آینده شما و آینده فرزندانتان به این بستگی دارد که بتوانید در جایی که نرم افزار کامپیوتری نمی تواند ارزش بیافزایید. این بدان معناست که شما و فرزندانتان باید متفکرانی خلاق باشید و مهمتر از آن ارزش بالقوه ایده های خلاقانه را بشناسید. بزرگترین تهدید برای شغل و آینده کاری شما برون سپاری به چین یا هند نیست. این بانکداران بی پروا نیست. حتی سیاستمداران احمق هم نیستند (اگرچه نزدیک می شوند!) بلکه، بزرگترین تهدید، فناوری های نوآورانه ای است که می تواند کارهای بیشتری را انجام دهد که افرادی مانند شما انجام می دهند – اما با هزینه بسیار کمتر.

تاریخچه مختصری از پیشرفت تکنولوژی
در 200 سال گذشته، فناوری جایگزین مشاغل شده است. اول، ماشین‌آلات کشاورزی به افراد کمتری اجازه می‌داد تا کارهای کشاورزی بیشتری را در زمان کمتری انجام دهند. این امر منجر به از دست دادن بسیاری از کارگران در صنعت کشاورزی شد. با این حال، آنها به زودی مشاغل جدیدی در کارخانه های تولید تجهیزات کشاورزی پیدا کردند. بهتر از این، آنها اغلب دستمزدهای بهتری می گرفتند. این امر آنها را قادر ساخت تا کالاهای بیشتری بخرند، که اقتصاد را تغذیه می کرد و به کارخانه ها اجازه می داد کالاهای بیشتری تولید کنند و مشاغل بیشتری ایجاد کنند.

البته فناوری کارایی کارخانه ها را نیز بهبود بخشید. ماشین‌ابزارهای پیچیده به کارخانه‌ها اجازه می‌داد تا محصولات بیشتری را با زمان کمتری برای کارمندان مورد نیاز برای هر محصول تولید کنند. خوشبختانه، این باعث افزایش بهره‌وری شد، بنابراین کارخانه‌ها به رشد خود ادامه دادند و کارگران را استخدام کردند، البته آنها به جای مونتاژ دستی محصولات، ماشین‌ها را کار می‌کردند. علاوه بر این، کارخانه هایی که ماشین ابزار می ساختند نیز به کارکنان نیاز داشتند. بنابراین فناوری مشاغل را از بین نبرد – فقط آنها را تغییر داد.

تا زمانی که بهره وری به طور کلی همراه با توسعه فناوری رشد می کند، این کار به خوبی انجام می شود. علاوه بر این، کارگران مزرعه و کارگران کارخانه، حتی آنهایی که تحصیلات ابتدایی دارند، می توانند به سرعت برای کار با ماشین های جدید یا انجام وظایف جدید در کارخانه ها آموزش ببینند.

به طور خلاصه، فناوری به مدت دو قرن بی وقفه جایگزین مشاغل شده است. با این حال، این منجر به بیکاری جهانی نشده است، زیرا این فناوری بهره وری را افزایش داده، مشاغل جدید و درآمد بیشتری ایجاد کرده است که محصولاتی را خریداری می کند که باعث سوددهی کارخانه ها می شود. یک دایره با فضیلت است. با این حال، این حلقه با فضیلت به دو چیز بستگی دارد:

  1. مشاغلی که با فناوری جایگزین شده‌اند، از نظر فکری نیاز ندارند، بنابراین کارگرانی که معمولاً تحصیلات عالی ندارند، می‌توانند به سرعت کارهای جدید را بیاموزند.
  2. اینکه سرعت پیشرفت فناوری مشاغل را سریعتر از افزایش بهره وری نمی تواند جایگزین آنها کند، حذف نمی کند.

نکته ای سریع درباره شرکت های خارج از کشور
وقتی صحبت از مشاغل از دست رفته در بخش تولید به میان می آید، در غرب این گرایش وجود دارد که باور کنیم که ما مشاغل زیادی را به کشورهای کم دستمزد مانند چین، بنگلادش و غیره از دست داده ایم. در حالی که درست است که هزینه‌های پایین نیروی کار در این کشورها بسیاری از کسب‌وکارها را تشویق کرده است که در آنجا کارخانه‌هایی بسازند یا محصولات و قطعات را از این کشورها تهیه کنند، تعداد مشاغلی که واقعاً به دلیل شرکت‌های دریایی از دست می‌روند در مقایسه با مشاغلی که از دست رفته به دلیل فناوری ناچیز است. در چند نسل، آن کارخانه‌های فراساحلی مانند مدرن‌ترین کارخانه‌های ژاپن خواهند بود: تقریباً فاقد انسان. ماشین آلات بیشتر کار را انجام خواهند داد.

نرم‌افزار فناوری جدید است
تا همین اواخر، مشاغل توسط دستگاه‌های مکانیکی تصاحب می‌شد: تراکتور، ماشین‌آلات بزرگ کشاورزی، خطوط تولید، ماشین‌ابزار، روبات‌ها و غیره. این روند ادامه دارد. اما یکی دیگر نیز در حال رشد است: مشاغل روزافزون با نرم افزار جایگزین می شوند. و این مشاغل اغلب از نظر فکری نیاز به تحصیلات عالی، تجربه و آموزش تخصصی دارند.

نرم‌افزاری که پایگاه‌های اطلاعاتی عظیم و منابع آنلاین را تجزیه و تحلیل می‌کند، می‌تواند اطلاعات بسیار بیشتری را نسبت به انسان‌ها بررسی کند و الگوریتم‌های پیچیده‌تر حتی می‌توانند روندها را شناسایی کرده و توصیه‌هایی ارائه کنند. کاری که زمانی برای تکمیل آن به یک مشاور بسیار آموزش دیده و آگاه نیاز داشت تا روزها یا هفته ها تکمیل شود، اکنون اغلب توسط رایانه ها در چند ساعت یا حتی چند دقیقه قابل انجام است.

به عنوان مثال، نرم‌افزار کشف حقوقی می‌تواند قوانین و مقررات بسیار بیشتری را نسبت به حقوقدانان باتجربه اسکن کند. مهمتر از آن، می تواند قوانین و موارد مرتبط را شناسایی کند و همه چیز را در یک گزارش خوب جمع آوری کند. نرم افزار حسابداری خودکار می تواند جایگزین تعداد بیشماری از حسابداران شود. علاوه بر این، نرم افزار کار را بسیار سریعتر انجام می دهد و اشتباهات کمتری انجام می دهد.

ترکیبی از نرم افزارهای بسیار پیچیده، انبوه داده ها در شبکه های مختلف و پردازنده های کامپیوتری قوی تر تنها این روند را افزایش می دهد. نرم افزار تشخیص الگو به رایانه ها اجازه می دهد تا کارهای بیشتری را انجام دهند که زمانی به انسان نیاز داشت.

بدون
تردید، بسیاری از مردم دوست دارند این پیشرفت متوقف شود یا حتی به عقب برگردد. اما آنها می خواهند دنیا چه کند؟ آیا آنها پیشرفت فناوری را غیرقانونی می کنند؟ آیا آنها قوانینی را وضع می کنند که شرکت ها را ملزم می کند انسان ها را برای انجام کار با کارایی کمتر و گران تر از فناوری استخدام کنند؟

بیایید با واقعیت ها روبرو شویم: این اتفاق نمی افتد. به عنوان مثال، اگر ایالات متحده جایگزینی شغل با انسان را غیرقانونی اعلام کند، هزینه های عملیاتی کسب و کار افزایش می یابد و محصولات آنها گران تر از محصولات تولید شده در کشورهای دیگر می شود. در نتیجه، آمریکایی ها یا واردات می خرند یا مجبور به خرید محصولات بسیار گران آمریکایی می شوند. این کمکی به کسری بودجه کلان کشور نخواهد کرد. همچنین نوآوری های فناوری را از بین می برد. آیا این چیزی است که ما می خواهیم؟ من شک دارم.

در مورد فناوری عقب گرد، من فقط می توانم بپرسم تا کجا. آیا باید به دهه 1950 برگردیم، زمانی که کارگران کارخانه در ایالات متحده و اروپا حقوق نسبتاً بالایی داشتند؟ آیا استفاده از ربات‌ها، تجهیزات پیشرفته تولید، نرم‌افزار طراحی رایانه‌ای و تمام نوآوری‌های تکنولوژیکی بعدی را برای کسب‌وکارها غیرقانونی می‌دانیم؟ آیا مصرف کنندگان مایلند برای محصولات کمتر پیچیده ای که در نتیجه چنین اقدامی حاصل می شود، هزینه بیشتری بپردازند؟

آیا ما باید تعیین کنیم که چند نفر باید در هر کارخانه کار کنند، حتی اگر این کار هزینه ها را به شدت افزایش دهد و مقدار کالاهای ساخته شده در آن کارخانه ها را کاهش دهد؟

آیا باید مشاغل نساجی را از بنگلادش به اروپا برگردانیم و کارگران بنگلادشی را بیکار کنیم و اطمینان حاصل کنیم که حتی یک جفت بلوجین ارزان قیمت تقریباً به اندازه شلوارهای طراح ایتالیایی است؟

در نگاه اول، برخی از این پیشنهادات ممکن است جذاب به نظر برسند، اما معکوس کردن پیشرفت های تکنولوژیکی نیز بهره وری را معکوس خواهد کرد. این بدان معناست که مردم قادر نخواهند بود تا آنجایی که اکنون می توانند چیزهای خوبی بخرند. این به نوبه خود به معنای پول کمتر در اقتصاد خواهد بود که برای ما هزینه شغل خواهد داشت. به طور خلاصه، عقب رفتن راه حلی نیست. و مطمئناً نوآورانه نیست!

The Times They Are A Changin
. علاوه بر این، اقتصاد جهانی یک جانور پیچیده است. ما نمی‌توانیم این تغییرات را خنثی کنیم یا علیه آنها قانون وضع کنیم، مگر اینکه بخواهیم شاهد باشیم که نوآوری و مشاغل به کشورهای دیگری که از نوآوری استقبال می‌کنند، برسد، حتی اگر مشاغل را تهدید کند.

برای آینده قابل پیش بینی، چند چیز وجود دارد که رایانه ها نمی توانند به خوبی انجام دهند. یکی از این موارد شناخت ایده های خلاقانه است. البته توجه داشته باشید که کامپیوترها می توانند ایده تولید کنند. این بسیار آسان است، حتی من می توانم برنامه ای برای انجام آن بسازم – و من یک برنامه نویس نیستم (اگرچه به خودم برنامه نویسی یاد داده ام). با این حال، و خوشبختانه برای ما انسان‌ها، رایانه‌ها نمی‌توانند تشخیص دهند که کدام ایده‌ها واقعاً خلاقانه و کدام‌ها مزخرف هستند. بنابراین اکثر برنامه‌های تولید ایده کامپیوتری، ایده‌های احمقانه زیادی را منتشر می‌کنند که احتمالاً چند ایده خوب در میان آنها پنهان است.

این توانایی برای تولید و تجزیه و تحلیل ایده های خلاقانه ما را در حال حاضر از ماشین ها جدا می کند. بنابراین، اگرچه نرم‌افزار می‌تواند قوانین موضوعه را بررسی کند و قوانین مربوطه را بسیار سریع‌تر از یک انسان پیدا کند، ما هنوز به یک وکیل خلاق نیاز داریم تا آن اطلاعات را در یک داستان قانع‌کننده ببافیم تا بتوانیم در برابر قاضی و هیئت منصفه استدلال کنیم. و فقط یک وکیل خلاق می تواند عبارات و حرکات قاضی و هیئت منصفه را بخواند تا استدلال خود را متناسب با حالات تغییر در دادگاه تغییر دهد. به عنوان مثال، اگر اعضای هیئت منصفه خسته به نظر می رسند، وکیل ممکن است لحن صدای خود را تغییر دهد یا به یک نقطه قانع کننده بپرد تا توجه هیئت منصفه را دوباره به خود جلب کند.

به همین ترتیب، نرم افزارهای حسابداری و مالی می توانند بسیاری از کارهایی را که زمانی به انسان نیاز داشت، انجام دهند. اما در نهایت، حسابداران خلاق و کارشناسان مالی برای تفسیر این اعداد به منظور تصمیم گیری در مورد نحوه مدیریت بودجه، مالیات، سرمایه گذاری و سایر عوامل مورد نیاز هستند.

در واقع، این یکی دیگر از کارهای کلیدی دیگری است که نرم افزار کامپیوتری هنوز نمی تواند انجام دهد، و بعید است که برای مدتی قادر به انجام آن باشد: تصمیم گیری های مهم و به عهده گرفتن مسئولیت آنها. مدیران ارشد خلاق برای تفسیر کوه رو به رشدی از گزارش‌های تولید شده توسط رایانه، در نظر گرفتن ایده‌ها، استفاده از بینش و تصمیم‌گیری‌هایی که شرکت‌هایشان را از رقبای خود جلوتر نگه می‌دارند، مورد نیاز خواهند بود.

این برای شما چه معنایی دارد
توانایی خلاق بودن و مهمتر از آن، تشخیص ایده های خلاقانه چیزی است که رایانه ها در آینده قابل پیش بینی قادر به انجام آن نیستند. بنابراین، باید تا آنجا که می توانید مهارت های خلاقانه خود را تقویت کنید. مهمتر از آن، اگر فرزندان خردسال دارید، تمام تلاش خود را برای تشویق و ترویج تفکر خلاق در آنها انجام دهید. متأسفانه، همانطور که فرزندان شما بزرگتر می شوند، مدارس و کارفرمایان خلاقیت را به نفع آموزش مهارت های تحلیلی منع می کنند. البته مهارت های تحلیلی مهم هستند، اما همانطور که دیدیم، کامپیوترها به طور فزاینده ای در بسیاری از کارهای تحلیلی بهتر از ما انسان ها هستند. و کامپیوترها به پیشرفت خود ادامه خواهند داد – احتمالاً با سرعتی بیشتر!

از طرف دیگر، اگر مسئولیت یک شرکت را بر عهده دارید، می‌خواهید مطمئن شوید که خلاق‌ترین افرادی را که می‌توانید پیدا کنید را استخدام می‌کنید و همچنین اطمینان حاصل کنید که آنها را حفظ کرده و تشویق می‌کنید. همانطور که بیشتر و بیشتر فرآیندهای کسب و کار شما توسط ماشین ها مدیریت می شود، برای حفظ مزیت رقابتی خود به خلاقیت نیاز خواهید داشت. و این خلاقیت باید برای مدتی از کارمندان یا پیمانکاران شما ناشی شود.

همه چیز به کجا می رود؟
اعتقاد شخصی من، که بحث برانگیز است، این است که طی دو یا سه نسل، سرمایه داری باید به شیوه ای بسیار اساسی تغییر کند، شاید راه را برای نوع جدیدی از اقتصاد هموار کند. کامپیوترها قادر خواهند بود تمام آنچه را که ما برای زندگی به آن نیاز داریم تولید کنند – انسان را تا حد زیادی برای اقتصاد غیر ضروری می کند. وقتی نیازی به کار مردم نباشد و ماشین‌ها بتوانند هر چیزی را که ما نیاز داریم تولید کنند، پول به راحتی منسوخ می‌شود. شاید مردم دیگر مجبور نباشند کار کنند، مگر اینکه بخواهند این کار را انجام دهند. مطمئناً متفکران خلاقی مانند دانشمندان، هنرمندان، نویسندگان و موسیقیدانان حتی اگر نیازی به کار نداشته باشند برای خوب زندگی کردن، مایلند کار کنند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *