آیا جامعه اجتماعی شما زنده است؟ یا ابزار کسب و کار اجتماعی – که شرکت شما دو سال پیش معرفی کرد – به یک مخزن متروک تبدیل شده است؟ چند سالی است که ما این شعار را می شنویم که شرکت ها باید استراتژی ارتباطی خود را به سمت تجارت اجتماعی تغییر دهند. با این حال، اگرچه این مانترا بارها و بارها تکرار میشود، بسیاری از شرکتها در ایجاد یک پذیرش پایدار از نرمافزار اجتماعی مورد نظر خود شکست میخورند .
سندی کارتر در سخنرانی خود با عنوان «از زامبی اجتماعی بودن در یک جهان جهانی» در کنفرانس IBM Connect 2014 ، ده عامل محرک را شناسایی کرد که چرا شرکتها باید به استراتژی اجتماعی خود اهمیت دهند، آیا جوامع اجتماعی آنها زنده خواهند بود یا «مردههای وبلاگنویسی». دو مورد از این عوامل به ویژه توجه من را به خود جلب کرد.
«Social Analytics یک سیاهی جدید است: انتظار میرود هزینهها برای تجزیه و تحلیل بازاریابی تا سال 2015 60 درصد افزایش یابد». دادههایی که در شبکههای رسانههای اجتماعی جمعآوری میشوند، عمیقتر از قبل برای توسعه محصولات بهتر و برای انجام کارآمدتر استفاده خواهند شد. ست مایرز، که برای برنامه شنبه شب زنده NBC شناخته می شود، یک سخنران مهم مهمان در Connect 2014 بود. قبل از ملاقات با متقاضیان، او تمام توییت های دوازده ماه گذشته آنها را می خواند. به این ترتیب، او در مورد خنده دار بودن یا نبودن آنها تأثیر بسیار خوبی می گیرد.
نمایه اجتماعی ما دیگر یک زمین بازی خصوصی نیست. پنج سال پیش، وقتی عکسهایی از همکاران مست را در فیسبوک دیدیم، به طور جدی سرمان را تکان میدادیم. امروز، ” 70٪ از متخصصان منابع انسانی در ایالات متحده، نامزدهای شغلی را به دلیل آنچه که در مورد آن افراد آنلاین یافتند، رد کردند .” (منبع: اسلایدهای سندی کارتر، یا: گزارش روندهای ارزیابی جهانی 2013 ). قبلاً یک سیستم امتیازدهی وجود دارد که تأثیر اجتماعی افراد را ارزیابی می کند. KLOUT به هر نمایه مقداری بین 0 (غیر موجود) و 100 (فردی که به شدت تأثیرگذار است) اختصاص می دهد. سندی کارتر در صحبت های خود اشاره کرد که برای برخی از موقعیت ها حداقل نمره 60 لازم است. آن را دوست داشته باشید یا نه، اما پروفایل های اجتماعی بر روی مشاغل تأثیر می گذارد و در حال حاضر نیز تأثیر داشته است.
البته نه تنها پروفایل های اجتماعی افراد توجه ما را جلب می کند. صفحه یک شرکت در فیس بوک به صورت حرفه ای مدیریت می شود، اما اغلب تشخیص آن به خوبی سنجیده نمی شود. این دومین عاملی است که علاقه من را برانگیخت: “فرمول پیوند بازگشت سرمایه با تلاش های اجتماعی چیست؟”
نرمافزارهای اجتماعی سازمانی مانند IBM Connections، Jive یا Yammer در سالهای اخیر بسیار محبوب شدهاند و اندازهگیری بازگشت سرمایه آنها هنوز کار آسانی نیست. مقاله IDC ” تعیین ارزش بازگشت سرمایه کسب و کار اجتماعی: افسانه ها، حقایق، و بازده بالقوه بالا ” به یافتن پاسخ های صحیح کمک می کند.
HYPE با ماژول های ما برای IBM Connections، Jive و Yammer، مدیریت نوآوری را در نرم افزار اجتماعی ادغام می کند. از یک طرف، کمپین های نوآوری اکنون برای کاربران نرم افزارهای اجتماعی قابل مشاهده است و به راحتی قابل دسترسی است که مشارکت را به سطح بالاتری افزایش می دهد. از سوی دیگر، مدیریت نوآوری باید به عنوان بخشی از تجارت اجتماعی در نظر گرفته شود و اعداد بازگشت سرمایه مبتنی بر نوآوری را به دلیلی برای تجارت اجتماعی تبدیل کند.
پلتفرم های مدیریت نوآوری به طور کلی در مورد دو چیز هستند: 1) پرورش فرهنگ نوآوری از طریق همکاری آنلاین، و 2) ایجاد بازده واقعی از ایده ها. این دو را می توان نمونه ای از موفقیت قابل اندازه گیری در مدیریت نوآوری دانست:
- شبکه نوکیا زیمنس در سال 2010 در یک کمپین شش ماهه 300 میلیون دلار درآمد اضافی ایجاد کرد.
- Deutsche Post DHL در سال 2010 220 میلیون یورو پس انداز کرد.
برای رسیدن به این دو هدف کلی و انواع نتایجی که در بالا دیده شد، به چیزی بیش از استفاده از ابزار نیاز است. اما ارائه دهندگان مدیریت نوآوری مانند HYPE تنها بر روی دستیابی به آن برای شرکت ها متمرکز هستند. با ادغام این دانش با پلتفرمهای کسبوکار اجتماعی، واقعاً میتوانید ROI و تعامل هدفمند را تسریع کنید.
بدون نظر