آیا همه ایده های خوب از قبل گرفته شده اند؟
تجربه عملی نشان می دهد که شناسایی یا ساخت یک ایده پروژه سودآور برای سرمایه گذاری بسیار دشوارتر از اجرای آن است. با این حال، ما در یک محیط پیچیده زندگی می کنیم که در آن نیازها و خواسته ها همیشه در حال تغییر هستند، بنابراین هنوز جا برای تمرکز بر اکتشافات سودآور وجود دارد. نوآوری ها به سرعت به بازده بالاتر از حد متوسط به ارزش شرکت تبدیل می شوند. خواه نوآوری سازمانی باشد یا نوآوری محصول، هر دو پتانسیل ایجاد بازده بالا را دارند. در داخل، ضروری است که کل فرآیند را به شیوه ای سیستماتیک و چابک ساختار دهید تا در صورت ظهور هر مفهوم سودآور جدید، بتوانید به سرعت وفق دهید.
خبر خوب این است که همه ایده های خوب از قبل گرفته نشده اند. اما شناخت فرصتهای سرمایهگذاری سودآور فرآیندی است که باید با تعهد و جدیت به آن نزدیک شد، و این فرض را رعایت کرد که این فرصتها در شرکت ایجاد میشوند. بخش تحقیق و توسعه در این مرحله یک موقعیت کلیدی دارد، زیرا باید فعالانه برای محصولات جدید و راههایی برای بهبود محصولات موجود تلاش کند. این کار باید بدون رد تصادفی هر پیشنهادی انجام شود. ایده ها و پیشنهادات برای محصولات یا خدمات جدید از هر سطحی از سازمان ارائه می شود، بنابراین همه باید بتوانند بینش خود را به اشتراک بگذارند.
از آنجایی که تحقیق و توسعه باید با سایر بخشها و موقعیتهای درون یک شرکت همکاری کند تا اولویتهای مشتری را برای کالاهایی که کسبوکار در حال حاضر تولید نمیکند شناسایی کند، این رابطه باید تا حد امکان سازنده باشد. فناوری اطلاعات مدرن که در مدیریت نوآوری تخصص دارد، پیوند فرآیندهای مختلف را در یک شرکت به منظور همکاری در یافتن فرصتهای سودآور برای رشد ممکن میسازد. این به طور خاص در مورد مدیریت ایده ، که روشی موثر برای شروع و حفظ فرآیند کسب ایدهها و بینشهای جدید است، صدق میکند.
مدیریت ایده، که توسط فناوریهای دیجیتال پشتیبانی میشود، دارای چند مرحله است که تیمهای شرکتی را قادر میسازد تا به عنوان یک واحد عمل کنند و لزوماً شامل مراحل خاصی در این فرآیند است. اولین قدم، تعریف و فهرستنویسی همه راهحلها (ایدهها) است که میتوان با استفاده از یکی از دو تکنیک انجام داد: از پایین به بالا یا از بالا به پایین . یک تکنیک از پایین به بالا به اشتراک گذاری مداوم ایده را تشویق می کند، در حالی که یک رویکرد از بالا به پایین، جمع آوری ایده های سازمان یافته تر و متمرکز بر موضوع را با پویایی از پیش تعریف شده و با مشارکت افراد خاص ترویج می کند. با استفاده از این تکنیک ها، می توانید (و احتمالاً باید) معیارهای منحصر به فردی را برای ارزیابی ایده ها تعیین کنید. روش سوم متکی بر استفاده از منابع خارج از سازمان شما است و به عنوان مرکز نوآوری ایران(هوش نوآوری) شناخته می شود .
داده های جمع آوری شده نیاز به تجزیه و تحلیل دارند تا برآوردی تقریبی از هزینه های مورد انتظار و نتایج بالقوه هر جایگزین ارائه شود. مدیریت مؤثر ابزارهای دیجیتال این پتانسیل را دارد که کارایی را به حداکثر برساند و راه حلی سودآور برای اقدامات سنتی باشد. و از آنجایی که دیجیتالی شدن نیز نوعی نوآوری سازمانی است ، بازده چنین سرمایه گذاری قابل توجه و به خوبی قابل توجیه است. تغییر شکل زیرساخت دیجیتال خود با افزودن ابزارهای مدیریت نوآوری دیجیتال فقط درها را برای نوآوری های بیشتر باز می کند. استفاده از قابلیت های مدیریت نوآوری دیجیتال صرف نظر از نوع آن، نوآوری بیشتری را تشویق می کند .
هنگامی که در را به روی چشم انداز سرمایه گذاری پرسود جدید باز کردید، از سرمایه گذاری در گزینه های غیر سودآور یا موارد خارج از کسب و کار خود اجتناب خواهید کرد. دگرگونی دیجیتالی فرآیندهای نوآوری به کل فرآیند اجازه می دهد تا برای همه بازخوردها ، صرف نظر از منبع، باز باشد و پیشنهادات مفید به طور صریح (مادی یا غیر آن) پشتیبانی شوند.
بدون نظر