ضرب المثلی وجود دارد که می گوید برای لبخند زدن به عضلات کمتری نسبت به اخم کردن نیاز است. چرا چنین تفکری را در تجارت وارد نمی کنیم؟ یکی، ما می‌توانیم انرژی را ذخیره کنیم، که می‌توان آن را به روش‌های بهتری توزیع کرد، و دوم، داشتن روحیه خوب، فواید فزاینده‌ای دارد.

دنیای انبوه عوامل طنز – خارج از این پست وبلاگ – شامل کمدین‌ها، پژوهشگران ، روزنامه‌نگاران فوربس و وبلاگ‌نویسان قلقلکی می‌شود. با توجه به اینکه رسانه های اجتماعی به طور یکسان رابط بازیکنان هستند، بدون تردید طنز و رسانه های اجتماعی دست به دست هم می دهند. مانند هر سیستم دیگری، کاربرد طنز را می توان با اعمال نیروی انرژی که در یک فضای محدود عمل می کند مقایسه کرد. اما اثرات آن نامحدود است، با این انرژی که برای کمک به ایجاد انسجام اجتماعی، پویایی گروه و همکاری عمل می کند. پس چه قوانین انرژی در مورد مفهوم طنز و رسانه های اجتماعی اعمال می شود؟

به سادگی:

1) طنز مانند یک حرکت است، می تواند ادامه یابد، تا زمانی که متوقف شود

استفاده از شوخ طبعی برای هدف و موقعیت مناسب بسیار مهم است. این را می توان با متمرکز کردن پیام به مخاطب و دانستن زمان توقف انجام داد. اگر شما یک کمدین هستید، پس جوهر امرار معاش شما در ایجاد جریانی از طنز همیشگی نهفته است. در حالی که اگر شما پزشک هستید، ممکن است بخواهید قبل از دادن یک سوزن بزرگ به بیمار خود، یک صدف صمیمانه را بشکنید. 

به این ترتیب، در ذهن داشتن مخاطب و هدف شوخی، برای رسیدن به نتیجه درست، مهم است. بنابراین، هنگام تنظیم استراتژی رسانه های اجتماعی خود، اندازه گیری و به کارگیری دوز مناسب شوخ طبعی در زمان مناسب اهمیت پیدا می کند.

2) آنچه بالا می رود باید پایین بیاید

انتشار شوخ طبعی مانند روشن کردن یک چراغ پر جنب و جوش یا بخاری است، می تواند توسط دیگران احساس شود. گاهی اوقات، مردم انرژی شما را احساس می کنند. در مواقع دیگر، آنها نمی توانند. و در نهایت، اثرات اصلی محو خواهند شد. بنابراین تجزیه و تحلیل و ایجاد یک استراتژی شوخ طبعی به موقع بسیار مهم می شود. رقبای من چگونه از طنز استفاده می کنند؟ چه عوامل دیگری در حال حاضر بر محیط صنعت من تأثیر می گذارد؟

3) اگر چیزی واقعا خنده دار نباشد، مردم شما را خنده دار نمی یابند

طنز نیز استاندارد نیست و توسط پیشینه ها، فرهنگ ها و صنایع مختلف به گونه ای متفاوت دریافت می شود. بنابراین مهم است که بررسی کنید که چه نوع پویایی طنز آزادانه در سیستم انتخابی شما جریان دارد. به عنوان مثال، اگر شما یک بانکدار سرمایه گذاری هستید، ممکن است نخواهید حس محافظه کارانه مد مدیر عامل خود را مسخره کنید. اگرچه، اگر شما یک خانم هستید، به احتمال زیاد می توانید از آن دور شوید 🙂

علاوه بر این، خرد متعارف و “احساس درونی” در همه فرهنگ ها وجود دارد. اگر چیزی توهین آمیز می گویید، حتی اگر در فرهنگ مستقیم باشید، خنده دار نیست. اگر از طنز برای افزایش ارزش خود استفاده می کنید، نمی تواند خنده دار باشد. احترام یک مفهوم جهانی است. بنابراین، واقعاً نیازی به خم کردن محدودیت ها نیست.

آیا نتیجه می دهد؟ زمانی که به درستی استفاده شود، انجام می شود. در اینجا ما 2 نمونه عالی را ارائه می دهیم:

پادشاه برگر

برگر کینگ با مردی که کتی شبیه رونالد مک‌دونالد بدنام پوشیده بود، تبلیغی پخش کرد. مرد در رستوران رقیبش غذا سفارش می داد. پیام واضح است (رقیب چندان بد نیست)، هوشمندانه (بازی محتاطانه با نمادهای همه جا حاضر) و گستاخانه (تحریک آمیز و فراموش کردن آن سخت است) و آن را بسیار مؤثر می کند.

سیتی-دوچرخه-توییت

دوچرخه سیتی

در دسامبر 2013، پاول یانگ، مدیر رسانه های دیجیتال یک موسسه خیریه در راه یک جلسه از دوچرخه سیتی خود به پایین افتاد. آقای یانگ تصمیم گرفت درباره این حادثه توییت کند؛ و در پاسخ به یکی از دوستانش که او را چک کرده بود، پل توییت کرد که شلوارش به همراه هشتگ # لطفا شلوار بپوشان خراب شده است. Citi Bike به سرعت متوجه توییت‌ها شد و بلافاصله کارت‌های هدیه آقای Young J.Crew را برای تعدادی شلوار جدید به همراه یک پیام اطمینان‌بخش و هشتگ  #PANTSFORPAUL ارسال کرد . باز هم، این پیام واقعی بود (با هدف درست انجام شد)، شوخ‌آمیز و درست زمان‌بندی شده بود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *