احتمالاً با تمرین‌های کلاسیک تفکر خلاق آشنا هستید که می‌توانید تا آنجایی که ممکن است از یک آجر، یک جعبه یا یک شی معمولی مشابه استفاده کنید، استفاده کنید. برای تمرین تفکر خلاق خوب است و اغلب در آزمون‌های سنجش خلاقیت استفاده می‌شود، با کمیت و تنوع کاربردها نشان‌دهنده سطح خلاقیت است. این تمرین، البته، از طوفان فکری الگوبرداری شده است: داشتن یک مشکل و تلاش برای ابداع راه حل های زیادی که ممکن است.

تمرین ضد متعارف

در اینجا یک رویکرد جایگزین برای تمرین وجود دارد که شما را به استفاده از تفکر ضد متعارف (ACT) سوق می دهد. یک جعبه کفش و درب خالی را تصور کنید. به جای تلاش برای یافتن کاربردهای فراوان برای جعبه، فهرستی از سؤالات باز (به عبارت دیگر، سؤالاتی که بیش از پاسخ بله-نه نیاز دارند) در مورد جعبه تهیه کنید. سوالات غیر باز فقط در صورتی قابل قبول هستند که مقدمه یک سوال باز باشند، مثلاً “جعبه کفش خوشحال است؟” به دنبال آن “چرا یا چرا نه؟” حدود 25 سوال را هدف بگیرید.

سوالات خود را خسته نکنید. شما می خواهید این جعبه کفش را درک کنید، می خواهید عمیق ترین احساسات آن را بدانید. شما می خواهید بدانید چه چیزی باعث آن می شود، چه نوع تاریخچه ای دارد و اسرار صمیمی آن. در حین انجام این کار، به پاسخ های احتمالی فکر کنید. اینها الهام بخش سوالات جدیدی خواهند بود. به عنوان مثال، اگر در آمریکا هستید و جعبه کفش در ویتنام ساخته شده است، ممکن است بپرسید که در مورد حضور در آمریکا چه احساسی دارد و چگونه با تفاوت زبان کنار می آید.

در نهایت، از شما می‌خواهم که پنج کار واقعاً ظالمانه و دیوانه‌کننده را که می‌توانید با جعبه‌ای که اکنون به خوبی می‌دانید انجام دهید، بیاورید. بدون ایده های خسته کننده لطفا حتی به آنها فکر نکنید. اگر چیزی خسته کننده مانند “کفش در آن قرار دهید” به ذهنتان رسید، بلافاصله آن ایده را رد کنید.

تا زمانی که یک ایده دیوانه کننده نباشد، ارزش بررسی ندارد. فقط از ایده های دیوانه کننده استقبال می شود. علاوه بر این، باید خود را به پنج ایده محدود کنید. بنابراین، اگر ایده ای واقعاً ظالمانه نیست، به این فکر کنید که چگونه می توانید آن را ظالمانه تر کنید. در غیر این صورت آن را رد کنید و ادامه دهید. ما در اینجا زمانی برای ایده های معمولی و متعارف نداریم!

در حین انجام این کار، در حین پرسیدن سوالات به آنچه در مورد جعبه یاد گرفته اید فکر کنید. به این فکر کنید که جعبه ممکن است دوست داشته باشد چه کاری انجام دهد. جعبه را در ذهن خود حرکت دهید. در چشم ذهن خود، آن را به مکان های مختلفی که می شناسید ببرید و به جعبه آن مکان ها فکر کنید.

در حال حاضر، شما باید پنج ایده بسیار خلاقانه داشته باشید. نه بیشتر نه کمتر ایده های شما چقدر خلاق هستند؟ نظر شما در مورد ایده هایتان چیست؟ در مورد رویکرد چطور؟

چرا تفکر ضد متعارف بود

این تمرین چند تفاوت اساسی با تمرین معمول داشت – و این نشان دهنده رویکرد ACT است. اولاً، شما انرژی ذهنی خود را نه بر روی ایده‌ها، بلکه بر پرسیدن سؤالات و درک عمیق موضوع اصلی – جعبه – متمرکز کرده‌اید. اگر هنرمند، نویسنده یا فردی خلاق هستید، احتمالاً متوجه می‌شوید که از قبل در جستجوی ایده، چنین کاری را انجام می‌دهید. اما بیشتر مردم به مشکل فکر نمی کنند – آنها انرژی خلاقانه خود را روی ایده ها متمرکز می کنند. از قضا، به همین دلیل است که ایده های آنها کمتر خلاقانه است! خلاقیت بیشتر به ایده ها مربوط نمی شود، بلکه به نحوه درک شما از موضوع مورد نظر مربوط می شود.

ثانیا، به جای درخواست تا حد امکان ایده، فقط به شما پنج ایده اجازه دادم. علاوه بر این، من کاملاً روشن کردم که ایده های مرسوم و خسته کننده نمی خواهم. چرا این هست؟

ذهن اکثر مردم، زمانی که وظیفه حل مشکلات را بر عهده دارد، ایده هایی را که بیش از حد ظالمانه هستند، رد می کند یا سانسور می کند. دستورالعمل سنتی نوشتن هر چه بیشتر ایده‌ها، روش کار ذهن را در این زمینه تغییر نمی‌دهد. همچنان ایده های ظالمانه را رد خواهد کرد. بنابراین، فرض پشت ACT این است که می‌توانیم ذهن را فریب دهیم تا برخلاف آنچه معمولاً انجام می‌دهد، با دادن دستورالعمل‌هایی به او برای رد ایده‌های مرسوم به نفع ایده‌های غیرمتعارف انجام دهد. به عبارت دیگر، ما ذهن را فریب می دهیم تا به طور غیر متعارف فکر کند.

کاربرد در زندگی روزمره

اگر می خواهید سعی کنید و ACT را برای مشکلات، چالش ها و اهداف ساده به کار ببرید، مثال بالا را دنبال کنید. وقتی با چالشی روبرو می شوید، سوالات زیادی بپرسید تا آن را بهتر درک کنید. آن را تجسم کنید. بصری آن را در سر خود حرکت دهید. سپس به دنبال یک راه حل خلاقانه واحد باشید و هر ایده متعارفی را که در حین انجام این کار به ذهنتان خطور می کند رد کنید. هنگامی که یک راه حل خلاقانه دارید، آن را در ذهن خود آزمایش کنید. به این فکر کنید که چگونه آن را اعمال می کنید. اگر همچنان به آن علاقه دارید، بر اساس آن بسازید. آن را ظالمانه تر کنید.

هنگامی که این کار را انجام دادید، از خود بپرسید: برای تحقق ایده چه اقداماتی باید انجام دهید. اگر نمی توانید آن را انجام دهید، آن را رد کنید و دوباره شروع کنید.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *