ایده های خلاقانه و اینکه چگونه آنها را به سرمایه گذاری های تجاری موفق و شرکت های اجتماعی تبدیل می کنیم برای رقابت جهانی بریتانیا حیاتی است. اما چگونه از این موضوع به بهترین شکل حمایت کنیم؟
البته راه های مختلفی برای راه اندازی کسب و کار وجود دارد. اما من شدیداً کسانی را که می گویند یک تجربه دانشگاهی اتلاف وقت برای کارآفرینان آینده است یا اینکه مدرک فقط یک تکه کاغذ است، به چالش می کشم. بله، درست است که دانشآموزان تنها زمانی به «متخصص» تبدیل میشوند که در یک محیط عملی نیز یاد بگیرند ، اما این ایده که آنها این کار را در دانشگاه انجام نمیدهند، چیزی نیست که من تشخیص بدهم. دانش آموزان به سادگی از یک کتاب درسی در دیوارهای کلاس درس نمی آموزند.
روش های مدرن یادگیری
برنامه ها اغلب به طور مشترک با کارفرمایان طراحی می شوند و دانش آموزان می توانند در پروژه های دنیای واقعی هیجان انگیز شرکت کنند، مانند پروژه همکاری Bloodhound SSC برای شکستن رکورد سرعت زمین.
دانشآموزان همچنین از فعالیتهای شبیهسازی یاد میگیرند، که در آن تعامل کارفرما در زمان واقعی و پروژههای زنده در محل مانند توسعه ساختمانها یا پروژههای تحقیقاتی پیشگام است. آنها همچنین فرصت هایی برای قرار دادن و کارآموزی با رهبران صنعت و مشاغل کوچک نوآورانه یا کارگاه های آموزشی با متخصصان در لبه برش بخش های صنعت خود دارند.
اروپایی ها، خبرنامه هفتگی ما را با تجزیه و تحلیل از محققان اروپایی دریافت کنید
دانشگاه ها اکنون بستری برای کسب و کار موفق هستند. واقعیات خود بیانگر همه چیز است. در سال تحصیلی 13-2012، دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی از ایجاد بیش از 3500 استارت آپ توسط فارغ التحصیلان اخیر خود حمایت کردند. به این ترتیب مجموع شرکتهای فارغالتحصیل فعال ایجاد شده در 13 سال گذشته به 8127 نفر رسید که 15588 پرسنل مشغول به کار بودند، سرمایهگذاریهایی بالغ بر 28.5 میلیون پوند دریافت کردند و مجموعاً گردش مالی 376 میلیون پوندی در سالهای 2012-2013 داشتند.
آجر و ایده
به نظر من سه عنصر وجود دارد که بسیاری از دانشگاه های ما را به بهترین مکان برای شروع یک تجارت تبدیل می کند.
اول اتصالات و شبکه هایی است که آنها ارائه می کنند. دانشگاه ها اغلب در قلب اقتصادهای محلی قرار دارند. آنها اغلب به طور منحصر به فرد برای گرد هم آوردن کاربران و کارشناسان برای شناسایی مسائل، تولید راه حل ها و ارائه خدمات جدید به بازار قرار می گیرند. آنها اغلب بهعنوان لنگری عمل میکنند که افراد را به هم نزدیک میکند – همانطور که در گزارش اخیر Witty در مورد تشویق انقلاب اختراع بریتانیا برجسته شده است – نقطه کانونی برای تعامل ایجاد میکند.
دانشگاهها اغلب شبکههای نوآوری را اجرا میکنند، در حمایت از رشد اقتصادی محلی با شرکتهای محلی همکاری نزدیک دارند و پیوندی برای کسبوکارهای کوچک به سایر شبکههای حمایتی کسبوکار، مانند شتابدهنده رشد ، تجارت و سرمایهگذاری بریتانیا ، و خدمات مشاوره تولید فراهم میکنند.
دوم، دانشگاهها همچنین دسترسی به امکانات و تخصص مورد نیاز دانشجویان را برای توسعه و آزمایش ایدههای خود – مانند فناوریهای روباتیک یا چاپ لیزری – ارائه میکنند. ما می دانیم که این امر برای کسب و کارها نیز بسیار ارزشمند است، برای مثال از طریق همکاری نزدیک با نهادهای تأمین مالی مانند هیئت استراتژی فناوری برای کمک به کسب و کارهای کوچک برای دسترسی به بودجه از طریق مشارکت های انتقال دانش ، که به کسب و کارهای نوپا، خرد، کوچک و متوسط اجازه می دهد تا از دانشگاهها، کالجها و مؤسسات تحقیقاتی بخش دولتی تخصص بخرید.
سوم، دانشگاهها در حال رهبری انواع ابتکارات سازمانی با تأثیر بالا برای دانشجویان هستند، همانطور که در سال گذشته توسط اتحاد دانشگاه، که من رئیس آن هستم، و انجمن ملی کارآفرینان کالج و دانشگاه به نمایش گذاشته شد. ما می دانیم که دانشگاه ها باید خلاق باشند، مسابقات دانشجویی و بودجه، و همچنین کارآموزی سازمانی.
ما با کسب و کار لیسانس (کارآفرینی تیمی) در UWE Bristol این یک گام جلوتر رفته ایم – جایی که دانش آموزان به جای کلاس درس در یک مرکز فناوری پیشرفته کار می کنند. آنها جلسات مربیگری و کارگاه های آموزشی دارند تا سخنرانی های اجباری – و این یک تجارت واقعی است که یادگیری دانش آموزان را هدایت می کند.
مهمتر از همه، افراد همچنین تشویق می شوند تا در مورد تجربیات خود فکر کنند. ما می دانیم که شکست کسب و کار کمتر به عنوان فرصتی برای یادگیری توسط کارآفرینان بریتانیایی دیده می شود: 13٪ در مقایسه با میانگین 23٪ G20 چنین فکر می کردند.
با گزارشهایی مبنی بر شکست بیش از یک پنجم کسبوکارهای جدید در 12 ماه اول، بسیار مهم است که شکست را یک فرصت یادگیری بدانیم – تا از تبدیل شدن آن به یک مانع جلوگیری کنیم.
فضا برای بهبود
البته در حین کار برای حمایت از شرکت ها و پرورش فرهنگ کارآفرینی مورد نیاز در سراسر بریتانیا، باید به تعدادی از مسائل پرداخت.
یکی از سوالاتی که برای دانشگاهها مطرح میشود، زیرا برخی از آنها بودجههایی را برای حمایت مالی از استارتآپها توسعه میدهند، اندازه سهم مالی مناسب برای آنها در کسبوکارهای نوپا است. البته، این بستگی به سطح سرمایه گذاری – مالی یا تسهیلات – دارد.
اما همانطور که ما در این مسیر پیش می رویم، من استدلال می کنم که ما بهترین موقعیت را داریم که به دنبال مدل هایی در ایالات متحده باشیم، جایی که هدف دانشگاه ها این است که سرمایه گذاری های کوچک زیادی را با گرفتن سهام 2 تا 3 درصدی در شرکت های منتج شده انجام دهند. و این با هدف بالاتری در ذهن خواهد بود – ایجاد یک رابطه طولانی مدت و ایجاد فرصت های آینده از طریق تعامل.
برای دولت، یک مسئله بسیار مبرم این است که اطمینان حاصل شود که مدل بسیار موفق کمبریج – پشتیبانی از استارت آپ ها و اسپین اوت های به اصطلاح Silicon Fens – در سراسر بریتانیا، از بریستول گرفته تا لینکلن، پلیموث، تیساید و جاهای دیگر گسترش می یابد. . کمبریج یک نمونه عالی از آنچه می توان به دست آورد است، اما اگر این میزان جاه طلبی ما باشد، دچار مشکل شده ایم.
راه اندازی و حفظ کسب و کار خود آسان نیست. دانشگاه ها فقط دانش و مهارت در مورد چگونگی توسعه ایده ها، ورود به بازارهای جدید و استفاده از فناوری های دیجیتال را ارائه نمی دهند. آنها همچنین می توانند اتصالات، شبکه ها و پشتیبانی را برای کمک به شکوفایی افراد ارائه دهند. هیچ جای دیگری وجود ندارد که کارآفرینان نوپا به افراد زیادی برای ایجاد ایدهها دسترسی داشته باشند – تا آنها را با همتایان، متخصصان و متخصصان خود آزمایش کنند.
بدون نظر