چهارگرایش مدیریت نوآوری – روندها 2020
بازارها در حال تغییر هستند – مدیریت نوآوری نیز در حال تغییر است
در سال های اخیر، مدیریت نوآوری کلاسیک در درجه اول با توسعه نوآوری های فنی، محصولات جدید و ویژگی های محصول نوآورانه سروکار داشته است. برای مقابله با این وظایف، یک فرآیند نوآوری در شرکتهای متعدد ایجاد شد که فرآیندی واضح از تولید ایدهها از طریق توسعه ایدهها و مرحله نمونه اولیه تا اجرا را فراهم کرد.
تحول دیجیتال در شرکت ها دامنه مدیریت نوآوری را گسترش می دهد. نوآوری های فناوری اطلاعات و نوآوری های دیجیتال، مدیریت نوآوری را متنوع تر می کند. این منجر به تعدادی روند مهم می شود که مدیریت نوآوری را تا سال 2020 شکل می دهد.
می توانید اطلاعات بیشتری را در مطالعه رایگان ما “مدیریت نوآوری پیشاپیش فکر کنید” به ارزش 178 یورو بیابید. اکنون آن را به رایگان دریافت کنید.

چهار گرایش اصلی در مدیریت نوآوری
روند 1: مدیریت نوآوری انواع روش های مختلف را ترکیب می کند
علاوه بر فرآیند نوآوری، شرکت ها نوآوری را از طریق نوآوری باز و خلق مشترک هدایت می کنند. آنها با استارت آپ ها همکاری می کنند، مسابقات ایده را سازماندهی می کنند و آزمایشگاه های نوآوری راه اندازی می کنند. روش ها متناقض نیستند. در حالی که فرآیندهای نوآوری کلاسیک اساساً برای اجرای معمول نوآوریهای فنی و نوآوریهای محصول مناسب هستند، سایر روشهای نوآوری در خدمت اکتشاف فرصتهای جدید و اجرای سریع نوآوریها با درجه بالاتر هستند.
روند 2: فرهنگ نوآوری به کانون توجه مدیریت نوآوری می رود
« استراتژی فرهنگ برای صبحانه می خورد »
این عبارت مدیریتی به این معنی است که اگر فرهنگ نوآوری کافی در شرکت وجود نداشته باشد که بتوان با آن این استراتژی نوآوری را اجرا کرد، بهترین استراتژی نوآوری کمک چندانی نمی کند. فرهنگ نوآوری یک شرکت بخش مهمی از توانایی آن برای نوآوری است. برای این منظور، شرکت ها ابزارهایی مانند ممیزی نوآوری را در اختیار دارند که فرهنگ نوآوری را تجزیه و تحلیل می کند. بر اساس تجزیه و تحلیل، موانع نوآوری پنهان را می توان شناسایی کرد که در مسیر مدیریت کارآمد نوآوری قرار دارند. فرهنگ نوآوری را می توان از طریق رقابت های ایده در شرکت نیز ارتقا داد. برای این منظور، کارکنان چالش های شرکت را تشریح می کنند که شرکت مایل است با ایده های جدید به آنها پاسخ دهد.
روند 3: مدیریت نوآوری به موتور تحول دیجیتال تبدیل می شود
دیجیتالی شدن در حال تغییر بازارها و مدل های کسب و کار با سرعت فزاینده ای است. اختلال دیجیتال، یعنی تغییر ریشه ای بازارها از طریق مدل های نوآورانه کسب و کار دیجیتال، صنایع متعددی را شکل می دهد.
برای شرکتها، این سوال پیش میآید: آیا دیجیتالیسازی را میتوان در چارچوبهای مدیریت نوآوری کلاسیک مدیریت کرد یا این شرکت به یک مدیر ارشد دیجیتال نیاز دارد؟ شرکتها راهحلهای بسیار متنوعی برای این سوال ایجاد کردهاند: برخی از آنها مدیریت نوآوری کلاسیک و چالشهای دیجیتالیسازی را زیر چتر مدیریت نوآوری ترکیب میکنند. برخی دیگر بین مدیریت نوآوری آنالوگ و مدیریت نوآوری دیجیتال تمایز قائل می شوند. دیگران مدیریت نوآوری واحد دیجیتالی را تقسیم کرده اند.
همپوشانی های متعددی بین مدیریت نوآوری و تحول دیجیتال وجود دارد: محصولاتی باید توسعه داده شوند که با روندهایی مانند اینترنت اشیا سازگار باشند. اغلب این نوآوری های محصول است که پیش نیاز توسعه مدل های کسب و کار دیجیتال است. گاهی اوقات، توسعه خدمات دیجیتال و مدل های تجاری حتی مستلزم توسعه محصولات جدید است. چه شرکت ها مدیریت نوآوری و تحول دیجیتال را در یک ساختار یا در ساختارهای جداگانه هدایت کنند – دیجیتالی کردن همیشه وظیفه مدیریت نوآوری سنتی است.
روند 4: ایجاد جوامع نوآوری اهمیت بیشتری پیدا می کند
شبکه های نوآوری داخلی و خارجی برای شرکت ها اهمیت فزاینده ای پیدا می کنند. در مدیریت نوآوری، جوامع نوآوری به اصطلاح “ساختار موازی” را تشکیل می دهند که در سراسر سطوح سلسله مراتبی و مرزهای دپارتمان شکل می گیرد. این جوامع نوآوری اغلب فراتر از مرزهای شرکت می روند: کارآموزان سابق، ارائه دهندگان و تامین کنندگان خدمات، مشتریان و کارشناسان برای فناوری های آینده و دیجیتالی سازی.
ایجاد جوامع نوآوری مزایای بیشماری برای شرکتها دارد: آنها ذهنهای خلاق و با انگیزه را به شرکت متصل میکنند و در نتیجه ایدههای زیادی را از دیدگاههای مختلف به دست میآورند. شما در مورد ایده ها و مفاهیم جدید از افرادی با پیشینه های مختلف حرفه ای بازخورد دریافت می کنید. و آنها می توانند استراتژی هایی را – برای مثال برای بازاریابی یا معرفی بازار – سریعتر و کارآمدتر توسعه دهند. در موارد خاص، حتی رقبا بخشی از یک جامعه نوآوری می شوند. سپس، برای مثال، زمانی که شرکت ها هم رقیب و هم شریک همکاری هستند. به این ترتیب می توان رقابت شدیدی در بازار داشت و در عین حال شرکت ها به طور مشترک فناوری های پایه یا استانداردهای دیجیتال را توسعه می دهند که امکان وقوع این رقابت را فراهم می کند.
چگونه وب سایت هوش نوآوری innosight از روندهای مدیریت نوآوری پشتیبانی می کند
در توسعه وب سایت هوش نوآوری innosight ، گرایشها در مدیریت نوآوری را به عنوان مبنایی در نظر گرفتیم. دکترسعیدجوی زاده، مدیر عامل وب سایت هوش نوآوری innosight در کار علمی خود، مهمترین روندها در مدیریت نوآوری را بر اساس 200 مطالعه شناسایی کرده است. با استفاده از وب سایت هوش نوآوری innosight، شرکت ها حداکثر انعطاف پذیری را در مدیریت نوآوری به دست می آورند:
-
این وب سایت تمام روش های مدیریت نوآوری مدرن را پوشش می دهد: از CIP گرفته تا نوآوری باز و جمع سپاری تا اجرای مسابقات ایده.
-
وب سایت هوش نوآوری innosight اجازه می دهد تا شبکه های نوآوری داخلی راه اندازی شود. کارکنان نقش های متفاوتی در فرآیند نوآوری دارند. این نرم افزار امکان تعریف این نقش ها و اختصاص این نقش ها را به کاربران در پروفایل خود فراهم می کند. به عنوان مثال، جستجو برای مربیان نوآوری با دانش روش شناختی خاص امکان پذیر است.
-
وب سایت هوش نوآوری innosight برای تصور و اجرای کمپین های نوآوری پر جنب و جوش در داخل شرکت ها و خارج از آن (مثلاً مسابقات و همکاری با دانشگاه ها) طراحی شده است. ایده ها را می توان در یک فرآیند چند مرحله ای ارزیابی و اولویت بندی کرد. در رقابتهای ایده و کمپینهای نوآوری باز، ایدهها میتوانند توسط جمعیت (مثلاً مشتریان شرکت یا سایر شرکتکنندگان در مسابقه) ارزیابی شوند. علاوه بر این، هیئت داوران متشکل از کارشناسان می توانند ایده های دریافت شده را ارزیابی کنند.
بدون نظر