با نتیجه انتخابات فدرال، زمان آن فرا رسیده است که وضعیت استرالیا، کجا پیش می رود و دولت ها در مورد آن چه کاری انجام دهند، بررسی کنیم. با همکاری موسسه گراتان، ما چالش های سیاستی مبرمی را که استرالیا با آن مواجه است از نظر مالیات و بودجه، شهرها، حمل و نقل، انرژی، آموزش مدرسه، آموزش عالی و بهداشت بررسی می کنیم.
ائتلاف وارد دوره دوم شد. برنامه رشد اقتصادی آن چقدر معتبر است و برای تقویت رشد چه کار دیگری باید انجام دهد؟
خبر خوب این است که گذار از رونق معدن همانطور که باید انتظار می رفت در حال انجام است . درست است که درآمد ملی برای هر نفر کمتر از پنج سال پیش است (شکل زیر را ببینید) و دستمزدها نیز راکد هستند. اما این تغییرات بیشتر به دلیل کاهش قیمت منابع است. رشد تولید ناخالص داخلی، در حالی که در سالهای اخیر کاهش یافته است، به اندازهای سریع بوده است که بیکاری را کنترل میکند (اگرچه میانگین ساعات کاری هر کارگر کاهش یافته است)، و حتی نشانههایی از افزایش را نشان میدهد . و در حالی که سرمایهگذاری غیرمعدنی علیرغم نرخهای بهره پایین ثابت باقی مانده است، غیرواقعی نیست که امیدوار باشیم استرالیا، برای اولین بار در تاریخ ما، چرخه استخراج را بدون پایان دادن به رکود کامل کند.
اما چالشهای اقتصادی عمیقتر همچنان ادامه دارد. رشد جهانی ضعیف است و اقتصاد چین احتمالاً کند میشود و اتحادیه اروپا از زمان رأیگیری برگزیت بریتانیا شکنندهتر است. رشد آهسته و افزایش نابرابری به خشم پوپولیستی و بی ثباتی سیاسی که اکنون در اتحادیه اروپا و ایالات متحده می بینیم کمک کرد.
یک ایمیل هفتگی با تجزیه و تحلیل مبتنی بر شواهد از بهترین محققان اروپا
اولین ترم میراثی ترکیبی به جا می گذارد
اولین دستاوردهای ائتلاف در سیاست اقتصادی دوره ای متفاوت بود. بسته نوآوری 2015 و تصمیم برای اجرای بیشتر توصیه های سیاست رقابتی هارپر ریویو ، ابتکارات برجسته ای بود. قراردادهای تجارت آزاد با چین، ژاپن و کره جنوبی مزایای واقعی، اگر اندک باشد، به همراه خواهد داشت. سایر موارد، مانند امضای مشارکت ترانس پاسیفیک (TPP) و تصویب پروژههای زیستمحیطی تسریعشده ، ریسکها و هزینههایی را به همراه دارند که میتواند بر منافع آنها بیشتر باشد.
و برخی از ابتکارات، مانند حذف قیمت کربن بر اساس گسترده ، اشتباهات آشکاری بودند. نکته مهم این است که ائتلاف در اولین دوره خود نتوانست بودجه را تحت کنترل داشته باشد.
برنامه های رشد بسیاری از ایده های خوب را از روی میز کنار می گذارند
ائتلاف بر سر مشاغل و رشد کارزاری انجام داد، اما در واقع برنامه رشد آن تکه تکه است. سیاست امضا – کاهش تدریجی نرخ مالیات شرکت – در نهایت درآمد ملی را حدود 0.6٪ افزایش می دهد . اما کاهش مالیات مشاغل می تواند تا یک دهه بر درآمد ملی تأثیر بگذارد، زیرا سرمایه گذاران خارجی از ابتدا مالیات کمتری می پردازند، در حالی که منافع حاصل از سرمایه گذاری بیشتر زمان بر است.
بخشهای دیگر طرح ائتلاف هنوز به نتیجه نرسیده است. دولت به دنبال اجرای برنامه های سیاست های نوآوری و رقابت است که از قبل اعلام شده است. این کشور قصد دارد TPP را تصویب کند، اگرچه خود TPP اکنون ممکن است محکوم به شکست باشد، زیرا هیچ یک از نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری ایالات متحده از آن حمایت نمی کند.
دولت ترنبول همچنین قصد دارد توافقات تجاری بیشتری را با اتحادیه اروپا، هند و اندونزی دنبال کند. از جنبه منفی، طرح شهرهای هوشمند آن، که هدف آن تامین مالی بهبود در حمل و نقل شهری و مسکن است، فاقد جزئیات است. و برنامه آن برای کاهش آهسته کسری بودجه بیشتر متکی بر افزایش درآمد است که ممکن است محقق نشود.
به طور کلی، طرح اشتغال و رشد هنوز کامل نشده است. دولت باید پنج گزینه دیگر را برای افزایش رشد اقتصادی در نظر بگیرد.
مالیات و کار
اول، دولت باید پایه مالیاتی را به سمت مالیات هایی تغییر دهد که کمتر مانع سرمایه گذاری و کار شود. به عنوان مثال، کاهش تخفیف سود سرمایه به 25٪ و محدود کردن چرخ دنده های منفی، فضایی را برای کاهش سایر مالیات های تحریف کننده ایجاد می کند. بنابراین، گسترش پایه GST و/یا افزایش نرخ GST (در عین کاهش مالیات بر درآمد و تعدیل پرداختهای رفاهی)، اگرچه مزایا ممکن است اندک باشد.
مالیات بر دارایی عمومی باید جایگزین عوارض تمبر شود که مردم را از نقل مکان به خانه ای که مطابق با نیازهای فعلی آنها است باز می دارد. مالیات 0.5 درصدی بر ارزشهای زمین بهبود نیافته میتواند به اندازه کافی برای جایگزینی عوارض تمبر در سراسر کشور افزایش یابد، پایه مالیاتی باثباتتری برای ایالتها فراهم کند، بار مالیاتی را عادلانهتر توزیع کند و سالانه 9 میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی اضافه کند. در حالی که اینها مسائل ایالتی هستند، کشورهای مشترک المنافع می توانند پرداخت های تشویقی به ایالت ها را برای تغییر در نظر بگیرند، زیرا درآمدهای آن در نهایت با افزایش درآمد اصلاحات افزایش خواهد یافت.
دوم، دولت باید به مردم کمک کند که سر کار بمانند، یا به سر کار بازگردند. مشارکت زنان در نیروی کار استرالیا کمتر از بسیاری از اقتصادهای پردرآمد است. نرخ پایین دستمزد در خانه برخی از زنان را از پیوستن به نیروی کار یا کار تمام وقت باز می دارد. سیستم پرداخت های خانواده و حمایت از مراقبت از کودکان نیاز به بازنگری اساسی دارد تا مشارکت زنان در نیروی کار بیشتر شود.
استرالیاییهای مسنتر نیز نسبت به بسیاری از اقتصادهای مشابه کمتر احتمال دارد کار کنند. سنی که در آن افراد می توانند به بازنشستگی یا مستمری سنی دسترسی داشته باشند بر زمانی که برخی از کارگران تصمیم به بازنشستگی می گیرند تأثیر می گذارد . استرالیا در حال حاضر سن واجد شرایط بودن بازنشستگی را از 65 به 67 سال افزایش می دهد و از 55 به 60 سنی را افزایش می دهد که در آن افراد می توانند بازنشستگی خود را کاهش دهند. دولت باید سن بازنشستگی و بازنشستگی را بیشتر افزایش دهد.
انعطاف پذیری و نوآوری
سوم، دولت باید موانع باقی مانده برای انعطاف پذیری در اقتصاد را برطرف کند. اصلاحات در 30 سال گذشته (شامل نرخ ارز شناور، موانع کم برای تجارت و جریان سرمایه، و تغییر به چانه زنی شرکتی) به اقتصاد کمک کرده است تا از طریق رونق معدنی سازگار شود. اما بسیاری از سیاستها، از جمله طیف گستردهای از مقررات ، مجوزهای شغلی ، و حمایتهای صنعتی مانند تعرفههای ضد دامپینگ که خروج شرکتهای کمتر کارآمد را به تأخیر میاندازد ، همچنان انعطافپذیری را محدود میکنند.
چهارم، دولت باید موانع نوآوری را از بین ببرد، در حالی که فقط برنامههایی را تأمین مالی کند که با شواهدی مبنی بر اینکه واقعاً با هزینهای معقول به نوآوران کمک میکنند، پشتیبانی میشوند. دستور کار ملی نوآوری و علم موانع ایجاد کسب و کار جدید را کاهش می دهد و همکاری تحقیقات و کسب و کار را بهبود می بخشد.
اکثریت قریب به اتفاق نوآوری های مورد استفاده در استرالیا در جاهای دیگر تولید می شوند. دولت باید موانع گسترش محلی نوآوری های جهانی مانند محاسبات ابری و مدل های کسب و کار همتا به همتا مانند Uber و Airbnb را برطرف کند. دولت ها مسئول موانعی مانند مقررات تاکسی هستند، در حالی که مقررات کار و مالیات تا حد زیادی از وظایف مشترک المنافع هستند. قوانین مالکیت فکری نیز می تواند مانع گسترش ایده های مولد شود.
اصلاحات خاص بخش
پنجم، اگر بخش اعظم ثمره اصلاحات در کل اقتصاد چیده شده باشد، فرصت های زیادی در بخش های فردی باقی می ماند. صنعت بازنشستگی بیش از 16 میلیارد دلار در سال یا حدود 1٪ از تولید ناخالص داخلی را دریافت می کند. دولت باید رقابت سخت تری را ایجاد کند، حساب های مازاد را ببندد و سرمایه های خرده مقیاس را برای بستن فشار دهد .
بهطور کلی، صنایع تحت نظارت میتوانند سازمانهای دولتی را که آنها را تنظیم میکنند «تسخیر» کنند ، بنابراین تقویت مؤسساتی که فشار متقابل ایجاد میکنند میتواند ارزشمند باشد. بررسی سیاست رقابت هارپر ایجاد یک نهاد رقابت ملی جدید به نام شورای استرالیا برای سیاست رقابت را توصیه کرد تا از اصلاح سیاست برای افزایش رقابت حمایت کند.
در نهایت، سرمایه گذاری در زیرساخت های با کیفیت بالا (همراه با قوانینی مانند شارژ کاربر برای تشویق استفاده کارآمد) باعث رشد می شود. با این حال، دولتها در دهه گذشته مبالغ زیادی را صرف زیرساختهای عمومی جدید کردهاند، نه همیشه عاقلانه .
واقعیت های سیاسی
برای اجرای هر یک از این سیاست ها، ائتلاف احتمالاً ابتدا به دنبال حمایت از حزب کارگر یا سبزها در سنا خواهد بود، نه از حدود 10 سناتور مستقل و کوچک حزبی. بعید است که برخی از سیاست ها در سنا تصویب شوند: برای مثال، پیشنهاد کاهش گسترده مالیات شرکت ها احتمالاً مرده است (اگرچه ممکن است جایگزینی مانند کمک هزینه سرمایه گذاری مطرح شود).
اما برخی از سیاست ها شانس مبارزه دارند، مانند معاملات شهری، وام گرفته شده از بریتانیا و طرح های جدید برای کاهش هزینه های بازنشستگی. اگر قرار باشد بسیاری از سیاستهای دیگر (از جمله اصلاح پرداختهای خانواده و طرحهای انعطافپذیری) فرصتی برای تبدیل شدن به آن به قانون داشته باشند، ائتلاف ابتدا باید از آنها دفاع کند و از حمایت عمومی برخوردار شود.
ائتلاف بر روی توانایی خود برای ایجاد شغل و رشد کارزاری انجام داد. اما بستر کمپین آن برای مشاغل و رشد بسیار محدود بود. برای تبدیل گفتگو به عمل، باید از یک دستور کار بسیار گسترده تر و جاه طلبانه حمایت شود.
بدون نظر