دولت، کسبوکار و مردم به راحتی میتوانند توسط رویهها و فرآیندهایی که به کارایی آسیب میزند و نوآوری را از بین میبرند گرفتار شوند. راه حل واضح این است که از صفر شروع کنید. در اینجا نحوه انجام آن آمده است.
سالها پیش با کمیسیون اروپا در بروکسل قرارداد بستم. کمیسیون اروپا یک بوروکراسی باورنکردنی است که بدترین بوروکراسی های هر یک از کشورهای عضوش را ترکیب می کند. وقتی شروع به کار کردم، یکی از افرادی که در آنجا کار میکرد به من گفت: «جفری، چیزی که باید در مورد کمیسیون بدانید این است که رویهها در اینجا هرگز از بین نمیروند. هنگامی که در جای خود قرار می گیرند، برای همیشه باقی می مانند. و هر زمان که نیاز به تغییر باشد، رویه های قدیمی را جایگزین نمی کنیم. در عوض، ما رویههای جدیدی میسازیم تا روی رویههای قدیمی کار کنیم. و اینها فقط انباشته می شوند. به همین دلیل آنقدر ناکارآمد است”
نکته غم انگیز این است که این موضوع در سایر بوروکراسی ها، شرکت های تأسیس شده و زندگی مردم صادق است. حتی استارتآپهای نوآور و چابک بزرگ میشوند تا به شرکتهایی با کارمندان زیاد، رویههای تثبیتشده و، شاید مهمتر از همه، سرمایهگذاری مالی و عاطفی قابل توجه در این رویهها تبدیل شوند. در نتیجه، افرادی که شرکتها را اداره میکنند به طور فزایندهای نسبت به تغییر رویهها، بهویژه رویههای تعیینشده، بیمیل میشوند. مانند کمیسیون اروپا، ایجاد رویههای جدید ضروری میشود که به کارکنان اجازه میدهد روی رویههای موجود کار کنند.
قانون مالیات یکی دیگر از نمونه های خوب این مشکل است. اکثر کشورهای توسعه یافته قوانین مالیاتی به طرز وحشتناکی پیچیده ای دارند که حسابداران آموزش دیده را ملزم می کند تا همه فرم های مالیاتی را به جز ساده ترین فرم ها ارائه دهند. این عمدتا به این دلیل است که قانون مالیاتی جدید بر اساس قوانین مالیاتی موجود استوار است. هر زمان که یک استثنا در آن نوشته شود، گروهی که از این استثنا سود می برد، نمی خواهد آن را حذف کند. بنابراین، باید قوانین جدیدی برای حل آن وضع شود.
به همین ترتیب، بسیاری از شرکتها رویههایی دارند که کارایی را کاهش میدهند و افرادی را که باید از آنها پیروی کنند ناامید میکنند. فرآیندهای تایید پیچیده نمونه خوبی از این موضوع است.
از نو شروع کنید، دوباره شروع کنید، از ابتدا شروع کنید
راه حل دردناکی برای این مشکل این است که همه چیز را کنار بگذارید و از صفر شروع کنید. به عنوان مثال، تصور کنید که ایالات متحده 72000 صفحه کد مالیاتی فدرال خود را خرد کند و برای سادگی و با هدف ایجاد یک سیستم مالیاتی نوآورانه و ساده با نرخ های معقول، بدون استثنا و قوانین ساده، آن را از نو بازنویسی کند. بحث در مورد افزایش یا کاهش نرخ های مالیاتی بی ربط خواهد بود، کد جدید می تواند برای رسیدگی به ملاحظات اقتصادی فعلی در ذهن نوشته شود و باید برای مقابله با آن ساده شود. تنها نکته منفی این است که احتمالاً منجر به نرخ بالای بیکاری در میان متخصصان مالیاتی می شود. اما آنها افراد باهوشی هستند و بدون شک در جای دیگری کار پیدا می کنند.
کار شما
در مورد کسب و کار شما چطور؟ چه اتفاقی میافتد اگر تمام رویههای شرکت خود را به زبالهدانی برسانید، همه را اخراج کنید، دارایی خود (فیزیکی و فکری) را بفروشید و از نو شروع کنید؟ ممکن نیست، شما می گویید؟ نه، احتمالا نه. و مطمئناً انجام دادن آن با کارمندان فداکار (یا غیر آن) کاری وحشتناک خواهد بود. اما می تواند یک تمرین فکری عالی باشد که به احتمال زیاد فرصت های باورنکردنی را برای نوآوری و تغییر شرکت شما به سمت بهتر نشان می دهد.
چند نفر از بخش های مختلف شرکت خود را انتخاب کنید. چند نفر از افراد خارجی را دعوت کنید و یک خلوت آرام برای انجام این تمرین پیدا کنید. در حالت ایده آل با کمک یک تسهیل کننده (شما می توانید بدتر از من انجام دهید). با هم تصور کنید که قرار است کسب و کار خود را از صفر شروع کنید. این بار چگونه این کار را انجام می دهید به یاد داشته باشید، با کسب و کار موجود خود مقایسه نکنید (به هر حال نه هنوز). تصور کنید کسب و کاری را از صفر شروع کنید که ارزشی مشابه کسب و کار شما دارد.
به احتمال زیاد، به خصوص اگر کسب و کار شما چند سالی است که وجود داشته است، کسب و کار جدیدی که طراحی می کنید تفاوت اساسی با کسب و کار موجود خواهد داشت. حالا قسمت سخت فرا می رسد. تعیین کنید که چگونه می توانید این مفهوم تجاری جدید را در تجارت فعلی خود ادغام کنید. برای درک اینکه چقدر این مهم است، از خود بپرسید اگر یک شرکت تازه تاسیس کسب و کاری را که به تازگی تصور کرده اید در کجا راه اندازی کند، چه اتفاقی می افتد، چه عواقبی برای کسب و کار فعلی شما خواهد داشت. اگر پاسخ “ویرانگر” است، پس باید تغییرات جدی در کسب و کار خود ایجاد کنید. زیرا اگر این کار را نکنید، یک روز به زودی یک نفر آن را راه اندازی خواهد کرد. و تا آن زمان، ممکن است برای شرکت شما خیلی دیر شده باشد.
شما
همچنین می توانید خودتان یا خانواده تان را از ابتدا راه اندازی مجدد کنید. قبل از اینکه جلوتر بروم، تاکید می کنم که نمی خواهم شریک زندگی خود را رها کنید (مگر اینکه او بدرفتار یا وحشتناک باشد) و شما را به طور مطلق و مثبت از ترک فرزندان خود منع می کنم. بنابراین، اگر فکر میکنید که این دعوتی است برای کنار گذاشتن شریک عشق و بچههایتان برای یافتن گلدان جنسی نیمی از سنتان تا زندگی فسقآمیز داشته باشید، اشتباه میکنید. خانواده شما بخشی از شما هستند.
بهترین راه برای شروع مجدد از صفر در سطح شخصی این است که در خارج از کشور به کشوری بروید که به خوبی نمی شناسید. این امر مستلزم آن است که فرهنگ جدیدی را یاد بگیرید و با آن سازگار شوید، دوستان جدیدی پیدا کنید، راه خود را در کسب و کار جدید بیاموزید، فرزندان خود را در مدرسه جدید قرار دهید و غیره. شما همچنین باید انتخاب های زیادی داشته باشید، مانند شروع دوباره زندگی خود. کجا می خواهید زندگی کنید؟ در چه خانه ای؟ اگر بچه های خردسال دارید، آنها را در مدرسه محلی یا بین المللی می گذارید؟
شما همچنین می توانید رفتار خود را تغییر دهید. همکاران و دوستان جدید شما در مورد اینکه چگونه رفتار می کنید، چگونه به چیزها واکنش نشان می دهید، چگونه فکر می کنید، انتظارات موجود را نداشته باشند. شما نمی توانید خود را به طور اساسی تغییر دهید. اگر اکنون حس شوخ طبعی ندارید، یک حرکت بین المللی آن را تغییر نخواهد داد. اما، اگر خجالتی هستید، می توانید به خود بگویید که پس از حرکت، تلاشی هماهنگ برای تعامل بیشتر با مردم و قاطعیت بیشتر انجام خواهید داد. از آنجایی که افراد در محیط جدید شما انتظار ندارند شما خجالتی باشید، رفتار کمتر خجالتی در اطراف آنها آسان تر خواهد بود.
البته حرکت بین المللی همیشه امکان پذیر نیست. اگر نمی توانید به یک فرهنگ جدید بروید، از تخیل خود استفاده کنید. تصور کنید به کشوری دور می روید که هیچ کس شما را نمی شناسد. اگر قرار بود این کار را بکنید. دوست دارید چه چیزی را در خودتان تغییر دهید؟ دوست دارید چه عادت هایی را کنار بگذارید؟ چه ویژگی هایی را دوست دارید تغییر دهید.
اکنون از خود بپرسید که چگونه می توانید این کارها را در جایی که اکنون هستید انجام دهید.
بدون نظر