کارفرمایان در طوفان فکری


در یک بار هتل، مردی با کت و شلوار را جاسوسی می‌کنم که با گریه به ویسکی چهارمش روی سنگ می‌خورد. آشنا به نظر می رسد. شاید در یک کنفرانس خلاقیت جایی با او برخورد کرده باشم. به سمتش می روم و می پرسم: حالت خوبه؟

او با چشمان قرمز از نوشیدنی و اشک به من نگاه می کند، می گوید: “من تو را می شناسم.” “تو جرمی هستی، آن نامربوط… نه، نادرست… اوه، بله، یادم می آید: مرد ضد متعارف.”

من می گویم: “جفری، در واقع.”

او در حالی که دست من را می فشارد، می گوید: «پیتر».

“چه چیزی تو را ناراحت کرده است، پیتر؟” من می پرسم.

او آخرین ویسکی را در لیوانش می خورد و با سر به طرف پارس تکان می دهد تا دیگری بخواهد. “خب، می بینید، من داشتم یک طوفان فکری را برای این شرکت شیمیایی تسهیل می کردم. خوب پیش می رفت. یک گروه عالی. ما یک بیانیه مشکل تعریف کرده بودیم و می خواستیم به ایده پردازی برویم که خود مدیرعامل وارد شد.”

“عالیه!” من می گویم.

نه، اینطور نیست، مردم همیشه وقتی رئیس به یک طوفان فکری وارد می شود عصبی می شوند.

من موافق نیستم، اما دهنم را ببند.

“به هر حال، علیرغم حضور مدیر عامل، مردم به آرامی ایده هایی را پیشنهاد می کنند و من آنها را روی تابلو می نویسم. آنها شروع به شل شدن می کنند و وقتی زنی چیزی واقعاً خارج از دیوار می گوید، ایده ها بهتر می شوند، می دانید، متفاوت است. به همه پیشنهادات دیگر همه برای لحظه ای ساکت می شوند و مدیر عامل که یک مهندس شیمی است، مستقیماً به این زن نگاه می کند و می گوید: “یک ترکیب شیمیایی مانند آن ناپایدار است، ما نمی توانیم آن را با خیال راحت بسته بندی کنیم. .”

“و چه کار کردی؟” من می پرسم.

“خب، من از انتقاد از مدیر عامل متنفرم، بالاخره او مجوز پرداخت من را می دهد. اما انتقاد در طوفان فکری مجاز نیست. اصلاً! بنابراین به او گفتم: “ببخشید آقا، اما در طوفان فکری. ما اجازه انتقاد از ایده ها را نمی دهیم، این خلاقیت را خفه می کند. به اعتبار او، او با مهربانی از من و از زنی که پیشنهادش را انتقاد کرد عذرخواهی کرد و در بقیه ایده‌ها با ادب و آرام نشست. بعد از آن ایده ها چندان خلاقانه نبودند.”

البته تقصیر پیتر بود که طوفان فکری خراب شد، نه مدیر عامل، اما من این را به او نگفتم. در عوض قبل از رفتن به تنهایی برای شام با او یک نوشیدنی همدردی خوردم.

هر کابوس تسهیل کننده طوفان فکری

اگر شما طوفان فکری را رهبری کرده اید، احتمالاً با موقعیتی مانند پیتر مواجه شده اید. طوفان فکری به اندازه کافی خوب شروع می شود، اما یک مدیر ارشد به جمع می پیوندد و از یک ایده انتقاد می کند. به عنوان یک تسهیل کننده، احتمالاً فکر می کنید که دو انتخاب دارید: یا چیزی نگویید یا مدیر ارشد را به خاطر انتقاد سرزنش کنید. متأسفانه، هیچ یک از این دو گزینه نمی تواند وضعیت را نجات دهد.

اگر چیزی نگویید و به بهترین ها امیدوار باشید، اجازه می دهید انتقاد مدیر ارشد بدون تردید باقی بماند و در نتیجه به آن و همچنین رفتار مدیر مشروعیت بخشید. این احتمالاً مانع از تفکر مردم می شود زیرا مشخص نیست که چه نوع ایده هایی مورد نظر است. همچنین باعث سردرگمی می شود زیرا شما بیان کرده اید که انتقاد جایز نیست، اما اجازه انتقاد را داده اید. نتیجه، البته، این است که مردم نسبت به آنچه مجاز است مطمئن نیستند و بنابراین محتاط می شوند، که خلاقیت آنها را خفه می کند.

از سوی دیگر، اگر از پیتر پیروی کنید و رئیس را به خاطر انتقاد از ایده ها مورد انتقاد قرار دهید – بدون اینکه به خود انتقاد اشاره کنید – اجازه می دهید خود انتقاد بی چون و چرا بماند، که نشان می دهد آن را بپذیرید. بدتر از آن، شما از یک شرکت کننده در طوفان فکری انتقاد می کنید. مدیر عامل در نهایت یک شرکت کننده است. در نتیجه، در میان شرکت‌کنندگان اضطراب ایجاد می‌کنید که نگران این هستند که اگر حرف اشتباهی بزنند، از آنها انتقاد کنید. آنها همچنین نگران انتقاد اصلی مدیرعامل هستند. بنابراین، اقدام شما منجر به اضطراب، احتیاط و کاهش خلاقیت می شود.

انتخاب سوم

در واقع انتخاب سومی در این سناریو وجود دارد. شما می توانید رئیس و شرکت کنندگان را در بحث درباره ایده و انتقاد مشارکت دهید. به وضعیتی که در داستان بالا توضیح دادم فکر کنید. اگرچه مدیر عامل از ایده یک زن انتقاد کرد، اما در واقع از آن زن تعریف می کرد، چه برسد به مجری و طرح موضوع! او در واقع می‌گفت: «ایده شما تا آنجا به من علاقه‌مند است که به آن فکر کرده‌ام و ایرادی پیدا کرده‌ام که به من مربوط می‌شود و می‌خواهم با شما در میان بگذارم .» آیا این یک تعریف بیشتر از نادیده گرفتن یک ایده یا گفتن “ایده خوب” بعد از هر پیشنهاد نیست؟

اگر پیتر به مدیرعامل می گفت، “معمولاً انتقاد در طوفان فکری مجاز نیست، اما همانطور که شما این انتقاد را کرده اید، فکر می کنم ما باید اجازه دهیم پاتریشیا به آن پاسخ دهد. پاتریشیا، شما چه انتقادی دارید؟” این به پاتریشیا فرصتی می‌دهد تا از ایده‌اش دفاع کند و بر آن استوار شود. در همین حال، سایر شرکت کنندگان احساس می کنند که اگر مدیر عامل از آنها انتقاد کند، پیتر نیز از طرف آنها وارد عمل خواهد شد. این باعث کاهش اضطراب می‌شود و باعث می‌شود شرکت‌کنندگان در طول ایده‌پردازی نسبت به خلاقیت بیشتر احساس اعتماد کنند.

اگر او چنین رویکردی را در پیش گرفته بود، پیتر ایده پاتریشیا را مشروعیت می بخشید، اطمینان حاصل می کرد که مدیر اجرایی ایده بزرگی را در حال توسعه می شنید و مردم را به خلاقیت بیشتر تشویق می کرد. البته او قانون مقدس طوفان فکری را نیز زیر پا می گذاشت و ممکن بود پس از مرگش به جهنم خلاق برود. اما اینجا به ما مربوط نمی شود.

وسواس بدون انتقاد

این وسواس بدون انتقاد از ایده ها که گاهی منجر به انتقاد از افراد می شود یکی از دلایلی است که طوفان فکری چندان خلاقانه نیست. با ممنوع کردن بحث واقعی درباره ایده ها در طول ایده پردازی، یعنی زمانی که قرار است افراد خلاقانه تر فکر کنند، خلاقیت را مهار می کند. بله، می‌توانید بعداً در مرحله همگرایی که پس از طوفان فکری می‌آید، ایده‌ها را نقد و زیر سؤال ببرید. اما در این زمان، شرکت کنندگان بر توسعه خلاق تمرکز نمی کنند، بلکه بیشتر به ترکیب و انتخاب ایده ها می پردازند. بنابراین، ایده هایی که واضح نیستند یا ناقص به نظر می رسند (چون در طول ایده پردازی نمی توان آنها را روشن کرد) معمولا رد می شوند.

رویکرد طوفان فکری نکنید

روش دیگر کنار گذاشتن طوفان فکری سنتی به عنوان یک رویکرد ایده‌پردازی است. اکثر مدیران نوآوری تجربیات سازنده ای با طوفان فکری نداشته اند و این تعجب آور نیست. تحقیقات نشان داده است که طوفان فکری روش موثری برای توسعه ایده‌های بسیار خلاقانه نیست و یکی از دلایل درستی آن، ممنوعیت انتقاد است. به جای آن از روشی استفاده کنید یا روشی را توسعه دهید که انتقاد را تشویق کند.

تفکر ضد متعارف (ACT) یکی از این روش‌هاست که به طور فعال انتقاد از ایده‌ها را با پیروی از مجموعه‌ای از قوانین ساده تشویق می‌کند:

  1. همیشه از ایده های خسته کننده و متعارف انتقاد کنید.
  2. از ایده انتقاد کنید نه شخص.
  3. پس از انتقاد از ایده، باید ساکت باشید و اجازه دهید صاحب ایده یا هر کس دیگری از ایده دفاع کند.

در تجربه من، زمانی که مدیرعامل در جلسه توسعه ایده شرکت می‌کند که انتقاد را تشویق می‌کند، نتایج برای شرکت‌کنندگانی که با مدیرعامل تعامل دارند، بسیار نیروبخش است. این اغلب تنها زمانی است که افراد زیر مدیریت ارشد می توانند واقعاً در بحث انتقادی درباره ایده ها با مدیر عامل و سایر کارکنان ارشد شرکت کنند.

حالا و دوباره قانون طوفان فکری را بشکنید

اگر طوفان فکری برای شما کارساز باشد، خوب است. اما وقتی یک مدیر ارشد روی یکی از طوفان های فکری شما می نشیند و از ایده ای انتقاد می کند، به شما پیشنهاد می کنم که به طور موقت قوانین را زیر پا بگذارید و درباره خود انتقاد بحث کنید. من به شما تضمین می‌دهم که در حین بحث و سپس پس از آن، طوفان فکری شما باعث تقویت خلاقانه خواهد شد.

بهتر است، طوفان فکری را اجرا کنید که در آن افراد بتوانند ایده‌ها را همانطور که پیشنهاد می‌شوند نقد کنند. این یک آزمایش بسیار ساده است و من معتقدم که شما تحت تاثیر نتایج قرار خواهید گرفت.

روش دیگر، طوفان فکری را کنار بگذارید و ACT را امتحان کنید.

خود تبلیغی…

در سازمان شما اقدام کنید

آیا از طوفان های فکری و تکنیک های ایده پردازی مشابه که نتایج خلاقانه ای را که نیاز دارید را ارائه نمی دهند، خسته شده اید؟ اگر چنین است، در مورد آموزش و تسهیل ACT در سازمان خود با من تماس بگیرید. ACT بیشتر از هر روش تفکر خلاق دیگری در جهان، از پتانسیل خلاقانه همکاران شما بهره می برد! در اینجا درباره ACT بیشتر بیاموزید یا با من تماس بگیرید تا در مورد نیازهای خلاقانه و نوآوری خود صحبت کنید .

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *