فناوری نظارت بر بهرهوری اکنون به کسبوکارها اجازه میدهد تا هر کاری را که هر کارمند انجام میدهد، زمانی که آن کار را انجام میدهد، کجا میروند، زمانی که برمیگردند نظارت کنند و میزان بهرهوری را در هر ثانیه از روز محاسبه کنند. این به شما امکان میدهد بازدهترین کارمندان خود را شناسایی کنید، بنابراین میتوانید به آنها پاداش دهید، و کمترین بهرهوری را به آنها بدهید، بنابراین میتوانید آنها را از پنجره طبقه بالا (یا هر کاری که با افراد غیرمولد انجام میدهید) به بیرون پرت کنید. رفتارهایی را شناسایی می کند که بهره وری را بهبود می بخشد و آنهایی را که مانع آن می شوند. فن آوری نظارت بر بهره وری نیز به سه دلیل برای نوآوری بسیار بد است – خوب، در واقع بیش از سه دلیل. اما نه شما و نه من وقت نداریم به جزئیات بیشتر بپردازیم. امروز هر دوی ما باید مثمر ثمر باشیم.
1. تفکر مولد قابل اندازه گیری نیست
نوآوری نتیجه اجرای ایده های خلاقانه است. ایده های خلاقانه نتیجه تفکر هستند. اگر متوقف نشوید و فکر نکنید، اگر با ایده ها در ذهن خود بازی نکنید، نمی توانید خلاق باشید. بدون خلاقیت، هیچ نوآوری واقعی وجود ندارد. به همین سادگی. با این حال، نشستن و فکر کردن به عنوان زمان مولد ثبت نمی شود، اینطور نیست؟ با تمام آنچه که نرم افزار نظارت بر بهره وری می داند، شما افکار نامناسبی در مورد همکار فوق العاده جذاب جدید دارید.
علاوه بر این، تعداد کمی از مردم در حین نشستن پشت میز خود ایده های خلاقانه ای دارند، به خصوص اگر با هر ایمیل، تماس تلفنی و پیام کوتاهی که وارد می شود، آنها را قطع می کند. اگر واقعاً می خواهید فکر کنید، بهتر است میز خود را ترک کنید و به دنبال آن بروید. یک پیاده روی. اما فناوری نظارت بر بهره وری از آن چه خواهد کرد؟ شما نه تنها کاری را انجام نمی دهید که قابل اندازه گیری باشد، بلکه در ساعات کاری ساختمان را ترک می کنید! مطمئناً برای آن امتیاز بهره وری منفی دریافت خواهید کرد.
از طرف دیگر، انجام کارهای اداری بدون فکر، پر کردن برگه های گسترده و شرکت در جلسات امتیاز بهره وری را به شما می دهد. اما این اقدامات الهام بخش اندکی ایده های خلاقانه خواهد بود.
2. ریسک کردن، بهره وری پرخطر است
بنابراین، اجازه دهید تصور کنیم که با وجود اجتناب از تفکر، شما به طور تصادفی یک ایده فوق العاده خلاقانه دارید. مانند بسیاری از این ایدهها، مطمئن نیستید که آیا ایدهای درخشان است که کسبوکار شما را متحول میکند و از شما یک قهرمان میسازد یا اینکه ایده احمقانهای است که هرگز جواب نمیدهد.
اولین اقدام شما، به احتمال زیاد، انجام برخی تحقیقات برای یافتن اینکه آیا دیگران از ایده های مشابه استفاده می کنند یا خیر. به احتمال زیاد با گوگل شروع کرده و نتایج برتر را مطالعه کرده اید. اگر هیچ کس دقیقاً همان کار را انجام نمی دهد، قدم بعدی شما ممکن است بررسی جزئیات ایده شما باشد. آیا برای انجام آن به فناوری نیاز است؟ اگر چنین است، می خواهید آن را بررسی کنید. تا آنجا که به نرم افزار نظارت بر بهره وری مربوط می شود، شما در حال مرور وب هستید که معمولاً کارآمد نیست. بنابراین، هیچ امتیاز بهرهوری برای تحقیق شما وجود ندارد.
با این وجود، اگر ایده خود را دنبال کنید، گام بعدی شما احتمالاً شامل صحبت با افراد برای توسعه ایده شما است. شما امیدوار هستید که بازخورد، مشاوره و توصیه هایی در مورد اینکه با چه کسی برای کمک به توسعه ایده خود تماس بگیرید، دریافت کنید.
اگر ایده شما هنوز خوب به نظر می رسد، باید آن را بیشتر توسعه دهید، مانند ساخت نمونه اولیه یا مورد تجاری برای ارائه به تصمیم گیرندگان شرکتی. اگر آنها ایده شما را رد کنند، پس شما به همان جایی که از آن شروع کرده اید بازگشته اید. ممکن است چیزهای زیادی یاد گرفته باشید، اما تا آنجا که به هر فناوری نظارت بر بهرهوری مربوط میشود، شما زمان زیادی را صرف مرور وب، صحبت با مردم و تهیه سندی کردهاید که مطلقاً به هیچ چیز قابل اندازهگیری سازندهای منجر نشده است.
چرا ریسک کنیم؟ بهتر است روال معمول خود را انجام دهید و امتیاز بهره وری را دریافت کنید.
3. مردم خودخواه می شوند
هنگامی که بهره وری هر فرد اندازه گیری می شود و مبنای دستمزد، ارتقاء و احتمال حفظ شغلش است، او انگیزه می یابد تا امتیاز بهره وری خود را به حداکثر برساند تا اینکه به نفع تیم، همکاران یا شرکتش کار کند.
چرا او باید چند ساعت را صرف گوش دادن به ایده های دیگران و ارائه نکاتی برای کمک به آن شخص کند، در حالی که منجر به کسب امتیاز بهره وری او نمی شود؟ بهتر است زمان را هدر ندهید یا بهتر است توصیه بدی کنید تا همکار خراب شود و امتیاز بهره وری منفی بگیرد.
آن پسر بزرگتر که زمان زیادی را صرف نوشیدن قهوه، قدم زدن در دفتر و گپ زدن با مردم می کند؟ او ممکن است سازنده به نظر نرسد، اما همه را می شناسد و آخرین شایعات را می داند. اگر یکی از همکارانش ایدهای داشته باشد، میتواند به او بگوید که با چه کسی برای مشاوره صحبت کند و چه کسی میتواند به او در توسعه ایده کمک کند. او حتی ممکن است بتواند نکاتی را در مورد چگونگی گذر از رویههای بخش خرید فوقالعاده خسیس ارائه دهد. اما یک مشکل کوچک وجود دارد. او اخراج شد زیرا رتبه بهره وری شخصی او افتضاح بود.
حتی اگر بهترین ایدههای خود را به تنهایی دارید، باید برای توسعه و اجرای آن ایدهها همکاری کنید – و همینطور همکارانتان با ایدهها. اما چرا کسی باید به دیگران کمک کند در حالی که هیچ سود بهره وری برای انجام این کار وجود ندارد. در هر صورت، شما رتبه بهره وری فردی را که به او کمک می کنید افزایش می دهید
و بیشتر وجود دارد
همانطور که اخیراً نوشتم، بازیگوشی برای خلاقیت ضروری است. اما به طور قابل اندازه گیری مولد نیست.
مردم دوست ندارند همیشه تحت نظر باشند، بنابراین منجر به استرس می شود. استرس برای خلاقیت مفید نیست. استرس حتی برای کار شایسته هم مفید نیست.
اشتباهات الهام بخش خلاقیت هستند، اما اشتباهات به طور قابل اندازه گیری سازنده نیستند – در واقع کاملا برعکس.
راه حل
راه حل کاملاً واضح است: اگر می خواهید یک شرکت واقعاً نوآور باشید، همه اقدامات کارمندان خود را زیر نظر نگیرید. به آنها آزادی فکر کردن، بازی کردن، امتحان کردن چیزها، اشتباه کردن و درس گرفتن از آن اشتباهات بدهید. اگر احساس می کنید که باید بهره وری را اندازه گیری و بهبود دهید، دو کار را انجام دهید. ابتدا با یک روانشناس صحبت کنید. این نیاز وسواسی به اندازه گیری بهره وری ممکن است نتیجه روانی بودن شما باشد*. احساس بدی نداشته باشید، بسیاری از رئیسها روانپرستان هستند و در این میان بسیار موفق هستند. ثانیا، بهره وری تیم یا بهره وری سازمانی را به جای بهره وری فردی اندازه گیری کنید.
بدون نظر