پیتر تیل
پیتر تیل در کتاب صفر تا یک خود به دلیل سقوط صنعت فناوری پاک میپردازد و معتقد است که اکثر شرکتهای فناوری پاک نتوانستند به یک یا چند سؤال از هفت سؤال اساسی در مورد تجارت خود پاسخ کافی بدهند. اگرچه این سؤالات عمدتاً برای کل مشاغل – و به ویژه استارتاپ های فناوری – هستند، اما به همان اندازه برای نوآوری های محصول جدید قابل استفاده هستند. ارزش این را دارد که بپرسید آیا خط لوله نوآوری های شما می تواند به اندازه کافی به آنها پاسخ دهد.
1 – سوال مهندسی
اگر واقعاً در مورد یک نوآوری صحبت می کنیم، آنگاه محصول یک پیشرفت تدریجی نخواهد بود. برای اینکه یک نوآوری باشد باید 10 برابر بهتر از آنچه در حال حاضر موجود است باشد. آی پد اپل 10 برابر بهتر از تبلت های قبلی بود. عملکرد جستجو، دقت و سادگی گوگل 10 برابر بهتر از تعداد زیادی از موتورهای جستجو و پورتال های قبلی بود. پی پال 10 برابر بهتر از ارسال چک برای پرداخت اقلام eBay بود. هزینه ارسال یک موشک به فضا حدود 100 میلیون پوند است، ایلان ماسک می خواهد این کار را با 10 میلیون پوند انجام دهد – مزیتی 10 برابری. تنها زمانی که از این مزیت قابل توجه در فناوری برخوردار باشید، می توانید برتری شفافی را به مشتری ارائه دهید.
“یک شرکت فناوری بزرگ باید فناوری اختصاصی را به ترتیب بزرگی بهتر از نزدیکترین جایگزین خود داشته باشد.”
آیا راه حل شما 10 برابر بهتر از هر چیز دیگری است – در بعد کلیدی؟
2 – سوال زمان بندی
آیا با محصول وارد بازار موجود می شوید؟ آیا این یک بازار آهسته در حال حرکت است یا یک بازار سریع در حال حرکت؟ Cleantech خود را با صنعت تراشه های سیلیکونی در دهه 70 مقایسه کرد، اما نتوانست سرعت حرکت آن بازار را درک کند – با قانون مور به طور تصاعدی در حال گسترش بود – در حالی که صنعت فناوری پاک چنین پیشرفتی نداشت. هیچ انفجاری در رشد وجود نداشت و صنعت عقب ماند. فیسبوک در زمانی راهاندازی شد که زیرساختهای پهنای باند به سرعت در حال گسترش بود و زمانی که دستگاههای تلفن همراه و تلفنهای هوشمند در همه جا حاضر شدند، منفجر شد. آمادگی زیرساخت ها، هنجارهای اجتماعی، مقررات دولتی، پلتفرم های ایجاد شده و اکوسیستم ها، همگی در مسئله زمان بندی نقش دارند.
3 – مسئله انحصار
پیتر تیل معتقد است انحصار چیز خوبی است و رقابت بد است. انحصارها به شما این امکان را می دهند که نوآوری کنید، زیرا جریان نقدی دارید و فضایی برای امتحان چیزهای رادیکال دارید. از سوی دیگر رقابت شما را از نوآوری باز می دارد. گوگل بیش از یک دهه است که انحصار جستجو را در اختیار دارد – هیچ کس حتی به سهم بازار خود نزدیک نمی شود – و بنابراین می تواند در نوآوری سرمایه گذاری کند. به عینک گوگل، ماشینهای بدون راننده، پروژه لون و بارجهای اینترنتی فکر کنید.
اکثر شرکت ها از انحصار برخوردار نیستند، بلکه درگیر رقابت شدید هستند. در واقع منحصر به فرد بودن محصول خود را دست بالا نگیرید – نسبت به تهدیدات رقابتی واقع بین باشید. یک نوآوری واقعی نوآوری است که رقابتی نداشته باشد. پیشرفت فناوری 10X دارد و بنابراین در فضای خود کاملاً متمایز است.
اغراق در منحصر به فرد بودن خود راهی آسان برای از بین بردن مسئله انحصار است.
4 – سوال مردم
بسیاری از نوآوری ها مربوط به کیفیت مردم و فرهنگ شماست. و پیدا کردن یک پیشرفت فنی که 10 برابر بهتر است، به معنای داشتن مهندسان و افراد فنی برای انجام آن است. Cleantech یک مثال کامل است، و در جایی که شرکتهای فناوری پاک را پیدا میکنید، انتظار دارید مهندسانی را بیابید که آنها را اداره میکنند (مدیر عامل Solyndra برایان هریسون و مدیر عامل تسلا، Elon Musk) – اما Thiel متوجه شد که اینطور نیست. بسیاری از شرکتهایی که فناوری پاک را به او عرضه کردند، توسط مردان کت و شلواری رهبری میشدند.
“این یک پرچم قرمز بزرگ بود، زیرا تکنولوژیست های واقعی تی شرت و شلوار جین می پوشند. بنابراین ما یک قانون کلی وضع کردیم: هر شرکتی را که بنیانگذاران آن برای جلسات میدانی لباس پوشیده بودند، واگذار کنید.
به طور گسترده تر، باید از خود بپرسید که آیا واقعاً افراد مناسبی دارید که بتوانند روی نوآوری های واقعی محصول کار کنند؟ و آیا شما بهترین افراد را در تیم دارید تا محصول را به بازار دنبال کنید؟ یک کارآفرین فنی فنی می تواند بهتر از بسیاری از فروشندگان محصول را رهبری و به فروش برساند.
برایان هریسونالون ماسک
5 – سوال توزیع
ممکن است فکر کنید فناوری شما برای خودش صحبت می کند، اما به احتمال زیاد اینطور نیست. شما هنوز به یک کانال توزیع موثر نیاز دارید. در درجه اول راهی برای نزدیک شدن به مشتری، به طوری که آنها بتوانند مزیت برتری که شما می توانید به ارمغان بیاورید را تجربه کنند.
شرکتهای Cleantech عملاً از دولت و سرمایهگذاران استقبال میکردند، اما آنها اغلب مشتریان را فراموش میکردند. آنها به سختی آموختند که دنیا یک آزمایشگاه نیست.
Better Place، یک استارتآپ خودروی الکتریکی از این فناوری برخوردار بود، اما نتوانست آن را به طور واضح برای مشتریان عرضه کند. مردم گیج شده بودند که آیا یک خودروی معمولی مانند رنو، با برق اضافه شده یا یک خودروی Better Place میخرند. مشخص نبود این پیشنهاد واقعاً چه بود. این شرکت بمباران کرد و در سال 2013 هنگام فروش دارایی ها، آنها اعتراف کردند که بر موانع فنی غلبه کردند، اما در توزیع شکست خوردند.
6 – سوال دوام
شما باید برنامه ریزی کنید تا آخرین محرک در بازار خود باشید. بازار در 10 و 20 سال آینده چگونه است؟ و راه حل شما چگونه بر فضا تسلط خواهد داشت؟ با چه رقابت احتمالی می توانید روبرو شوید – آیا چین می تواند آن را ارزان تر کند، آیا مشتری هنوز آماده است برای راه حل شما در صورت تغییر شرایط بپردازد؟ شما باید این سوالات را بپرسید تا ببینید آینده شما چقدر پایدار است.
Cleantech به یارانه ها و حمایت های دولتی متکی بود، که لزوماً یک مسیر بادوام نیست. همچنین بر این فرض تکیه میکرد که سوختهای فسیلی بهعنوان یک منبع انرژی به اوج خود میرسند – با این حال ظهور فرکینگ در اواسط دهه 2000 تصویر را تغییر داد و صنعت نفت فرکینگ را بیش از دو برابر کرد. چین در زمان ورشکستگی شرکتهای خورشیدی ایالات متحده، با Aound Solar “اقدامات قیمت گذاری تهاجمی رقبای پنل خورشیدی چینی” را مقصر دانست. همچنین پس از ورشکستگی دستگاه های تبدیل انرژی، شکایتی به ارزش 950 میلیون دلار علیه رقبای چینی به دلیل رقابت تهاجمی آنها تنظیم کرد.
یک سوال ساده که ممکن است شرکت های فناوری پاک بپرسند: چه چیزی چین را از نابودی تجارت ما باز می دارد؟ اگر پاسخ خوبی وجود ندارد، شاید سوال دوام مشکل بود.
تسلا در زمینه خود یک شروع بزرگ داشت و طراحی و فناوری آن سریعتر از هر کس دیگری در حال حرکت است – پیشروی آن همیشه در حال افزایش است. همچنین دارای یک نام تجاری متمایز و قابل اعتماد است که باعث حسادت مصرف کنندگان می شود. با توجه به اینکه خرید خودرو یکی از بزرگترین تصمیمات خرید مردم است، کسب اعتماد به یک برند کار سختی است – تسلا در جایی که دیگران اعتماد ندارند، این اعتماد را دارد. به طور مشابه، اپل اعتماد به برند را دارد که جایگزین کردن آن بسیار سخت است.
7 – سوال پنهانی
همه شرکت های بزرگ بر اساس یافتن پاسخ اسرار ساخته شده اند، این قلب نوآوری است. رازها مشکلاتی هستند که پاسخی دارند، اما هنوز کسی آن را کشف نکرده است. فیثاغورث اسرار مثلث را کشف کرد، نیوتن اسرار گرانش را کشف کرد و ناسا نحوه فرود انسان را روی ماه کشف کرد. اینها اسرار بزرگی هستند، اما هر شرکت و محصول بزرگی مشکلی را برای مشتری به روشی جدید که قبلاً ناشناخته بود حل می کند. به Airbnb و Uber فکر کنید.
“شرکت های بزرگ رازهایی دارند: دلایل خاصی برای موفقیت که دیگران نمی بینند.”
آیا نوآوری شما رازی را آشکار می کند که یک مشکل اساسی را برای مشتری حل می کند؟
پس اینجاست، هفت سوالی که پیتر تیل توصیه می کند از خود بپرسید. ارضای کامل آنها آسان نیست – اما نوآوری نیز چنین نیست.
بدون نظر