باورهای غلط رایج در مورد مدیریت نوآوری

چگونه تحقیقات پیش از توسعه نوآوری بعدی خود را انجام دهید

باورهای غلط رایج در مورد مدیریت نوآوری

نوآوری می تواند به صورت ارگانیک اتفاق بیفتد یا می تواند نتیجه کار سخت، تیم های بزرگ و مدیریت زیاد باشد. اگرچه هر شرکتی به یک سیستم مدیریت نوآوری حرفه ای نیاز ندارد، اما هر سازمانی که تا به حال از این سیستم استفاده کرده است دانش ارزشمندی کسب کرده است. تجربه به دست آمده از طریق استفاده از مدیریت نوآوری برای کمک به شما برای جلوگیری از اشتباهات مشابه بسیار مهم است. در اینجا لیستی از معمولی ترین آنها آمده است:

  • ناآگاهی از فرهنگ نوآوری

عامل اساسی که یک شرکت را قادر می سازد تا نوآور باشد، فرهنگ نوآوری آن است . رایج‌ترین اشتباهی که سازمان‌ها هنگام تلاش برای نوآوری مرتکب می‌شوند، رد فرهنگ نوآوری به عنوان شیوه‌ای از فعالیت روزانه است. از آنجایی که خیلی ملموس نیست، بسیاری از کسب و کارها برای ساختن آن تلاش می کنند .

 

  • نرم افزار مدیریت نوآوری برای شما نوآوری ایجاد می کند

نرم افزار مدیریت نوآوری بی فایده است مگر اینکه از آن استفاده کنید. طیف گسترده‌ای از فعالیت‌ها را انجام می‌دهد، اما تنها زمانی که با نوآوران فداکار و با انگیزه از سراسر کسب‌وکار شما شریک شود. مطمئناً به ایجاد یک استراتژی منظم برای جمع‌آوری ایده‌ها برای پیشرفت‌های آینده، ارزیابی آن‌ها، ثبت، تجزیه و تحلیل و به اشتراک‌گذاری درونی و عمومی کمک می‌کند، اما این مغز گروه خلاق شماست که تفاوت را ایجاد می‌کند. بدون آن، هیچ نوآوری برای مدیریت وجود نخواهد داشت.

 

  • کارکنان بلافاصله با سیستم های مدیریت نوآوری سازگار می شوند

اکثر مدیریت نوآوری به شفافیت خلاصه می شود . با این حال، این ویژگی سیستمی نیست که کارگران از همه فرهنگ‌ها به یک اندازه به آن توجه کنند. از آنجایی که نوآوری یک فرآیند است، باید در نظر داشته باشید که سازگاری با سیستم های جدید نیز بخشی از آن است. اگر شاخص‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد کارکنان شما حتی اندکی از اجرای سیستم‌های جدید ناراضی هستند، این نشان‌دهنده این نیست که باید آن را رها کرد، بلکه باید تنظیمات را آشکارا و به تدریج انجام داد.

 

  • رهبران کسانی هستند که تیم های نوآوری را گرد هم می آورند

ضروری است که همه اعضای تیم در مورد موضوع مشتاق باشند و مایل به آزمایش تکنیک های جدید باشند. در نتیجه چنین فعالیت هایی باید آزادانه و داوطلبانه انجام شود. هیچ چیز مانند گرد هم آوردن افرادی که مشتاق موضوع خاصی از نوآوری هستند، بهره وری و خلاقیت را افزایش نمی دهد . رهبران مسئول هدایت تلاش‌ها و پتانسیل خلاقانه کارکنان به نفع استراتژی موجود شرکت هستند.

 

  • فقط بخش نوآوری با نوآوری سروکار دارد

اگر بخش نوآوری کل شرکت را شامل می شد، این یک تصور اشتباه نخواهد بود. جداسازی بخش نوآوری مانعی بین مشتری و تیم نوآوری ایجاد می کند و نباید وجود داشته باشد. این همچنین دلیلی است که چرا طرح‌های جمع‌سپاری اثربخشی خود را نشان می‌دهند. در حالی که مدیریت نوآوری مسئولیت حصول اطمینان از تحقق اهداف نوآوری شرکت را بر عهده دارد، نیاز به همکاری متقابل کارکردی نیز دارد.

 

  • نوآوری یک منبع درآمد ثانویه است

برخورد با نوآوری مانند یک چالش جانبی ممکن است شما را خیلی دور نکند. برعکس، برای اینکه ثابت و متعهد باشید، باید بخش عمده ای از ساعات کاری کارمندان خود را سرمایه گذاری کنید تا به آنها اجازه دهید بر نوآوری تمرکز کنند. این نیز شیوه ای برای مدیریت نوآوری است – یک مدیریت خوب کارمندان خود را بیش از حد تحت فشار قرار نمی دهد. برای دنبال کردن جاه طلبی های نوآوری خود، باید بیش از نیمی از زمان کاری خود را به آن اختصاص دهید و هر چیز دیگری غیر قابل دوام است.

 

 

برخلاف ابتکارات معمولی که از اطلاعات شناخته شده استفاده می کنند، نوآوری یک تجارت با عدم قطعیت است. راه برای اطمینان از اینکه کار را درست انجام می‌دهید و درست انجام می‌دهید این است که از انجام اشتباهات مشابهی که دیگران انجام می‌دهند دست بردارید. امیدواریم این لیست از اشتباهات معمولی به شما کمک کند تا خطاهای احتمالی در رفتار خود را شناسایی کنید.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *