نوآوری به چیز جدیدی نیاز دارد که روش انجام یک فعالیت را تغییر دهد. در این فرمول بندی، ایده پردازی فرآیند ماکسیموس است، بهترین راه برای به دست آوردن چیزی جدید. این به درستی رایج ترین حالت نوآوری است. نتیجه می دهد.
اما گاهی اوقات، خوب است که همه چیز را تکان دهید. برای تازه کردن منابع الهام، روال را تغییر دهید. و برای یافتن بینش های جدید برای هدایت نوآوری.
هنگامی که میخواهید تنوعی اضافه کنید و بینشهای جدیدی را به دست آورید، در اینجا چهار راه مختلف برای جلب نظر جمعیت در نوآوری فراتر از ایدهپردازی وجود دارد:
- ارتدکس را به چالش بکشید
- چه کار می کند
- مشکل منبع یابی
- گرایشها
هر کدام دیدگاه متفاوتی دارند. بیایید آنها را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.
ارتدکس را به چالش بکشید
اگر سوال اصلی ایده پردازی این است که “اگر ما…؟”، سوال برای به چالش کشیدن ارتدکس این است:
“چرا ما…؟”
ارتدکس یک رویه یا سیاست است که به طور گسترده توسط یک گروه پذیرفته شده است. پذیرش ممکن است به این دلیل باشد که همیشه اینطور بوده است، یا به این دلیل است که دیگران را میبینید که ارتدکس را میپذیرند. ارتدکس به خودی خود اشتباه نیست. به عنوان مثال، نخ دندان کشیدن هر روز یک عمل درست، بخشی از اصول بهداشت دهان و دندان است.
با این حال، به ناچار مواردی وجود دارد که ارتدکس دیگر به عنوان راهی برای رسیدن به نتایج خوب عمل نمی کند. شیوههای ریشهدار که نتوانستهاند با تغییرات در زمینه یا راههای جایگزین برای انجام کاری همگام شوند. این ارتدکسی به عنوان اسکلروز سازمانی است.
همه ما – و منظورم همه ماست – چیزهایی را که ما را زائد، خارج از نظم، غیرضروری، غیرمنطقی یا به اشتباه اعمال می کنند، می بینیم. اما یک اینرسی نهادی وجود دارد که اجازه می دهد شیوه های احمقانه بدون تغییر ادامه یابد. من به شما تضمین می کنم که هر سازمانی مقداری از این را دارد. چند نمونه از ارتدکس چالش برانگیز که در طول سال ها دیده ام:
- چرا ما ارائه های فروش را با اطلاعات بسیار زیادی در مورد خود هدایت می کنیم، به جای اینکه به خواسته های مشتریان احتمالی برسیم؟
- چرا اسناد مورد نیاز محصول عظیمی را می نویسیم که ردیابی پیشرفت و ایجاد تغییرات را دشوار می کند؟
اقداماتی را بیابید که کمتر از حد مطلوب، بیهوده، گیج کننده و غیره هستند. کمپینی را اجرا کنید که در آن از شرکت کنندگان خواسته می شود تا ارتدکس ها را در یک منطقه خاص برجسته کنند. مدیرانی که تا حد زیادی از کار روزانه و روزانه کارکنان در سنگر حذف شده اند، از شنیدن آنچه مانع سازمان می شود سود خواهند برد. و کارمندان برای بهبود عملکرد شرکت احساس قدرت خواهند کرد.
چه کار می کند
جری استرنین وظیفه کمک به کاهش سوءتغذیه در میان کودکان در ویتنام را به عنوان بخشی از کارش با Save the Children داشت. او در انجام تحقیقات خود به خانواده هایی برخورد کرد که بچه هایشان سیر و سلامت داشتند. آنها نسبت به سایر خانواده ها به منابع بیشتری دسترسی نداشتند. اما آنها با آنچه در دسترس بود کار متفاوتی انجام می دادند: جمع آوری خرچنگ ها و میگوهای کوچک از آب های اطرافشان. آنها این منابع غنی از پروتئین را به رژیم غذایی معمول فرزندانشان اضافه کردند. نتیجه؟ این کودکان به طور قابل توجهی از نظر سلامتی بهتر بودند.
این خانواده ها منحرف مثبت بودند . آنها از روشی که دیگران انجام می دادند منحرف شدند و به نتایج بهتری دست یافتند. این شکل خودش از نوآوری است.
به طور مشابه، در سازمانها افراد و تیمهای مختلفی وجود خواهند داشت که کارهای مشابهی انجام میدهند: پردازش فاکتور، جستجوی فروش، مدیریت موجودی، خدمات مشتری، مدیریت فناوری اطلاعات و غیره. به کارشان نزدیک شوند
یک کمپین برای یک تمرین خاص اجرا کنید و از مردم بپرسید که چگونه کارها را برای آن انجام می دهند. کسانی را بیابید که با نبوغ خود راه بهتری ابداع کرده اند.
یک نکته: کارمندان ممکن است از به اشتراک گذاشتن انحرافات خود از هنجار ناراحت نباشند. اگر رفتارهای اجرایی سابقه ای برای سرکوب عدم انطباق ایجاد کرده است، باید یک «منطقه امن» برای چنین کمپینی ایجاد کنید. اظهارات صریح مبنی بر اینکه از انحرافات استقبال می شود، یا به افراد اجازه می دهد به صورت ناشناس پست کنند.
به یک کمپین “چه کار می کند” به عنوان راهی برای پرداختن به مشاهدات کلاسیک ویلیام گیبسون فکر کنید : آینده از قبل اینجاست، فقط به طور مساوی توزیع نشده است.
مشکل منبع یابی
ایده هایی در پاسخ به مشکلاتی که نیاز به راه حل دارند، تولید خواهند شد. اما چرا در این روند به سمت بالادستی نمی رویم؟ قبل از تلاش برای حل مشکلات، اطمینان حاصل کنید که سازمان به خوبی در مورد اینکه واقعاً چه مشکلاتی هستند، رسیدگی می کند.
در حالی که منحصراً چنین نیست، کمپین های مشکل یابی به خوبی با بهبود مستمر و فلسفه های شش سیگما هماهنگ هستند. مشکلات در این زمینه آن چیزهای کوچکی هستند که:
- کاهش بهره وری
- منجر به نتایج غیربهینه می شود
- کاهش رضایت مشتری
- نشت پول
- تاخیر در پاسخ به درخواست ها
یک برنامه آگاهانه درک مشکلات راهی برای ایجاد پیشرفت های ملموس از طریق جمعیت می شود. همچنین به افراد اجازه میدهد چیزهایی را پخش کنند که آنها را در مورد کاری که انجام میدهند دچار اشکال میکند.
لازم نیست فقط پیشرفت های کوچکی باشد. تصور کنید که یک هدف بلندپروازانه تعیین کنید (مثلاً تمایل آمازون برای دستیابی به حمل و نقل در همان روز). کمپینی را اجرا کنید که در آن مردم نیازی به حل مسائل نداشته باشند. اما آنها می توانند قدرت تحلیل خود را برای شناسایی مسائلی که مانع دستیابی به هدف می شوند، به کار گیرند. سپس این مشکلات مبنای ایده پردازی برای رسیدن به هدف بزرگ می شود.
گرایشها
در انجمن مدیران نوآوری HYPE در سال 2014، ویتزنمن در مورد چگونگی استفاده از جمع سپاری برای یافتن و بحث در مورد روندها صحبت کرد. ویتزنمن لولهها و لولهها را میسازد، که ممکن است شما را متعجب کند، “آنها برای چه چیزی در حال جستجو هستند؟” در اینجا یک مثال خاص است که از ارائه اشاره کردم:
یک لحظه آن را در نظر بگیرید. تحرک چیزی است که می بینیم در اطراف ما اتفاق می افتد. ما در حال انجام کارهای بیشتری هستیم و به اطلاعات و رسانه های بیشتری خارج از حالت های سنتی خود (دفتر، اتاق نشیمن) دسترسی داریم. و نیاز به لولهها، لولهها، اتصالات و غیره وجود دارد که به عنوان بخشی از تحرک بیشتر استفاده میشوند. ویتزنمن برای کمک به یافتن روندهای جدید به گروهی از کارمندان خاص نگاه می کند.
کمپینها را میتوان برای گرایشهایی اجرا کرد که در صنعت دیده میشوند، یا کاربرد آشکاری در صنعت دارند. این روندها مواد مغذی برای نوآوری هستند. روندها همچنین می توانند فراتر از صنعت خود گسترش یابند. آزمایشها، نوآوریها، فناوریهای جدید، مدلهایی در صنایعی در جریان هستند که از صنایع شما دورتر هستند. اینها پتانسیلی برای متمایز کردن پیشنهادات شما دارند. این مورد اخیر استدلالی است که روبرتو ورگانتی در کتاب خود با عنوان نوآوری مبتنی بر طراحی ارائه کرده است .
Trendscouting جایگزین جدیدی برای فرآیند نوآوری ارائه می دهد. از چشمان پراکنده افراد باهوش – که در اختیار آینده شرکت شما هستند – برای کمک به شناسایی موقعیتهای آینده استفاده کنید. برای ایجاد لبه نوآوری خود از منحنی جلوتر باشید.
در حالی که ایدهپردازی هنوز باید در مرکز برنامه نوآوری شما باشد، چیزها را برای شرکتکنندگان جذاب کنید و بینشهای جدیدی را به دست آورید که امروز از آنها استفاده نمیکنید. کمپین هایی را اجرا کنید که فراتر از ایده پردازی هستند.
بدون نظر