یکی از عناصر ضروری برای تبدیل شدن یک شرکت به شرکتی نوآورانه، ارتباطات است. به تمثیل قدیمی توجه کنید:

روزی در حین تعجب به سه آجرکار برخورد کردم. از اولین آجرکاری پرسیدم که چه کار می کند؟

او به من گفت: «آجر گذاشتن».

از دومی پرسیدم چه کار می کند؟

او به من گفت: «ساخت دیوار آجری».

سومی را پرسیدم.

او توضیح داد: «ساخت یک کلیسای جامع.

علیرغم انفجار ابزارهای ارتباطی در دهه گذشته، هنوز هم شرکت های زیادی وجود دارند که مانند سازندگان کلیسای جامع که با اولین آجرکار ارتباط برقرار کردند، با کارمندان خود ارتباط برقرار می کنند. به کارمندان گفته می شود که آجر بچینند و خوب بچینند. اما، بدون اینکه بدانند چرا آجر می‌چینند، آجرکارانی مانند اولی‌ها نمی‌توانند سهم خلاقانه‌ای در شرکت داشته باشند. چگونه می‌توانند ایده‌هایی را پیشنهاد کنند، در حالی که به سختی می‌دانند شرکت در حال انجام چه کاری است؟

امروزه، بسیاری از شرکت‌ها با کارکنان خود مانند رفتار سازندگان کلیسای جامع با آجرکار دوم رفتار می‌کنند. کارمندان جایگاه خود را در بخش خود می دانند. آنها می دانند که بخشی از تیمی هستند که دیوار می سازند. اما مشخص نیست که چرا یک دیوار می سازند یا آن دیوار در کجای تصویر بزرگ قرار می گیرد. اگرچه آجرکاری‌هایی مانند این می‌توانند ایده‌های خلاقانه را ارائه دهند، ایده‌های آنها تا حد زیادی به ساخت دیوارهای بهتر محدود می‌شود. در حالی که چنین پیشنهادهایی مفید هستند، باید به خاطر داشت که دیوارهای کلیسای جامع با دیوارهای خانه متفاوت است.

تعداد کمی از شرکت های گرانبها با کل نیروی کار خود ارتباط برقرار می کنند، همانطور که سازندگان کلیسای جامع با آجرکار سوم ارتباط برقرار کردند. اما، آن دسته از سازندگان کلیسای جامع بصیر که به طور کامل برنامه ها و استراتژی خود را به اشتراک می گذارند، تا زمانی که گوش های خود را به روی آجرکاران، بتن ریزان، حفارها، داربست سازان و دیگرانی که در ساختن کلیسای جامع دخیل هستند، بگشایند، پاداش فراوانی دریافت خواهند کرد.

این به این دلیل است که آجرکاری بسیار بیشتر از آجرکاری است. آنها انسان های چندوجهی با تجربه، دانش، دلسوزی و غرور هستند.

ممکن است یک آجرکار به اروپا سفر کرده باشد و سبک‌های مختلفی از کلیساها را دیده باشد. او می تواند انواع ایده ها را بر اساس آنچه در طول سفر آموخته است، ارائه دهد. یکی دیگر ممکن است یک آزمایشگر مشتاق باشد، که ایده هایی در مورد پایدارتر کردن دیوارهای بلند و نازک کلیسای جامع تا زمانی که طاق زنی کامل شود، دارد. دیگری ممکن است یک یا دو چیز در مورد شیشه های رنگی بداند که می تواند با سازندگان پنجره در میان بگذارد.

چرا شرکت ها به طور کامل با افراد خود ارتباط برقرار نمی کنند؟ دلایل بسیاری وجود دارد. گاهی اوقات این نتیجه عدم توسعه خطوط ارتباطی از بالا به پایین است. گاهی اوقات مسائل مربوط به استراتژی و چشم انداز محرمانه تلقی می شود و بنابراین به هیچ فردی فراتر از مدیریت ارشد واگذار نمی شود. گاهی اوقات، مدیریت ارشد در جریان قرار می گیرد، اما هیچ روشی برای ارتباط مدیریت ارشد با افراد زیر مجموعه خود ایجاد نمی شود.

مهم نیست دلیل آن چیست، آن شرکت هایی که با کارمندان خود ارتباط برقرار نمی کنند. آن شرکت‌هایی که اطمینان نمی‌دهند کارمندانشان بدانند که با هم برای ساختن یک کلیسای جامع کار می‌کنند، هرگز کلیسای جامع خوبی مانند آن شرکت‌هایی که به طور کامل ارتباط برقرار می‌کنند، نخواهند ساخت.

اگرچه سرویس مدیریت ایده سازمانی جنی به تنهایی ارتباطات داخلی خوبی ایجاد نمی کند، اما مطمئناً می تواند ارتباطات را در سراسر سازمان تسهیل کند، به ویژه در مورد نوآوری. برخلاف بسیاری از راه‌حل‌های ساده‌تر مدیریت ایده، جنی امکان ارائه ایده‌ها، همکاری ایده‌ها، ارسال سؤالات، پاسخ به سؤالات و موارد دیگر را می‌دهد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *