آیا با نشانگر نوع Myers-Briggs (MBTI) آشنایی دارید؟ این یک تمرین محبوب است که در آن افراد یک پرسشنامه را تکمیل می کنند و سپس با 16 تیپ شخصیتی برچسب گذاری می شوند. به گفته یکی از فروشندگان آن، به توسعه تیم، توسعه رهبری، حل تعارض و انواع چیزهای خوب کمک می کند. MBTI همچنین از نظر بالینی آزمایش شده و مشخص شده است، و من نمی دانم چگونه این را به خوبی بیان کنم: کاملاً بی فایده است.

این امر MBTI را بسیار شبیه طوفان فکری می کند، تمرین محبوب دیگری که بسیاری از کسب و کارها از آن برای تظاهر به نوآوری استفاده می کنند. طوفان فکری نیز از نظر بالینی آزمایش شده و بی فایده است.

این یک سوال جالب را ایجاد می کند. اگر کمی تحقیق در گوگل نشان دهد که ارزش آنها مشکوک است، چرا از این خدمات اینقدر استفاده می شود؟ شاید بخشی از مشکل این باشد که نتایج آن آزمایش‌های بالینی در مقالات تحقیقاتی نسبتاً خشک منتشر می‌شوند که در بهترین حالت، توسط وبلاگ‌های علم و روان‌شناسی استناد می‌شوند. از طرف دیگر، مدافعان MBTI و طوفان فکری، عموماً فروشندگانی هستند که طبق تعریف، فروشندگان بهتری نسبت به محققان روانشناسی هستند.

پول

یکی از دلایل اصلی تداوم MBTI و طوفان فکری این است که بسیاری از شرکت‌ها و افراد از فروش این خدمات به شرکت‌هایی مانند شما پول زیادی به دست می‌آورند. موسسات کامل، با تیم‌های فروش گرسنه، حول محور طوفان فکری و MBTI ساخته شده‌اند. شرکت‌ها تسهیلگرانی را آموزش می‌دهند که زمان و پول خود را برای دریافت گواهینامه سرمایه‌گذاری می‌کنند تا بتوانند این خدمات را بفروشند و وام‌های خود را پرداخت کنند. به عنوان یک دارنده وام مسکن، می توانم همدردی کنم. واضح است که اعتراف به اینکه چیزی که می فروشند چیزی جز دارونمای شرکتی نیست، به نفع پیشرفت مالی یا شغلی هیچ یک از این افراد نیست.

MBTI احساس خوبی دارد

با این حال، فروشندگانی وجود دارند که خدمات دیگری از جمله جایگزین های آزمایش شده بالینی برای MBTI و طوفان فکری را می فروشند. بنابراین، باید چیزی بیشتر از فروشندگان خوب در محبوبیت آنها وجود داشته باشد. من فکر می کنم که راز موفقیت MBTI و طوفان فکری این است که هر دو فعالیت باعث می شوند افراد احساس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند.

MBTI شما را به یکی از 16 تیپ شخصیتی طبقه بندی می کند که هر کدام با عبارات درخشان توصیف شده اند. برای مثال، طبق بنیاد مایرز-بریگز، INTJ انواع زیر را دارد :

” ذهن اصیل و انگیزه ای عالی برای اجرای ایده های خود و دستیابی به اهداف خود دارند. الگوها را به سرعت در رویدادهای بیرونی ببینید و دیدگاه های بلندمدت توضیحی ایجاد کنید. هنگامی که متعهد هستید، یک کار را سازماندهی کنید و آن را به انجام برسانید. شکاک و مستقل، از استانداردهای بالای شایستگی برخوردار باشید. و عملکرد – برای خود و دیگران. “

شما همچنین می توانید چنین فردی را “مشکل ساز سرکش و اجباری که با دیگران کنار نمی آید” خطاب کنید. اما چه کسی مشتاق دریافت چنین گزارشی از خود است؟ از این رو، هر یک از 16 تیپ شخصیتی شگفت انگیز به نظر می رسد. این پر از کلمات مثبت است و کلمات منفی را حذف می کند اگر تروریستی تست MBTI را انجام دهد، توصیف تیپ شخصیتی درخشانی دریافت می کند. در نتیجه، انجام تست MBTI به شما احساس خوبی نسبت به خود می دهد، مهم نیست که واقعاً چه بهانه نفرت انگیزی برای یک انسان هستید (فقط به شوخی، می دانم که شما یک فرد دوست داشتنی هستید!)

