صبح بخیر،
مدیر عامل شما از من خواسته است تا به شما اطلاع دهم که این شرکت در حال اجرای یک مدل کسب و کار نوآورانه است که روش کار سازمان ما را تغییر خواهد داد. بهره وری بسیار بهبود می یابد و در عین حال به ما امکان می دهد تا به مشتریان خود سریعتر، بهتر و با روش های جدید خلاقانه خدمات ارائه دهیم که تضمین می کند بار دیگر رهبر بازار شویم. علاوه بر این، به لطف افزایش بهره وری، می توانیم برخی از عملیات ها را تعطیل کنیم که هزینه های عملیاتی ما را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.
مدل کسبوکار جدید هیجانانگیز ما به این معنی است که تغییرات قابلتوجهی در وظایف کاری شما و ابزار نرمافزار جدیدی که باید از آن استفاده کنید، رخ خواهد داد. اما نگران نباشید، یک برنامه آموزشی جامع از صبح دوشنبه از ساعت 9:00 شروع می شود.
ما مطمئن هستیم که شما به اندازه ما از تغییرات نوآورانه ای که در حال انجام آن هستیم هیجان زده هستید. این تغییرات نتیجه ایدههای خلاقانهای است که ماه گذشته در خلوتگاه خلاقیت مدیریت در ونیز ایجاد شد و گواه تعهد سازمان ما به خلاقیت و نوآوری است!
ارادتمند شما،
جفری به نمایندگی از مدیریت
چه احساسی دارید؟
آن نامه چه احساسی به شما می دهد؟ شاید باید بپرسم: اگر آن نامه از سوی مدیریت سازمان شما آمده باشد، چه احساسی در شما ایجاد می کند؟ پاسخ احتمالاً “خوشحال” نیست. به احتمال زیاد، “ناراضی”، “استرس”، “نگران” یا چیزی مشابه خواهد بود.
با این حال، همانقدر که رهبران کسبوکار دوست دارند ستایش خود را برای نوآوری در بوق و کرنا کنند، کارمندان درون شرکت احتمالاً نوآوری را با تغییرات غیرمنتظره و ناخواسته یکی میدانند. نوآوری رادیکال به معنای تغییر اساسی است. برای یک کارمند معمولی، این می تواند به معنای هر چیزی باشد، از تغییر روش کار تا از دست دادن شغلش.
مردم چگونه پاسخ می دهند
در نتیجه، مردم تمایل دارند به نوآوری و خلاقیتی که به نوآوری دامن میزند، واکنش منفی نشان دهند. این موضوع بارها و بارها در تحقیقات نشان داده شده است . بیزاری از خلاقیت منجر به بازخورد منفی در مورد ایده های جدید می شود: “این هرگز کارساز نخواهد بود”، “مشتریان ما از آن متنفر خواهند شد”، “شرکت ما را خراب می کند”. در حقیقت، این انتقادات نگرانی واقعی کارمند را با ایده جدید ابتکاری، که ممکن است اینگونه بیان شود، می پوشاند: “من از این می ترسم که این ایده چگونه بر کار من، احترامی که برای انجام خوب کارم و آینده ام قائل هستم.”
در بدترین سناریوها، افراد حتی ممکن است فرآیندهای نوآورانه جدید را خراب کنند تا از شکست آنها اطمینان حاصل کنند. چنین اعمالی ممکن است آگاهانه یا ناخودآگاه باشد. مردم بشدت میخواهند که فرآیند جدید و ناشناخته با شکست مواجه شود تا انتقادشان ثابت شود و بتوانند به روشهای امن و قدیمی کارشان، هرچند ناکارآمد، بازگردند.
چه کاری می توانی انجام بدهی؟
اگر شما مسئول نظارت بر اجرای یک نوآوری بزرگ هستید، چه کاری می توانید انجام دهید؟ اولین کاری که باید انجام دهید این است که متوجه شوید بسیاری از مردم از این ایده خوششان نمی آید و آمادگی لازم را ندارند. مردم احتمالا مقاومت خواهند کرد. حتی ممکن است تبلیغات بدی در مورد اعتصاب کارگران یا شکایت از شرکت شما در رسانه های اجتماعی به دست آورید – به خصوص اگر اخراج کارها در میان باشد. علاوه بر کارمندان شما، کارشناسان تجاری، تامین کنندگان و دیگران ممکن است نسبت به ایده شما انتقاد کنند. به هر حال، شما در حال شروع یک چیز جدید و اثبات نشده هستید.
همچنین باید توجه داشته باشید که تنها چیزی که کارکنان شما بیش از تغییر دوست ندارند، تغییری است که هیچ کنترلی روی آن ندارند. بنابراین، کار با کارمندان برای صحبت در مورد نوآوری و طراحی مشترک روش هایی که نوآوری را پیاده سازی می کنید، کارمندان را قادر می سازد تا روی ایده جدید سرمایه گذاری کنند. آنها می توانند تغییر را تجسم کنند و اینکه چگونه آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. در نتیجه، تغییر کمتر ترسناک می شود. این می تواند تفاوت زیادی در نگرش ایجاد کند.
اکثر مردم خلاقیت و نوآوری را دوست ندارند
نکته اصلی که باید در نظر داشت این است که به طور کلی، مردم از ایدههای خلاقانه و نوآوری بدشان میآید، بهویژه زمانی که آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. علیرغم آنچه آنها می گویند، اکثر مردم دوست ندارند چیزهای جدید را امتحان کنند، حتی زمانی که نسبتاً ساده است، برای مثال، من اغلب به تسهیل کنندگان طوفان فکری پیشنهاد می کنم جلسه ای را انجام دهند که در آن شرکت کنندگان اجازه دارند ایده ها را در طول ایده پردازی – شکستن انتقاد کنند. یک قانون اساسی طوفان فکری اکثر تسهیلکنندههای طوفان فکری حتی از بررسی این تغییر خودداری میکنند. آنها ادعا میکنند که پیشنهاد من هرگز جواب نمیدهد، آسانتر از امتحان کردن یک آزمایش ساده است. اما آن معدود تسهیلگرانی که به اندازه کافی شجاع هستند تا چیز جدیدی را امتحان کنند، ناگزیر از نتایج شگفت زده می شوند. اگر تسهیلگران خلاقیت تمایلی به تغییر ندارند،
بسته بندی
همه اینها به این نتیجه می رسد: اگر سازمان شما با یک ایده نوآورانه دست دوم دست پیدا کند، خواهید دید که همکاران شما به احتمال زیاد از خوشحالی نمی پرند، بلکه به انتقاد می پرند. برای واکنش منفی آماده باشید و تا حد امکان افراد بیشتری را در اجرای نوآوری مشارکت دهید.
بدون نظر