اگرچه پس از همهگیری به طور کامل آرام نشدهایم، اما همه چیز به آرامی به حالت عادی باز میگردد. سوال واقعی این است که نرمال جدید چیست؟ ما زمان زیادی برای تأمل در زندگی و کسب و کار خود داشتهایم و خواسته یا ناخواسته تغییرات زیادی انجام دادهایم، برخی جزئی و برخی کاملاً بنیادی. هر بحرانی زندگی ما را وارونه می کند، اما آنچه در پیش است بسیار قابل توجه و هیجان انگیز است. این به ما تلنگر خوبی داد و ما را مجبور کرد از مسیر شناخته شده خارج شویم و به دنبال فرصت های جدید باشیم . از آنجایی که بسیاری از چیزها به حالت تعلیق درآمده است، جالب است که ببینیم همه چگونه با آن کنار می آیند و زمان از دست رفته را جبران می کنند.
رفتارهای مصرف کننده تحت تأثیر این بیماری همه گیر قرار گرفته و تغییر یافته است، بنابراین کسب و کار شما باید با روندهای جدید همگام باشد ، یا حتی بهتر است یک روند جدید نابغه ارائه دهد که به سرعت انتخاب می شود. اگر به دقت به نیازهای مصرف کننده گوش ندهید و برای هر تغییر در بازار هوشیار نباشید، نوآور بودن کافی نیست . اینها برخی از جالب ترین نکات کلیدی هستند که باید هنگام فکر کردن به توسعه محصولات و/یا خدمات جدید و ایجاد یک استراتژی جدید با نزدیک شدن به پایان سال به آنها توجه کرد.
احیای طبیعت
سازگار با محیط زیست، بدون ضایعات، پایدار، کمترین تأثیر، ما در طول زمان در مورد ابتکار سبز و نوآوری هایی با هدف ایجاد جهانی بهتر صحبت کرده ایم. به نظر می رسد که ما اکنون بیش از هر زمان دیگری از تأثیری که بر روی کره زمین داریم آگاه هستیم، بنابراین مصرف کنندگان بیشتری به برندهایی روی می آورند که به روش خود از این ابتکار حمایت می کنند. قرنطینه ما را مجبور کرده است بدانیم که چیزهای زیادی وجود ندارد که به دلیل نیاز واقعی می خریم و می توانیم مقدار زیادی از بسته بندی را کاهش دهیم. استفاده مجدد از مواد و رویکردهای دایره ای روز به روز محبوبیت بیشتری پیدا می کند و ما شاهد روش های جدید و مبتکرانه زیادی برای استفاده از مواد مختلف هستیم.
تماس با طبیعت و قدردانی در سطح بعدی، بسیاری را برانگیخته است تا به بسیاری از استراحتگاه ها و پارک های طبیعی سفر کنند و فقط در آن همه زیبایی که به نظر می رسید درست جلوی چشمان ما ناپدید شده اند غرق شوند. برخی از تداخل بین سفر و مسکن شاهد افزایش آن در اتوبوس ها و کمپینگ های بازسازی شده بوده است. به نظر می رسد که ما در نهایت در زمان کوتاه از تمام تأثیرات منفی که پشت سر خود گذاشته ایم آگاه شده ایم.
اگرچه ما در حال نزدیک شدن هستیم، یا به عبارت دقیقتر، مدت زیادی است که وارد دوران فناوری شدهایم، اما سرعت همه چیز به حدی میرسد که به آرامی عقب میافتیم، و در واقع نیاز به استراحت از همه این محرکهای حسی داریم. خستگی فنی یکی دیگر از دلایلی است که باعث می شود افراد بیشتر و بیشتری به عقب نشینی و تلاش برای ایجاد صلح با طبیعت بپردازند.
تغییر قوانین مربوط به تجربه مشتری
رفتن به فروشگاه در طول سال ها تغییر چندانی نکرده است. همان صندوقدارها، صفها، تقریباً به طور نامحدود به دنبال آن محصول میگردند و همانطور که در وسط راهرو ایستادهای، زندگیات را تماشا میکنی. نه از خدمات بد مشتری یا سایر مشتریان بی ادب که در یک روز بدبخت تبدیل به گیلاس می شوند.
از زمان شیوع بیماری همه گیر و عدم امکان انجام هر نوع خرید، اکثراً به رایانه خود روی آورده اند و همه خریدهای خود را از خانه خود انجام می دهند. اکنون برای مشتریان، به نظر میرسد که این کار بسیار راحتتر است، زیرا میتوانند تقریباً فوراً محصول را پیدا کنند، قیمتها را با نمایندگیهای مختلف مقایسه کنند و تنها با چند کلیک منتظر بمانند تا محصول درب منزل برسد. دیگر خبری از مکانهای شلوغ، دستیاران جادهای، و در برخی فروشگاههای بزرگ، جنگلها نیست که باید خودتان در میان آنها پیمایش کنید. بحران مانع از اتصال ما نشد، اما فناوری به پیشرفت خود ادامه داد و همه ابزارهای لازم را برای غلبه بر شکست ناگهانی در اختیار ما قرار داد. بسیاری اکنون کاملاً با این بی خیالی سازگار شده اند، خارج از آسایش خانه، موج سواری و خرید. اگرچه مفهوم جدیدی نیست و چندین سال است که وجود داشته است،
شکاف های نسلی در حال محو شدن هستند و با هم همپوشانی دارند
چندی پیش، تشخیص هر نسل، نه تنها بر اساس سالهای زندگی، بلکه بر اساس شغل، علاقهمندیها و دوست نداشتنها، سرگرمیها و اعتقاداتشان ساده بود. اکنون برای یک تجارت دشوار است که بخش خاصی از نسل را مشخص کند و محصول یا خدماتی را فقط برای آنها توسعه دهد. چرا این مشکل خواهد بود؟ برای مثال، اگر رونقها را در نظر بگیریم، آنها در دوران پس از جنگ زندگی کردهاند، جایی که اوضاع به آرامی به حالت عادی بازگشت، 9 تا 5 شغل، سن راک اند رول، جشنوارههای زیادی و غیره. اما بعد از آن بچهها و دیپر آمدند، رفت و آمد به مدرسه، تکالیف، نجات جان برای دانشگاه و خیلی چیزهای دیگر. مسئله این است که بچههای بزرگ بالاخره آزادند تا از همه چیزهایی که در جوانی دوست داشتند لذت ببرند. آنها اکنون بیشتر شبیه هزاره ها یا بومرلنیال ها هستند. کسبوکارها این فرصت عالی را دارند تا محصولات و خدماتی را فقط برای این بخشها ایجاد کنند که بسیار نادیده گرفته شدهاند. آنها کسانی هستند که بازنشسته شده اند و اکنون بودجه و زمان برای لذت بردن از زندگی آنطور که می خواهند دارند. و آنها کسانی هستند که در نهایت تکنولوژی را به طور کامل در آغوش می گیرند و از آن به روش هایی که در گذشته بسیار دور بود لذت می برند.
وقتی صحبت از نسل هایی مانند Millennials و Gen Z می شود، تفاوت های زیادی بین رفتار مصرف کننده و رویکرد آنها به زندگی وجود دارد. Gen Z برای راحتی بیشتر نسبت به برند ارزش قائل است و به احتمال زیاد کارها را به تنهایی و همچنین چند کار انجام می دهد، در حالی که Millennials رویکرد گروهی تری دارند و نسبت به کار با دیگران تحمل بیشتری دارند. به نظر می رسد نوستالژی نه تنها در صنعت مد، بلکه در مسکن، موسیقی، هنر و تقریباً هر چیزی که فکرش را بکند، نقش مهمی ایفا می کند. به نظر می رسد که شما می توانید تقریباً هر محصولی را برای هر نسلی هدف قرار دهید. شما فقط باید بفهمید که چه نیازهایی هنوز برآورده نشده اند و یک محصول نوآورانه ایجاد کنید که مطمئناً آنها را شگفت زده خواهد کرد.
این چند سال آینده برای دیدن عواقب این بیماری همه گیر و چگونگی بیرون آمدن مشاغل و مردم از آن جالب خواهد بود. برخی از پیشرفتهای فناوری قطعاً انتظارات ما را برآورده میکنند، اما جالبتر آنهایی هستند که زمانی به عنوان نوآوریهای بیمعنی تلقی میشدند که شایسته ذکر نبودند. این نوآوریها ممکن است بزرگترین و بلندترین رونق را در وجود ما ایجاد کنند و گذرگاهی را به بعد کاملاً جدید باز کنند.
بدون نظر