همه نمی‌توانند وزیر لیبرال نوآوری، علم و صنعت، کریستوفر پاین را تماشا کنند که در مورد نوآوری، علوم، صنعت، تحقیقات و وزیر آموزش عالی کارگری، کیم کار، در باشگاه ملی مطبوعات به بحث و گفتگو می‌پردازد تا اینکه بتمن در مقابل سوپرمن را ببیند – اما من این کار را کردم.

می‌دانم که هیچ‌کدام واقعاً یک ابرقهرمان نیستند، اما در طول سال‌ها با اشتیاق کار به علم و نوآوری آشنا شده‌ام و از شوخ طبعی و سرسختی شاد Pyne لذت می‌برم.

از همان ابتدا مشخص بود که این یک نبرد معمولی نیست.

در استرالیا بیشتر میلیونرها با نوآوری ساخته نشده اند

عناوین وزرا در دو واژه «نوآوری» و «صنعت» همپوشانی دارند و این دو واژه چارچوب بحث را تشکیل می دهند.

یک ایمیل هفتگی با تجزیه و تحلیل مبتنی بر شواهد از بهترین محققان اروپا

کار به سرعت اشاره کرد که کلمه نوآوری بازگشتی داشته است. در دولت ابوت ممنوع شده بود، اما در ترنبول با اشتیاق مورد استقبال قرار گرفت.

حقیقتی در این وجود دارد; این کلمه اکنون آنقدر در اطراف پخش شده است که به سرعت معنی خود را از دست می دهد.

Pyne از این کلمه به عنوان مترادف برای “بهبود” استفاده کرد و به نظر می رسد سیاست های او در جهت هدایت صنعت نوآورانه از ریشه است.

با این حال، نکته مهم این است که یک سوال از طبقه حاکی از آن است که در استرالیا بیشتر ثروت نه توسط نوآوری و استارت آپ، بلکه توسط دارایی، معدن یا خرده فروشی ایجاد شده است.

در واقع، کاملاً واضح است که ما تا ایجاد یک فرهنگ واقعاً نوآورانه راه درازی در پیش داریم. اما Pyne به درستی اشاره کرد که برنده‌هایی وجود داشته است: او Atlassian و Wifi را ذکر کرد، اما می‌توانست Cochlear، ResMed و Victa Lawn Mower را نیز از بین ببرد.

پیام اصلی پاین این بود که برنامه ملی نوآوری و علم سال گذشته (NISA) ، یک سرمایه‌گذاری 1.1 میلیارد دلاری استرالیا شامل 24 طرح کلیدی، در پلت‌فرم دولت ترنبول باقی ماند.

این برنامه بودجه خاصی را برای نقاط قوتی مانند محاسبات کوانتومی و همچنین طرح‌های عمومی‌تر در نظر گرفته شده برای پیوند دادن محققان با صنعت فراهم می‌کند. این یک انحراف قابل توجه از رویکرد دولت سابق ابوت بود که در آن علم نادیده گرفته شده بود یا قطع شده بود.

پیام اصلی کار این بود که حزب کارگر بودجه را به CSIRO و تحقیقات دانشگاه بازگرداند تا تولید با فناوری پیشرفته را پیش ببرد. به عنوان وزیر، او یک بخش نوآوری ایجاد کرد.

کار بسته میلیارد دلاری خود را اعلام کرده است که شامل تأمین مالی مراکز تحقیقاتی تعاونی، مؤسسات منطقه‌ای، دیواره مرجانی بزرگ و ارتباطات صنعتی است.

یک تفاوت کلیدی این بود که کار به طور فعال در مورد دانشگاه هایی که در کارنامه او هستند صحبت می کرد. این در تضاد با ائتلاف است، که به نظر می رسد آنها را با سیمون بیرمنگام قرار می دهد.

با این وجود، ایجاد دانش و تولید ثروت توسط دانشگاه ها به وضوح با صنعت و نوآوری مرتبط است، بنابراین تقسیم پورتفولیوها ممکن است شایستگی داشته باشد.

عدم تامین مالی تحقیقات دانشگاه

نقطه عطف زمانی بود که جولی هار از The Australian به این نکته اشاره کرد که مشکل در بخش آموزش عالی، عدم تامین مالی تحقیقات دانشگاهی است، نه تامین مالی آموزش . او کاملاً به درستی اشاره می کرد که درست کردن این پایه می تواند اولین گام در رشد یک فرهنگ نوآورانه باشد.

به عبارت دیگر، اگر تمام هزینه‌های تحقیق، همانطور که توسط کاتلر ریویو در سال 2008 پیشنهاد شد، و توسط دولت راد برنامه‌ریزی شد، اما بعداً توسط دولت گیلارد محدود شد، تامین می‌شد، آن‌گاه ما به مسیر حرکت نوآوری برمی‌گردیم.

کار متعهد شد که طرحی را که در تمام آن سال‌ها آغاز کرده بود – برنامه تعالی تحقیقات پایدار – دوباره فعال کند. این طرح برای پوشش هزینه‌های غیرمستقیم تحقیقات طراحی شده است تا اطمینان حاصل شود که عملکردهای برتر به دلیل وزن موفقیت‌هایشان به پایین کشیده نمی‌شوند.

شما توجه داشته باشید که بحث در مورد علم در استرالیا کاملاً گیج کننده شده است زیرا عقب نشینی در سیاست ها رخ داده است. زمانی که یک حزب جایگزین حزب دیگری می‌شود، این مسئله چندان مهم نیست، بلکه زمانی است که دولت باقی می‌ماند اما نخست‌وزیر تغییر می‌کند. از برخی جهات، به نظر می رسد سیاست علمی به شخصیت رهبران ما می رسد.

با این وجود، سیارات در یک راستا قرار گرفته‌اند و ما اکنون در وضعیت کاملاً قابل توجهی قرار داریم – هر سه حزب، ائتلاف، کارگر و سبزها صریحاً از علم و نوآوری به عنوان مهم‌ترین برنامه‌های خود حمایت می‌کنند.

احزاب اصلی در سبک متفاوت هستند – پاین بیشتر در مورد تغییر مالیات ها و مشوق ها برای تحریک رشد و صنعت صحبت کرد. کار برنامه های روشنی برای محرک و سرمایه گذاری دولتی داشت. هر دو حامی بودند.

اما یک چیز بیشتر از همه اینها مرا تحت تأثیر قرار داد. زمانی که نام دونالد ترامپ به طور گذرا مطرح شد به ذهنم خطور کرد. به نظر نمی رسد که ما در این کمپین افراطی واقعی داشته باشیم: مطمئناً، ما در تلاش برای یافتن رهبری استراتژیک روشن و سرمایه گذاری پایدار هستیم، اما بحث مدنی و سازنده بود.

نام‌های بزرگی در دانشگاه‌ها، فن‌آوری و کسب‌وکار امروز ذکر شد – یان چاب، آلن فینکل، و کاترین لیوینگستون برای نام بردن از چند نفر. اگر بتوانیم عزم خود را برای توقف صحبت کردن و تعهد به سرمایه‌گذاری واقعی و تزلزل ناپذیر در اولویت‌های واقعی سخت‌تر کنیم، آن‌گاه شاید تعالی تحقیقات پایدار از ما فرار نکند.

ائتلاف بر روی موفقیت های خود تکیه می کند و برای تثبیت اعتبار خود به دستور کار ملی نوآوری و علم و صندوق تحقیقات پزشکی تکیه می کند. حزب کارگر امیدوار است که وعده چشم انداز اولیه Carr/Rudd را تجدید کند.

هیچ چیز در این مناظره واقعاً شتاب را برای من تغییر نداد، اما امیدوارم بتوانیم سرعت خود را افزایش دهیم و به کشوری بالغ شویم که به برنامه های خود در ایجاد فرهنگ دانش و تولید ثروت پایبند باشد.

اگر ما آن را درست انجام دهیم، در نهایت قادر خواهیم بود پایه و اساس مناسبی برای نوآوری و صنعت بسازیم که برای ما و فرزندانمان در حین حرکت به سوی قرن آسیایی مفید باشد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *