به نظر می رسد این روزها همه در مورد نوآوری شرکت ها صحبت می کنند. Erkki Liikanen، کمیسر اروپایی مسئول اداره کل جامعه اطلاعاتی و سازمانی به سختی می تواند زبان خود را بدون صحبت از نیاز تجارت اروپایی به نوآوری بیشتر باز کند. با این وجود، نگاه کردن به تمام نوآوری های شرکتی به عنوان یک نوع نوآوری خطرناک است. تعریف دسته‌بندی‌های نوآوری نه تنها انواع نوآوری‌های لازم را روشن می‌کند، بلکه به رویکردهایی برای ارتقای نوآوری مناسب در سازمان اشاره می‌کند.

نوآوری های شرکتی را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:

1. نوآوری مشتری مدار
2. نوآوری محصول
3. نوآوری فرآیند
4. نوآوری استراتژیک

بیایید به هر یک نگاه کنیم.

1. نوآوری مشتری مدار

“مشتری اول است.” این به همان اندازه در مورد نوآوری صادق است و در مورد هر چیز دیگری در تجارت. اگر نمی توانید هوشمندانه به مشتریان خود خدمات رسانی کنید، ممکن است اصلاً به نوآوری خود زحمت ندهید.

نوآوری مشتری مدار به تمام جنبه های تعامل شرکت-مشتری، از جمله: بازاریابی، فروش، تحویل، خدمات به مشتری و هر چیزی در این بین اشاره دارد. اگرچه این شامل طیف متنوعی از فعالیت‌ها از تبلیغات گرفته تا خدمات پس از فروش است، تمرکز باید همیشه یکسان باشد: چگونه به مشتریان خود خدمات بهتری ارائه دهید. تبلیغات بهتر می تواند اطلاعات بیشتری را در اختیار مشتریان قرار دهد و همچنین به مشتریان فعلی یادآوری می کند که آنها انتخاب درستی توسط محصولات شما انجام داده اند. خدمات پس از فروش بهتر می تواند تفاوت بین یک فروش واحد و ایجاد یک رابطه بلندمدت فروش چندگانه را ایجاد کند.

این روزها، از آنجایی که کمتر و کمتر می توان یک محصول را از محصول دیگر متمایز کرد، نوآوری مشتری مدار حوزه ای است که شرکت شما می تواند برتری واقعی را نسبت به رقبا نشان دهد.

علاوه بر این، هر اقدام محصول یا نوآوری استراتژیک به طور کلی نیاز به نوآوری مشتری مدار دارد تا اطمینان حاصل شود که نوآوری ها با موفقیت به مشتریان ارائه می شوند.

2. نوآوری محصول

هنگامی که بیشتر مردم به نوآوری شرکتی فکر می کنند، به نوآوری محصول فکر می کنند، به ویژه، راه اندازی محصول جدید خیره کننده ای که میلیاردها یورو (یا دلار یا پوند یا ین …) به ارمغان می آورد، آنها را به رهبران صنعت تبدیل می کند و آنها را در صدر قرار می دهد. اینگوار کامپراد و بیل گیتس در فهرست افراد ثروتمند فورچون.

در حالی که چنین نوآوری خوبی است، به همان اندازه مهم است، اگر نه بیشتر، درخواست نوآوری افزایشی محصول از شرکت شما. پیشرفت های کوچک در محصول شما نه تنها آسان تر به دست می آیند، بلکه می توانند به شما کمک کنند تا یک قدم جلوتر از رقبا باشید. علاوه بر این، پیشرفت های کوچک آسان تر به فروش می رسند و به طور کلی نیازی به تغییرات بزرگ در کسب و کار شما ندارند.

اما وقتی آن ایده بزرگ برای یک محصول کاملاً جدید – که جوراب رقبا را از بین می‌برد – به میان می‌آید، مطمئن باشید که ابزار تشخیص آن را دارید (مقاله‌های قبلی گزارش 103 به نوآوری‌های بزرگی که شرکت‌های بزرگ انجام داده‌اند و از دست داده‌اند، نگاه می‌کند. آنچه را که اختراع کرده بودند نمی دانستند).

یک محصول کاملاً جدید همچنین نیازمند یک رویکرد بازاریابی نوآورانه است که به شما امکان می دهد محصول را با موفقیت به بازار عرضه کنید. معرفی یک محصول کاملاً جدید به مشتریان تا حد زیادی در مورد آموزش دادن به مشتریان در مورد محصول شما و کمک به آنها برای درک میزان نیاز یا تمایل آنها به محصول شما است (به 1. نوآوری مشتری مدار در بالا مراجعه کنید).

3. نوآوری در فرآیند

نوآوری در فرآیند ممکن است نسبتاً کسل کننده به نظر برسد، اما نان و کره نوآوری شرکتی است. در اکثر شرکت‌های بزرگ، افراد زیادی درگیر فرآیندهای داخلی هستند که به شرکت اجازه می‌دهد تا به صورت روان و قانونی کار کند. این افراد در مدیریت میانی، منابع انسانی، حسابداری، مالی، اداری و مانند آن هستند. به طور کلی، آنها فرآیندهایی را که به خوبی کار نمی کنند را تشخیص می دهند و ایده هایی در مورد چگونگی کارآمدتر کردن آن فرآیندها دارند. البته گاهی اوقات اشتباه می کنند. اما اغلب حق با آنهاست. ایده های آنها کارایی را بهبود می بخشد و به شرکت ها در صرفه جویی در هزینه کمک می کند. اگر یک شرکت هزینه های عملیاتی سالانه 1 میلیارد یورو داشته باشد و یک حسابدار ایده ای داشته باشد که هزینه ها را 0.5٪ کاهش می دهد، این به معنای صرفه جویی 5 میلیون یورویی است – چیزی برای عطسه کردن نیست. به همین ترتیب، 1،

4. نوآوری استراتژیک

نوآوری استراتژیک نادر است زیرا در مورد تغییرات اساسی در نحوه عملکرد یک شرکت است. و در یک شرکت بزرگ، این سخت ترین کار است. نوآوری استراتژیک نیاز به یک مدیر عامل نوآور با بینش و اراده دارد. جک ولش جنرال الکتریک را از یک شرکت صنعتی قدیمی آمریکایی به یک شرکت خدمات جهانی قدرتمند تبدیل کرد.

Jorma Ollila نوکیا را از یک شرکت فنلاندی با پیشینه جنگلداری به تولید کننده پیشرو تلفن همراه در جهان تبدیل کرد.

در حالی که نوآوری‌های آقایان ولش و اولیلا شامل هر چهار نوع نوآوری بود، نوآوری استراتژیک موفقیت‌آمیز در موفقیت آنها نقش اساسی داشت.

نوآوری استراتژیک ممکن است لزوماً از سوی مدیران ارشد اجرایی نباشد. اما مدیران عامل رویایی با این وجود برای اجرای نوآوری استراتژیک در سراسر شرکت ضروری هستند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *