ارزیابی ایده ها:تفاوت بین یک ایده خوب و یک ایده بد چیست؟

اگر نمی دانید، پس بخوانید!

هنگامی که شخصی در یک شرکت ایده جدیدی را به مدیریت پیشنهاد می کند، معمولاً به صورت ناخودآگاه یک فرآیند غیررسمی دو مرحله ای دنبال می شود. اولین مرحله ارزیابی غریزه و روده است. مدیر به ایده نگاه می کند، در مورد آن فکر می کند و اگر آن را دوست داشت، مرحله دوم را تحریک می کند که از پیشنهاد دهنده ایده می خواهد که یک نوع مورد تجاری بنویسد.

مشکل این تکنیک این است که غریزه روده گاهی اوقات اشتباه می شود، به ویژه وقتی ایده های رادیکال را در نظر می گیریم. هنگام در نظر گرفتن ایده هایی که شامل تغییرات بنیادی هستند، تمایل به محافظه کاری وجود دارد. علاوه بر این، همانطور که قبلاً در این خبرنامه گفته ام، بهترین ایده ها اغلب در ابتدا گنگ به نظر می رسند. وقتی ایده‌ای بد به نظر می‌رسد، یک مدیر پرمشغله به احتمال زیاد آن را رد می‌کند.

از طرف دیگر تهیه یک پرونده تجاری گران است. از نویسنده و همچنین افرادی که آن را بررسی می کنند، وقت پرسنل ارزشمندی می گیرد. البته دمیدن چند هزار یورو برای یک پرونده تجاری در مقایسه با دمیدن چند میلیون به یک ایده شکست خورده چیزی نیست. با این وجود، ما مطمئناً می‌خواهیم شانس قانع‌کننده بودن هر مورد تجاری را بهبود بخشیم، به‌ویژه اگر مجموعه بزرگتری از ایده‌های آزمایش‌شده نیز وجود داشته باشد که بتوان از آنها موارد تجاری ایجاد کرد.

مؤثرترین ابزار برای انجام تحلیل اولیه یک ایده، ارزیابی مبتنی بر معیار است. ارزیابی مبتنی بر معیار ارزیابی است که در آن چند معیار اساسی را تعیین می‌کنید که برای اطمینان از اینکه آیا یک ایده احتمالاً کار می‌کند یا خیر، ضروری است. سپس تعیین می کنید که این ایده چقدر با هر معیار مطابقت دارد.

دکتر سعید جوی زاده (2)

به عنوان مثال، اگر در حال ارزیابی یک ایده برای یک محصول جدید هستید، احتمالاً می خواهید معیارهایی مانند:

  • آیا با افزودن این محصول به خط خود می توانیم انتظار سود خوبی داشته باشیم؟
  • آیا هزینه های توسعه محصول حداقل است، به عنوان مثال آیا می توانیم از امکانات و منابع موجود خود استفاده کنیم؟
  • آیا محصول مکمل خط تولید فعلی ما است؟

و غیره. واضح است که می‌توانید چنین ارزیابی اولیه یک ایده محصول را در عرض چند دقیقه تکمیل کنید

ما دوست داریم از یک سیستم معیار 5×5 برای ارزیابی ایده ها استفاده کنیم. ما پنج معیار را تعیین می کنیم و ایده را در برابر هر معیار در مقیاس صفر تا پنج رتبه بندی می کنیم. امتیاز صفر به این معنی است که ایده اصلاً معیارها را برآورده نمی کند، در حالی که پنج امتیاز به این معنی است که ایده کاملاً معیارها را برآورده می کند. تعداد کل امتیازهایی که ایده دریافت می کند را در چهار ضرب کنید و نتیجه از 100 امتیاز ممکن است که به راحتی قابل تجزیه و تحلیل است.

در واقع، ما دقت را با اجازه دادن به برخی از معیارها برای نشان دادن اهمیت آنها بهبود می دهیم. ما همچنین به چندین نفر اجازه می دهیم یک ایده را ارزیابی کنند، بنابراین ارزیابی دقیق تری ارائه می دهیم.

مدل ارزیابی مبتنی بر معیارهای 5×5 ما از نسخه اول BrainStormer در سال 1997 بر روی تمام محصولات خلاقیت ما استفاده شده است. امروزه، همه برنامه های کاربردی وب ما از برنامه ارزیابی اصلی یکسانی استفاده می کنند که شامل تعدادی ویژگی مانند تنظیم وزن متغیر، ارزیابی های متخصص متعدد از یک ایده (مدیریت ایده جنی)، ارزیابی مقایسه چند ایده در برابر یک مجموعه معیار واحد (طوفان فکری وب سیلویا و کمپین ایده)، تولید گزارش پویا و موارد دیگر.

نتیجه، به گفته مشتریان، ارزیابی سریع و در عین حال دقیق ایده ها بوده است.

ارزیابی ایده – نحوه شناسایی بهترین ایده ها

ارزیابی ایده ها یکی از پیچیده ترین و سخت ترین وظایف در مدیریت ایده ، مدیریت نوآوری و همچنین در مدیریت تحول دیجیتال در یک شرکت است. چالش این است که ایده‌هایی را که در حوزه‌های جستجوی استراتژیک قرار دارند، که خیلی واضح و غیر واقعی نیستند، فیلتر کنید. ایده های موفق در محدوده باریکی قرار دارند.

شناسایی ایده های موفق

در عمل، این چالشی است که شما با آن روبرو هستید: شما در مرحله تولید ایده هستید . شما ایده هایی برای نوآوری سازمانی ، محصولات جدید یا مدل های کسب و کار دیجیتال دارید . اما کدام یک بهترین هستند؟ کدام یک را باید دنبال کنید؟ این سوال پیچیده تر از آن چیزی است که فکر می کنید. در این مقاله با مهمترین اصول ارزیابی ایده آشنا می شوید. در وایت پیپرهای رایگان ما، همچنین نحوه برنده شدن و اجرای موفقیت آمیز ایده های کارکنان را خواهید آموخت.

دکتر سعید جوی زاده (2)

ارزیابی ایده به معیارهای مختلف و مراحل مختلف نیاز دارد

یک ایده متقاعد کننده ممکن است قانع کننده به نظر برسد، به خوبی فرموله شده باشد و دلایل خوبی برای باور به آن وجود داشته باشد. اما اینکه آیا ایده واقعاً موفق می‌شود یا نه، اغلب تنها پس از ارزیابی همه ایده‌ها در فرآیند نوآوری آشکار می‌شود ، که در آن معیارهای مختلفی گنجانده شده است: به عنوان مثال، فروش و سود بالقوه، فرصت‌های تمایز از رقابت، اجرا و خطر.

 

ارزیابی ایده ها بر اساس معیارهای مختلف

علاوه بر این، ما یک فرآیند ارزیابی چند مرحله ای را برای ایده ها توصیه می کنیم. معیارهای ارزیابی گام به گام منطقی تر می شوند.

  • در ابتدا احساسات معیار اصلی ارزیابی هستند: ایده چقدر خوب فرموله شده است؟ چقدر قانع کننده به نظر می رسد؟ سود چقدر خوب تدوین شده است؟
  • در میانه فرآیند توسعه ایده، سؤالاتی مانند این در خطر است: آیا می توان ایده را اجرا کرد؟ آیا تلاش در رابطه با منفعت است؟
  • در مرحله نهایی توسعه ایده، اغلب سؤالات عملی مطرح می شود: آیا منابع لازم برای اجرا در دسترس است؟ آیا شرکت افراد مناسبی را برای تصدی مدیریت پروژه پیدا می کند؟

ایده های مبتکرانه تنها در جریان فرآیند ارزیابی ایده ظاهر می شوند. نرم افزار مدیریت ایده Innolytics® و نرم افزار مدیریت نوآوری امکان انجام چنین فرآیندهای ارزیابی چند سطحی را ارائه می دهد .

برخی از مشتریان ما دو مرحله و برخی دیگر تا پنج مرحله ارزیابی ایده دارند. این بستگی به این دارد که یک ایده چقدر پیچیده است، آیا نمونه های اولیه ایده توسعه یافته و آزمایش می شوند و آیا مشتریان در ارزیابی ایده شرکت دارند یا خیر. نرم افزار نوآوری Innolytics ® تنظیم یک ارزیابی چند مرحله ای را آسان می کند.

دکتر سعید جوی زاده (2)

ارزیابی ایده نیاز به دیدگاه های متفاوتی دارد

سوالی که به عنوان مثال در مدیریت ایده و مدیریت نوآوری بارها پرسیده می شود : بازاریابی چه ایده های خاصی را ارزیابی می کند؟ بخش مهندسی آنها را چگونه ارزیابی می کند؟ ایده ها توسط مدیریت چگونه ارزیابی می شوند؟ و مشتریان چگونه واکنش نشان می دهند؟ برای اجرای موفقیت آمیز ایده ها، ارزیابی ایده ها از چند منظر توصیه می شود:

  • از نقطه نظر بازاریابی، یک ایده ممکن است پتانسیل را برای متقاعد کردن مشتریان ارائه دهد.
  • بخش فناوری یک ایده را امکان پذیر می داند.
  • مدیریت پشت سر ایده ایستاده و از اجرا حمایت می کند.
  • مشتریان مزایا را بالا ارزیابی می کنند.

نرم افزار Innolytics امکان انجام به اصطلاح “تحلیل های 360 درجه” را ارائه می دهد:

  • بخش های مختلف در شرکت شما معیارهای رای گیری متفاوتی را دریافت می کنند که بر اساس آن یک ایده را ارزیابی می کنند.
  • اینها در ابزار تحلیل ترکیب شده اند.
  • این به شما امکان می دهد ایده هایی را که بالاترین امتیاز را از مناطق مختلف دریافت کرده اند شناسایی کنید.

تجزیه و تحلیل 360 درجه شما را قادر می سازد تا ایده هایی را انتخاب کنید که بیشترین پذیرش را در شرکت شما دارند. این مزیت هایی را برای اجرای بعدی ایجاد می کند. جملات معمولی مانند «ما از ابتدا گفته‌ایم که اینجا مشکلاتی وجود دارد» مانعی برای اجرا نمی‌شود.

دکتر سعید جوی زاده (2)

سطح بلوغ ایده ها به طور مداوم افزایش می یابد

شما یک کارگاه نوآوری یا یک چالش ایده پردازی برگزار کردید . در نهایت، بخش‌های فکری و الهام‌های زیادی دریافت کردید، اما ایده‌های بالغ از دست رفته‌اند. برای بالا بردن سطح بلوغ ایده ها با پاسخ دادن به به اصطلاح سوالات کلیدی توسعه می یابند:

  • این ایده کدام مشکل مشخص را حل می کند؟
  • چگونه می توان یک ایده را اجرا کرد؟
  • کدام مناطق در شرکت تحت تأثیر قرار می گیرند؟
  • مزایای خاص چیست؟
  • چند منبع برای اجرا مورد نیاز است؟

تنها با پاسخ به این سوالات یک ایده تبدیل به یک ایده بالغ و در نهایت یک ایده با موفقیت اجرا می شود. نرم افزار Innolytics ® کارایی اصطلاحاً “مفاهیم در حال رشد” را برای این کار ارائه می دهد.

  • سوالات عمیق بیشتری را می توان در هر مرحله از فرآیند توسعه ایده اضافه کرد.
  • مفاهیم را می توان با تصاویر و فیلم ها غنی کرد.
  • همراه با ارزیابی ایده چند سطحی، بنابراین می توانید فرآیندهای مدیریت ایده و فرآیندهای نوآوری را طراحی کنید.

برخی از سؤالات که در ابتدا پاسخ به آنها دشوار بود، تنها در طول فرآیند پاسخ عمیق تری خواهند یافت. این باعث صرفه جویی در زمان و ارتقای خلاقیت می شود: ارائه دهندگان ایده می توانند ابتدا ایده ها و مفاهیم اولیه را وارد کنند و تنها بعد از آن – پس از تکمیل اولین فرآیند انتخاب – با عمیق تر شدن بتن شروع کنند.

ایده خوب یا ایده بد؟

همه ما آن را داشته ایم: آن لامپ که بالای سرمان روشن می شود. آن درخشش نبوغ؛ آن الهام ناگهانی؛ آن لحظه AHA که در زبان امروزی می گوییم یا شاید در نیمه شب بیدار شدن با یک ایده آنقدر خوب که تا صبح آن را پرتاب می کنیم و می چرخانیم. سپس، پس از شور و نشاط اولیه، ما شروع به تعجب می کنیم – “آیا این ایده واقعاً خوب است؟” بنابراین، چگونه می‌دانید که آیا ایده‌ای برای یک کسب‌وکار جدید یا ایده‌ای برای کمک به کسب‌وکار موجود شما (الف) خوب است (ب) چندان خوب نیست یا (ج) یک شکست در راه است؟

تا زمانی که بازار پاسخ ندهد، هرگز نمی توانید واقعاً بدانید. اما قبل از اینکه سرمایه، زمان و تلاش خود را سرمایه گذاری کنید، چند نکته وجود دارد که باید در نظر بگیرید. ممکن است بپرسید «چرا همه این مراحل؟ – ایده خوبی است و من آن را ادامه می دهم! خوب اجازه دهید توصیه کنم که یک تفاوت بزرگ بین یک ایده تجاری خوب و یک فرصت تجاری خوب وجود دارد. این دستورالعمل ها به درک تمایز و تعیین یکی از دیگری کمک می کند.

یکی از سخت ترین کارها برای ما کارآفرینان این است که خود را از هیجان و شادی یک ایده جدید جدا کنیم تا مشخص کنیم که این ایده قابل انجام است یا خیر. هنری فورد، بنیانگذار  شرکت فورد موتور و توسعه دهنده   تکنیک  خط مونتاژ تولید انبوه از خود سه سوال می پرسد:

1. آیا لازم است؟

2. آیا عملی است؟

3. آیا تجاری است؟

ضرورت – باید از خود بپرسید که چه کسی می خواهد از محصول/خدمت استفاده کند زیرا این امر در ابتدا کمک می کند تا مطمئن شوید که آیا واقعاً بازار وجود دارد یا خیر. چند نفر خواهند گفت “بله…، این دقیقاً همان چیزی است که من نیاز دارم!” آیا تا به حال نام مسواک برقی را شنیده اید؟ ایده خوبی به نظر می رسید، اما به زودی مردم متوجه شدند که شما هنوز هم باید آن را در دست بگیرید و بیشتر حرکات مشابه با مسواک معمولی را انجام دهید. از سوی دیگر، در دهه 1990، SM Jaleel and Company متوجه شدند که والدین به دنبال راه حل ایده آل هستند – یک نوشیدنی گازدار مقرون به صرفه برای کودکان. آنقدر نیست که نگران مقدار مصرفی آنها باشیم، اما به اندازه ای است که کودک راضی شود. و از همه بهتر، به گونه ای بسته بندی شده است که به طور مرتب در کیسه های ناهار قرار می گیرد. به این ترتیب چاق به دنیا آمد… و آنها همانطور که می گویند تاریخ است استراحت می کنند.

عملی بودن – همانطور که پیتر دراکر استاد فقید مدیریت گفت – بزرگترین ستایشی که یک نوآوری (ایده) می تواند دریافت کند این است که مردم بگویند: “این واضح است، چرا من به آن فکر نکردم؟” اگر ارتباط و درک آن برای کاربران بسیار پیچیده است، احتمالاً ایده بدی است. از خود بپرسید – خریدار چه مزایایی خواهد داشت؟ آیا کاربر پسند است؟ به زمانی فکر کنید که سونی واکمن را معرفی کرد.

دوام تجاری – با توجه به اینکه همانطور که قبلاً ذکر شد باید سرمایه، زمان و تلاش خود را سرمایه گذاری کنید، باید مقداری در نظر گرفته شود تا مشخص شود چه مقدار هزینه با این ایده جدید مرتبط است و آیا بازده کافی است یا خیر. این به دو ملاحظه قبلی بستگی دارد.

جدا از پرسیدن موارد فوق، می توانید در تعدادی از اشکال تحقیقات بازار شرکت کنید تا مشخص کنید ایده شما چقدر قوی است. نظرسنجی‌ها و پرسشنامه‌های سنتی وجود دارند که اگرچه در برخی زمینه‌ها مرتبط هستند، اما می‌توانند پرهزینه و زمان‌بر باشند. در اینجا چند راه حل ساده تر وجود دارد:

· چرا این ایده را به مشتریان فعلی خود تذکر ندهید و پاسخ را ببینید. اگر آنها مایل به همراهی با آن هستند، به احتمال زیاد ایده خوبی است.

· با متخصصان یا مشاوران صحبت کنید یا آن را در یک جلسه طوفان فکری مطرح کنید. ببینید چه نوع بازخوردی دریافت می کنید.

· بازار را از طریق نمونه‌ها آزمایش کنید – اگر ایده مربوط به محصول جدیدی است، می‌توانید نمونه‌هایی ارائه دهید یا آزمایش‌های طعمی را برای سنجش پاسخ شرکت‌کنندگان انجام دهید.

تحقیقات آنلاین انجام دهید تا ببینید آیا هر تلاشی مشابه، شاید در خارج از کشور یا بازار شما انجام شده است و ببینید که نتیجه چه بوده است.

همچنین ممکن است مفید باشد که ایده جدید را در مراحل مختلف معرفی یا پیاده سازی کنید، برخلاف «راه اندازی بزرگ» که بسیار مورد احترام است، اما گاهی اوقات بدبخت است.

در نهایت، دچار فلج تحلیل نشوید. همانطور که قبلاً گفتم، تا زمانی که بازار پاسخ ندهد، هرگز نمی توانید واقعاً بگویید. بنابراین زمان زیادی را صرف تلاش برای درست کردن آن نکنید. در خط مقدم ذهن خود نگه دارید که زمان بندی مهم است. پنجره توسعه و معرفی یک ایده جدید معمولاً باریک است، بنابراین باید قبل از اینکه شخص دیگری به آن فکر کند یا آن را به بازار بیاورد، به سرعت حرکت کنید.

و چند نکته مهم که باید در مورد ایده ها به خاطر بسپارید:

فقط به این دلیل که برخی از افراد ایده شما را دوست دارند، آن را از نظر تجاری قابل دوام نمی کند.

فردی که ایده شما را دوست نداشته باشد آن را بد نمی کند. مراقب منتقدان آتش سریع باشید که آماده اند ایده شما را به زیر بکشند.

· هرگز یک ایده را آنقدر دوست نداشته باشید که حاضر نباشید بپذیرید که ممکن است بد یا نابهنگام باشد.

· ایده های خوب همیشه در ابتدا پذیرفته نمی شوند. به خاطر داشته باشید که این ایده فقط نقطه شروع است، بنابراین خیلی زود از آن دست نکشید. در پایان روز ممکن است به چیزی بزرگ تبدیل شود.

ایده های بد چیست؟

ایده های بد روشی است که تیم های طراحی برای ایده پردازی و تفکر واگرا استفاده می کنند تا بر کمیت – نه کیفیت – ایده های خود تمرکز کنند و فضای طراحی را کشف کنند. در یک محیط آرام و بدون قضاوت، طراحان خارج از چارچوب فکر می‌کنند و ایده‌هایی را تصور می‌کنند که بد به نظر می‌رسند، اما می‌توانند آن‌ها را تجزیه و تحلیل کنند تا ویژگی‌های بد و خوب را ببینند.

استفاده از ایده برای ساختن قلعه ها در آسمان و سپس پل ها

فهرست مطالب
  1. ایده های بد چیست؟
  2. تفکر واگرا برای یافتن ایده های خوب در ایده های بد حیاتی است
  3. 4 قدم برای یافتن ایده های خوب در ایده های بد بردارید
  4. درباره ایده های بد بیشتر بدانید

تفکر واگرا برای یافتن ایده های خوب در ایده های بد حیاتی است

اصطلاح «جلسه ایده‌پردازی» ممکن است تصویری از تیم‌های طراحی را نشان دهد که تلاش می‌کنند «بهترین راه‌حل» را برای یک مشکل طراحی در سریع‌ترین و منطقی‌ترین شکل ممکن ارائه کنند. با این حال، این رویکرد اغلب معکوس است زیرا:

  1. مردم احساس می‌کنند با شیوه تفکر خطی تحلیلی و منطقی که در جاهای دیگر تمرین کرده‌اند، محدود می‌شوند.
  2. فشار برای ادامه دادن به این مسیر در حالی که آنها به دنبال «پاسخ درست» هستند، فضایی از قضاوت‌گرایی را ایجاد می‌کند.

بنابراین، ممکن است کسی ایده‌ای «دیوانه‌انگیز» (اما بالقوه مفید) داشته باشد و در بیان آن تردید داشته باشد، شاید از ترس این که ممکن است باعث احمق، اتلاف وقت یا حتی ضد مدیریت به نظر برسد. عضو تیم تحت فشار برای فکر کردن به ایده‌های «خوب»، بی‌صدا آن ایده را در نظر می‌گیرد – بدون اینکه واقعاً ارزش آن را به عنوان یک راه‌حل بالقوه ارزیابی کند – سپس با ادامه جلسه ایده‌پردازی آن را رها یا فراموش می‌کند. بنابراین، برای همه تقریباً غیرممکن می شود که بهترین استعدادهای خلاق خود را جمع کنند. مگر اینکه بتوانند فعالیت شناختی خود را آزادانه هدایت کنند و فضای طراحی را در همه جهات کشف کنند.

اینجاست که تفکر واگرا مطرح می شود، در حالت ایده آل در اوایل مرحله ایده پردازی فرآیند طراحی شما. علامت «کمتر از» (<) به صورت بصری نشان می‌دهد که چگونه تفکر در یک نقطه کانونی شروع می‌شود و با اضافه شدن ایده‌ها و ترکیب‌های جدید و منحصربه‌فرد به بیرون گسترش می‌یابد. مشابه با تکنیک دیگر طوفان فکری – بدترین ایده ممکن – ایده های بد در مورد آزاد بودن برای تمرکز واقعی بر ایده پردازی است. این هم یک روش و هم ابزاری است که شامل تفکر مخرب و جانبی است . همانطور که از نام آن پیداست، شما عمدا به سراغ ایده های بد می روید. همه می توانند بدون ترس کاوش کنند و خارج از چارچوب فکر کنند تا هر چه بیشتر ایده های مضحک تولید کنند. سپس، شما اینها را تجزیه و تحلیل می کنید تا ببینید چه چیزهایی در مورد آنها بد است، بلکه چه چیزهایی خوب هستند و کدام جنبه ها ممکن است به عنوان بخشی از یک ایده عالی عمل کنند.

© یو سیانگ و بنیاد طراحی تعامل، CC BY-SA 3.0

4 قدم برای یافتن ایده های خوب در ایده های بد بردارید

این مراحل را امتحان کنید تا از ایده های بد یک چیز خوب پیدا کنید:

  1. تایمر را برای 5 یا 10 دقیقه تنظیم کنید. تا حد امکان ایده های بد را برای موضوعی که روی آن کار می کنید یادداشت کنید.
  2. آنچه در ایده های شما بد است را تجزیه و تحلیل کنید. برای هر ایده از خود بپرسید:
    1. این ایده چه بدی دارد؟
    2. چرا این چیز بدی است؟
    3. آیا چیزهای دیگری وجود دارد که این ویژگی را به اشتراک بگذارد که بد نباشد ؟
    4. اگر چنین است، چه تفاوتی دارد؟
  3. آنچه در مورد ایده های شما خوب است را تجزیه و تحلیل کنید. برای هر ایده از خود بپرسید:
    1. چه چیزی در مورد این ایده خوب است؟
    2. چرا این چیز خوبی است؟
    3. آیا چیزهای دیگری وجود دارد که این ویژگی را به اشتراک بگذارند که خوب نیستند ؟
    4. اگر چنین است، چه تفاوتی دارد؟
  4. ایده های خود را بهتر کنید . برای هر ایده از خود بپرسید:
    1. آیا جنبه های خوبی وجود دارد که می خواهید حفظ کنید؟
    2. آیا جنبه های بدی وجود دارد که می خواهید تغییر دهید؟
    3. اگر زمینه متفاوت بود چه؟
    4. ایده اصلاح شده را شرح دهید.

به عنوان مثال، اگر برنامه‌ای را تصور می‌کردید که عکس‌های یک کاربر را به‌طور خودکار در تمام سایت‌های رسانه‌های اجتماعی او آپلود می‌کند و آنچه کاربر گفته است (هنگام عکس‌برداری) را به عنوان کپشن رونویسی می‌کند، ممکن است شروع به تجزیه و تحلیل آن کنید:

  1. بد – خطر نشان دادن هر عکس بدون در نظر گرفتن عواقب.
  2. بد است زیرا – ضبط نظرات نامطلوب، برچسب‌گذاری تصادفی افراد، نقض حریم خصوصی، شاید فعال کردن ناخواسته و غیره بسیار آسان است.

حالا شما دلایلی برای “من نمی توانم چیزی شبیه به آن ایجاد کنم !” دارید. با این حال، همانطور که از طریق این مراحل کار می کنید و واژگانی برای درک فضای طراحی خود ایجاد می کنید، ممکن است جنبه هایی پیدا کنید که به شما پیشنهاد می دهد می توانید آن را ایجاد کنید. به عنوان مثال، اگر برخی از بخش‌های آن ایده بد را با مخالف آنها جایگزین کنید، چه می‌شود؟ ممکن است برای جلوگیری از آپلودهای تصادفی/ممکن از الکل، یک «گیر ایمنی» در نظر بگیرید. یا در مورد یک فیلتر از پیش تنظیم شده چطور است تا مشتریان بتوانند فقط با خانواده/دوستان به اشتراک بگذارند در حالی که روزنامه نگاران بتوانند از قدرت محض ثبت آسان تاریخ در صورت وقوع استفاده کنند؟

به طور کلی، با ایده های بد، شما آزادی زیادی برای کاوش، تجزیه و تحلیل و تنظیم دارید. بنابراین، اگر یک ایده واقعاً افتضاح است ، شما حداکثر آزادی عمل دارید تا بفهمید چرا و چه بخش‌هایی از آن را می‌توانید به چیزی مفید تبدیل کنید.

© یو سیانگ و بنیاد طراحی تعامل، CC BY-SA 3.0

دلایل زیادی وجود دارد که چرا ما به عنوان یک جامعه، با ورود به بزرگسالی، تفکر خلاق را کنار می گذاریم. برای یکی، خلاقیت آشفته و نامطمئن است. این برخلاف همه چیزهایی است که ما در طول مسیر در آموزش رسمی و از طریق اجتماعی شدن می آموزیم.»

– یازین عکاوی، موسس و طراح اصلی استودیوی طراحی MSTQ UX

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *