اگر تلاش‌های نوآوری شما کم‌رنگ بوده و ایده‌های غیر هیجان‌انگیز و اغلب نامربوط را تولید می‌کند که به ندرت اجرا می‌شوند، پیشنهاد می‌کنم تمرکز خود را بر نوآوری متوقف کنید و به جای آن روی چشم‌انداز استراتژیک سازمان خود تمرکز کنید.

اگر چشم انداز استراتژیک شما نامشخص است، اولین قدم شما باید تدوین یک دیدگاه شفاف و قانع کننده باشد. سپس، آن چشم انداز را در سراسر سازمان، به مشتریان، مشتریان بالقوه و ذینفعان در میان بگذارید. نوآوری به زودی به طور طبیعی دنبال خواهد شد. اما، آنقدر به عنوان نوآوری تلقی نمی شود که در راستای چشم انداز استراتژیک شما کار می کند.

چشم انداز استراتژیک

یکی از چیزهای عجیب در مورد شرکت هایی که به عنوان فوق نوآور شناخته می شوند این است که آنها در مورد نوآوری کار نمی کنند. شرکت‌هایی مانند اپل، تسلا و آمازون در ادبیات شرکت‌ها زیاد از کلمه «نوآوری» استفاده نمی‌کنند. تا جایی که من می دانم افرادی با عنوان رسمی «مدیر نوآوری» را استخدام نمی کنند. و افرادی مثل من را استخدام نمی کنند تا در نوآوری به آنها کمک کنم. این شرکت ها نگران نوآوری نیستند. آنها بر روی چشم‌اندازهای استراتژیک متمرکز هستند – اغلب آن‌طور که توسط بنیان‌گذاران رویایی تعیین می‌شود – و نوآوری را صرفاً ابزاری می‌دانند که به آنها کمک می‌کند به سمت آن چشم‌انداز حرکت کنند. علاوه بر این، آنها این دیدگاه را در سراسر نیروی کار، به مشتریان و شرکای تجاری خود منتقل می کنند.

ممکن است طعنه آمیز به نظر برسد که شرکت هایی که بر نوآوری تاکید نمی کنند موفق ترین در نوآوری هستند. اما، اگر در مورد آن فکر کنید، منطقی است. در نظر بگیرید: اگر ایده‌هایی که در یک سازمان تولید می‌شوند در همه جا هستند، به این دلیل است که مردم نمی‌دانند چه نوع ایده‌هایی مورد نیاز است. با این حال، اگر کارکنان چشم‌انداز استراتژیک سازمان خود و نیاز به ایده‌ها برای کار در راستای آن چشم‌انداز را درک کنند، بر توسعه ایده‌های مرتبط و رد ایده‌های نامربوط تمرکز خواهند کرد.

به همین ترتیب، اگر مدیران میانی و کمیته های تایید، چشم انداز استراتژیک شرکت خود را درک کنند، می توانند ایده ها را بر اساس آن چشم انداز بررسی کنند. و اگر این ایده ها به شدت با چشم انداز همسو باشند، احتمال بیشتری دارد که ایده های بالقوه پرخطر را تایید کنند. به هر حال، رد چنین ایده هایی ممکن است مانع پیشرفت به سمت چشم انداز شود.

چشم انداز استراتژیک شما چیست؟

بنابراین، چشم انداز استراتژیک شما چیست؟ اگر مطمئن نیستید یا بی معنی است، پس باید روی چشم انداز کار کنید قبل از اینکه بتوانید در مسیر خود به سمت چشم انداز نوآوری کنید. داشتن یک چشم انداز استراتژیک نامشخص، خسته کننده یا بیش از حد عمومی یک مشکل عادی است. شرکت‌های بزرگ اغلب به فعالیت‌های بسیار متفاوتی منشعب می‌شوند، تعریف یک چشم‌انداز استراتژیک که تمام عملیات یک سازمان را پوشش می‌دهد، دشوار است. شرکت‌های کوچک، حتی کسب‌وکارهای یک‌نفره، اغلب طیف وسیعی از خدمات را ارائه می‌کنند تا هیچ فرصتی را از دست ندهند. در نتیجه، این شرکت‌ها فاقد هر گونه چشم‌انداز استراتژیک واقعی هستند و برای نوآوری تلاش می‌کنند، زیرا هیچ‌کس نمی‌داند شرکت به کجا می‌رود یا باید به کجا برود.

بیایید به یک مثال کسب و کار کوچک نگاه کنیم.

کار و کسب های خرد

جوآن

جوآن در طراحی وب سایت گواهینامه دریافت می کند و خدمات خود را به عنوان یک حرفه ای ارائه می دهد. او می بالد که می تواند هر نوع وب سایتی را برای هر سازمانی انجام دهد. بنابراین، چشم انداز استراتژیک او چیست؟ آیا او وب سایت های عالی را با قیمت های مناسب انجام می دهد؟ اگر چنین است، او یک چشم انداز استراتژیک با حداقل یک میلیون طراح وب معتبر دیگر در سراسر جهان دارد. علاوه بر این، به سختی مشخص است که او چگونه می تواند خدمات خود را به درستی نوآوری کند. او می‌تواند تلاش کند تا وب‌سایت‌های بزرگ‌تری بسازد – اما احتمالاً این همان کاری است که دیگران انجام می‌دهند. و به هر حال یک وب سایت “بزرگ” چیست؟

سیلویا

سیلویا همان گواهینامه جوآن را دریافت می کند، اما تصمیم می گیرد تخصص داشته باشد و کار خود را متمرکز کند. او که خودش یک نوازنده است، در ایجاد وب سایت برای نوازندگان جاز تخصص دارد. او آنها را می شناسد، نیازهای آنها را می داند و به زبان آنها صحبت می کند. او ممکن است از ایجاد یک وب سایت برای سوپرمارکت محلی غافل شود، اما نوازندگان جاز می دانند که می توانند روی او برای ایجاد وب سایت های موثر حساب کنند و او همچنان مشغول است. او علاوه بر وب‌سایت‌ها برای مشتریانش، به اتفاقاتی که در دنیای جاز می‌افتد توجه می‌کند و همیشه به این فکر می‌کند که چگونه می‌تواند خدمات خود را برای رفع نیازهای نوازندگان جاز بهبود بخشد. او همچنین فراتر از جاز و طراحی وب نگاه می کند. به عنوان مثال، وقتی دمویی از یک ابزار پخش اینترنتی را می‌بیند، به این فکر می‌کند که آیا می‌توان از آن برای اجرای زنده و آنلاین جاز با حضور نوازندگان در مکان‌های مختلف استفاده کرد.

در واقع، سیلویا حتی کاری که انجام می دهد را نوآورانه نمی داند. او آن را به منزله ارائه حضور آنلاین به مشتریان و دوستان نوازنده جاز خود می‌داند که مهارت‌های موسیقی در دنیای واقعی آن‌ها را نشان می‌دهد و فرصت‌هایی را برای آنها فراهم می‌کند تا موسیقی خود را تبلیغ کنند و بفروشند. او می داند که برای حفظ برتری خود و همچنین شهرت خود باید به حرکت ادامه دهد. او می داند که فناوری در حال تغییر است و صنعت موسیقی عمیقاً تحت تأثیر این تغییرات قرار گرفته است. بنابراین، او برای بهتر شدن کار می کند. به عبارت دیگر، او نوآوری می کند.

کسب و کارهای بزرگ

شرکت‌های بزرگ اشتباه مشابهی را مرتکب می‌شوند و اغلب به چشم‌اندازهای استراتژیک مانند «ارائه بهترین محصولات با بهترین قیمت‌ها» یا انگیزه‌های بی‌معنی دیگر می‌بالند. چگونه واقعاً نوآوری می کنید تا محصولات بهتر با قیمت های بهتر بسازید؟ در واقع، “بهترین” کلمه بی معنی است که هرگز و هرگز نباید در ابتکار نوآوری شما استفاده شود .

از سوی دیگر، «تولید سازگارترین محصولات با محیط زیست ممکن» یک دیدگاه صریح است که حتی می تواند توسط تولیدکننده ای که طیف متنوعی از محصولات را تولید می کند، استفاده کند. چنین چشم اندازی همچنین مسیر روشنی را برای نوآوری فراهم می کند. ایده هایی که منجر به سازگاری بیشتر با محیط زیست می شوند ارزش توسعه دارند، حتی اگر کاملاً مشخص نباشد که موفق خواهند شد. ایده هایی که با دید همسو نیستند احتمالا چندان جالب نیستند.

سازمان‌های بزرگی که محصولات متنوعی را به فروش می‌رسانند، احتمالاً به یک چشم‌انداز چتر برای کل شرکت و چشم‌اندازهای متمرکزتر برای واحدهای تجاری نیاز دارند، اگرچه دیدگاه‌های استراتژیک واحد تجاری باید با چشم‌انداز چتر همسو باشد.

تعریف چشم انداز استراتژیک خود

اگر شرکت شما چشم انداز استراتژیک واقعی ندارد یا از یک دیدگاه عمومی رنج می برد، باید یک چشم انداز استراتژیک متمرکز را تعریف کنید که منحصراً متعلق به شما باشد. این بدان معناست که به آنچه شرکت شما انجام می دهد نگاه کنید و تعیین کنید که می خواهید چه کاری انجام دهد. این احتمالاً به معنای برقراری ارتباط با مشتریان و شرکای تجاری به منظور درک نحوه درک شرکت شما توسط آنها است. ممکن است متوجه شوید که مشتریان شما تصور بسیار متفاوتی از چشم انداز شرکت شما نسبت به شما دارند.

هنگامی که چشم انداز تعریف شد، تغییر تقریباً اجتناب ناپذیر است. اگر چشم انداز شما تولید محصولات سازگار با محیط زیست است، باید کاری در مورد محصولاتی انجام دهید که مطابق با دیدگاه شما نیستند. اما اشکالی ندارد. هنگامی که چشم انداز شما روشن شد، نوآوری به طور طبیعی شروع می شود. در واقع، به زودی متوجه خواهید شد که کمتر در مورد نوآوری و بیشتر در مورد چشم انداز خود صحبت می کنید. با این وجود، شما بهتر از همیشه نوآوری خواهید کرد.

 

کمک خواستن؟

برای تعریف، تعریف مجدد و/یا برقراری ارتباط بینش استراتژیک خود به کمک نیاز دارید؟ من می توانم کمک کنم. اینجا بیشتر بیاموزید یا همین الان با من در تماس باشید . یک چشم انداز استراتژیک واضح، منحصر به فرد و به خوبی ابلاغ شده نه تنها برای نوآوری، بلکه برای موفقیت کسب و کار بسیار مهم است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *