نقشه راه برای شناسایی فرصت ها استفاده می کند و به طور فعال ائتلاف ها و همکاری ها را برای اعمال شایستگی های مورد نیاز توسعه می دهد.
در میان اشکال حیاتی نوآوری نهادی که ما به آن نیاز داریم، چیزی است که دن برزنیتس در کتاب خود با عنوان « نوآوری و دولت » «سازمانهای توسعه شومپیتری» را که دارای درجات وسیعی از آزادی برای انجام آزمایشهای مستمر با دامنه وسیعی برای عمل، مشارکت، تغییر و بازتعریف هستند، مینامد. .
بدون نظر