طوفان فکری هم همینطور

به همین ترتیب، اصرار طوفان فکری مبنی بر اینکه باید از قضاوت خودداری کنید و اینکه مردن از انتقاد از یک ایده در مرحله ایده‌پردازی بهتر است، تضمین می‌کند که هر ایده، مهم نیست که چقدر مبهم و بی‌فایده باشد، معمولاً با یک تعریف و تمجید پذیرفته می‌شود. تسهیلگران طوفان فکری موفق از ارزش تمجید از ایده های ناب – به ویژه ایده های مدیریت ارشد – برای اطمینان از تکرار کسب و کار قدردانی می کنند.

اساساً، طوفان فکری شما را از میزتان بیرون می‌آورد، شما را در اتاقی قرار می‌دهد که تسهیل‌کننده‌ای با نشاط دارد که هر سخنان شما را خلاقانه تعریف می‌کند. در پایان، همه قبول دارند که نتایج شگفت‌انگیز است و همه مشارکت‌کنندگان فوق‌العاده‌ای بودند. برای یک کارمند معمولی، که بیش از حد کار می کند، مرتباً مورد انتقاد قرار می گیرد و تحت استرس است، در ازای ایده های متوسط ​​او، تعریف و تمجیدهای فکری را به خوبی انجام می دهد.

نتایج بی فایده اما…

مطمئناً به همین دلیل است که مدیران به خرید خدمات MBTI و فروشندگان طوفان فکری ادامه می دهند. نتایج ممکن است از نظر خلاقیت، درک افراد یا تعیین نقش به افراد بر اساس تیپ شخصیتی آنها بی فایده باشد، اما در ایجاد احساس خوب در افراد برای مدتی عالی هستند. از یک طرف، این عالی است. مردم باید هر از گاهی احساس خوبی داشته باشند، اگر نه بیشتر. از سوی دیگر، به طرز مضحکی ناکارآمد است. بیشتر شبیه این است که با یک پرواز کلاس تجاری به یک شهر دور بروید و برای شامپاین رایگان برگردید. فقط خرید شامپاین و لذت بردن از آن ارزان تر، سریع تر و موثرتر است.

در عوض روی ایجاد احساس خوب در افراد تمرکز کنید

صرفاً تکمیل افراد برای کار، مشارکت و ایده هایشان به طور منظم، بسیار بیشتر از یک جلسه طوفان فکری از نظر ایجاد احساس خوبی در مورد خود و کارشان به مردم کمک می کند. علاوه بر این، اگر آنها نسبت به ایده های خود احساس خوبی داشته باشند، به احتمال زیاد ایده های جدیدی را با شما در میان می گذارند و به طور بالقوه، تمجیدها را به ابزار خلاقیت بهتری نسبت به طوفان فکری تبدیل می کنند!

 

 

شناخت نقاط قوت افراد و یادآوری آن نقاط قوت به همان اندازه MBTI از نظر ایجاد احساس خوبی در افراد نسبت به آنچه که هستند قدرتمند است. بهتر از این، می‌توانید نقاط قوت را به افراد یادآوری کنید و وظایفی را که آن نقاط قوت را به چالش می‌کشند، بدون نیاز به استخدام یک تسهیلگر گران قیمت MBTI اختصاص دهید.

علاوه بر این، ایجاد احساس ارزشمندی در افراد، اعتماد به آنها و تشویق آنها به تعطیلی کار در پایان روز کاری باعث می شود مردم احساس خوبی نسبت به خود و شما به عنوان مدیرشان داشته باشند. نتیجه احتمالاً کیفیت بهتر کار، تمایل به اشتراک گذاری ایده های جدید و تعهد به شرکت خواهد بود. 

خوشبختانه انجام این کارها سخت نیست. اما اگر سؤالی دارید یا در ایجاد فرهنگ تعریف و تمجید، تقویت مثبت و اعتماد نیاز دارید، خوشحال می شوم کمک کنم. فقط به من پیام بدید یا با من تماس بگیرید .

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *