استفن مک گریل در قسمت 14 از مجموعه پروژه چند رشته ای هزاره ما استدلال می کند که تقویت نوآوری مستلزم آن است که تفکر خود را به اندازه فناوری خود تغییر دهیم.
چالش جهانی 14 : چگونه می توان پیشرفت های علمی و فناوری را برای بهبود شرایط انسانی تسریع کرد؟
ما در مراحل اولیه یادگیری نحوه استفاده از علم و فناوری – و به طور گسترده تر، نوآوری – برای کمک به مقابله با چالش های معاصر، مانند تغییرات آب و هوا و جمعیت به سرعت در حال پیر شدن استرالیا هستیم.
تغییر رویکرد ما به نوآوری به ویژه برای علم و فناوری های نوظهور مهم است. رویدادهای اخیر مسائلی را که با آنها دست و پنجه نرم میکنند برجسته میکنند، از جمله: تخریب محصولات تحقیقاتی گندم GM CSIRO توسط Greenpeace . سوال در مورد ایمنی ضدآفتاب های حاوی ” نانوذرات “؛ و نتیجه گیری مجلس اعیان بریتانیا مبنی بر اینکه بی میلی بخش های مواد غذایی و بسته بندی برای برقراری ارتباط آشکار در مورد فناوری نانو ممکن است واکنش عمومی ایجاد کند.
الگوهای موجود نوآوری ناپایدار هستند. سوال فوری این است: چه رویکردهایی باید برای حاکمیت “تحولات اجتماعی و فنی پایدار” استفاده شود ؟
چنین تحولاتی مستلزم مشارکت بهتر جامعه در علم و فناوری، مقابله با عدم قطعیت ذاتی تغییرات تکنولوژیکی، و اتخاذ دیدگاههای «سیستمیک» است – عدم وجود چنین رویکردهایی به مناقشات اخیر و انتظارات برآورده نشده کمک کرده است.
این زمینه گستردهتری برای چالش «چگونه میتوان پیشرفتهای علمی و فناوری را برای بهبود شرایط انسانی تسریع کرد؟» است. از برخی جهات، پیشرفت در استرالیا در تحول مورد نیاز نوآوری در حال انجام است. اما از جهات دیگر این چالش برآورده نمی شود. این مقاله خلاصه ای از روند استرالیا و تحولات اخیر مرتبط را ارائه می دهد.
اعلامیههای اخیر سیاست بینالمللی، مانند اتحادیه نوآوری اتحادیه اروپا و ملت نوآوری بریتانیا ، و گفتمانهای مرتبط جدید (مثلاً گفتمان «انتقالات») نشاندهنده تغییر رویکردهای «علم-فشار» به نوآوری به مدلهای جدید نوآوری «محور چالش» است.
همانطور که پروفسور فرد استوارد بریتانیا اخیراً اظهار داشت ، چنین تغییری مستلزم وجود یک «کارنامه سیاست جدید» متنوعتر است که فراتر از اقدامات و مقررات مالی سنتی است. این همچنین مستلزم دور شدن از «نظریههای نوآوری مبتنی بر فناوری» است.
ابزارهای خط مشی جدیدی برای مشارکت بهتر کاربران نهایی و تولیدکنندگان، ایجاد و تثبیت شبکه ها (مانند دستیابی به هماهنگی بهتر، تسهیل همکاری)، و انجام انتظارات و فعالیت های یادگیری محور مورد نیاز است.
اخیراً در استرالیا تفکر مشابه و رویکردهای جدیدی ایجاد شده است. استراتژی ملی فناوریهای توانمندساز (NETS) در سال 2010 برای تسهیل توسعه مسئولانه و «جذب صنعت» فناوریهای جدید ایجاد شد. یک انجمن تخصصی ایجاد شده است که بررسی می کند که چگونه بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و سایر فناوری های نوظهور می توانند به مقابله با چالش های ملی کمک کنند. علاوه بر این، انجمن فعالیتهای «آیندهنگاری» را برای تسهیل یادگیری و نوآوری انجام میدهد. همچنین یک شورای مشورتی سه جانبه ذینفعان (SAC) ایجاد شد تا به طرفهای مربوطه فرصت ارائه مشاوره به دولت، همراه با یک برنامه مشارکت اجتماعی جدید ( STEP یا “مسیرهای مشارکت علم و فناوری” را بدهد.). فراتر از NETS، نیاز به بهبود همکاری بین تحقیق و صنعت، و در نظر گرفتن بهتر مسائل علم در جامعه (مثلاً در CSIRO ) وجود دارد.
با وجود این، تحقیقات من در مورد تحقیق و توسعه فناوری نانو در استرالیا چالش های کلیدی را نشان می دهد. برای مثال، بسیاری از گروههای جامعه مدنی، SAC و فرآیندهای مشارکت عمومی موجود را بهشدت ناکافی میدانند – برای مثال، یکی از آنها را «سیلی به صورت» نامید.
چالش های بیشتر سیاستی نیز اخیراً ظاهر شده است. انتظارات و شبکه ها حفظ نشده اند، همراه با افزایش احتیاط. بسیاری از بازیگران صنعت و آکادمی علوم و مهندسی فناوری استرالیا (ATSE) استدلال میکنند که مسائل سیستمی عمده، مانند کاهش سرمایهگذاری توسط تامینکنندگان سرمایهگذاری خطرپذیر استرالیایی (به گفته ATSE در یک سوم اوج سال 2007)، مانع تجاریسازی تحقیقات میشود.
در ارتباط با این تغییرات، کاهش شدید ثبت اختراعات جدید وجود داشته است. بهعلاوه، اگرچه زبان «جذب صنعت» و فعالیتهای NETS نشاندهنده یک تغییر در حال ظهور به سمت مدلهای جدید است، رویکرد «علم-فشار» اغلب بهطور مشکلدار غالب باقی میماند.
در نهایت، عدم قطعیت در سیاست با منحل شدن NETS در سال 2013 و سطوح پایین حمایت دولت ایالتی با وجود تبلیغات مداوم وجود دارد .
گسترش توان علمی و فناوری
دولت فدرال اخیراً گزارش بزرگی توسط موسسه تجاری سازی استرالیا (AIC) منتشر کرده است که هم پتانسیل های علمی و فناوری جدید و هم مسائل تجاری سازی را در نظر گرفته است.
تمرکز این گزارش بر روی بیوتکنولوژی (کاربرد علم فناوری برای موجودات زنده و محصولات موجودات زنده برای تولید کالاها و دانش جدید)، نانوتکنولوژی (دستکاری و کنترل ماده در مقیاس اتمی) و زیستشناسی مصنوعی (گسترش مهندسی ژنتیک برای طراحی سیستمهای بیولوژیکی جدید) است. ) که “برای طیف گسترده ای از تحقیق و توسعه در تعداد زیادی از حوزه ها اساسی در نظر گرفته می شوند”، از جمله:
- بهداشت و پزشکی: پیشرفت در اطلاعات ژنومی و خدمات بهداشتی مرتبط؛ روش های تحویل دارو و تشخیص (مانند استفاده از نانوذرات برای تکنیک های تصویربرداری مولکولی). و درمان های جدید (مانند درمان با سلول های بنیادی، پزشکی احیا کننده)
- انرژی: به عنوان مثال استفاده از علم و فناوری نانو برای بهبود ذخیره سازی انرژی، سلول های خورشیدی جدید مانند فتوولتائیک های پایه پلیمری آلی و سلول های ادغام شده در محصولات لعاب.
- غذا و کشاورزی: به عنوان مثال “نانومواد” جدید – مواد مهندسی شده به گونه ای که خواص و شکل های “مقیاس نانو” را تغییر داده و به محصولات ارزش افزوده می دهند، مانند بسته بندی “هوشمند” که در صورت فاسد شدن غذا تغییر می کند. توسعه محصولات جدید از طریق اصلاح ژنتیکی (GM) یا تکنیک های غیر GM
- محیط ساخته شده: مواد کاربردی جدید که به محرک های خارجی پاسخ می دهند (مانند سطوح “قابل تعویض” که می توانند خواص آنها را با توجه به شرایط آب و هوایی تغییر دهند)، استفاده از نانوفوتونیک سبز برای کاهش مصرف انرژی، و “نانو حسگرها” برای بهبود ایمنی ساختمان.
استرالیا می تواند به نقاط قوت علمی قابل توجهی با اهمیت منطقه ای (آسیا-اقیانوس آرام) و جهانی اشاره کند. برخی از مناطق نوظهور تا حدی از دارایی های منحصر به فرد استرالیا مانند موقعیت استوایی ما (به عنوان مثال سلامت مناطق گرمسیری ، مدیریت اکوسیستم های گرمسیری مانند رودخانه ها و صخره های استوایی) ناشی می شوند. در برخی دیگر ما سابقه نوآوری قابل توجهی در (مثلاً بیونیک پزشکی ) داریم.
ارزیابی برتری در تحقیقات استرالیا (ERA) در سال 2010 ، مخصوص علم و فناوری های نوظهور، نشان داد که استرالیا دارای خروجی استاندارد جهانی یا بالاتر در بیوتکنولوژی محیطی و صنعتی، و نانوتکنولوژی (و همچنین زمینه های مرتبط مانند فیزیک کوانتومی و شیمی محاسباتی) است.
ارزیابی ERA همچنین نشان میدهد که نقاط قوت تحقیقات استرالیا به خوبی با فشار سیاسی برای حمایت از امنیت غذایی آسیا هماهنگ است .
گزارشهایی که اخیراً توسط سازمانهای علمی و فنآور استرالیایی منتشر شده است، همچنین «سیگنال» میدهد و تلاش میکند تا از فرصتهای جدید پشتیبانی کند. اینها شامل فناوریهای مراقبت از سالمندان (ژروتکنولوژی)، سوختهای زیستی نسل دوم و سوم ، و فناوریهای انرژی تجدیدپذیر و دیگر انرژیهای کم کربن است .
افزایش چالش های حاکمیتی و مدیریتی
این پتانسیل با چالش های فزاینده همراه است. در طول دهه گذشته، چهار چالش سیاسی و حکومتداری گستردهتر ظاهر شده است:
1) مسائل اخلاقی و اجتماعی به طور فزایندهای باید در مراحل تحقیق و توسعه در نظر گرفته شوند تا به مقبولیت عمومی و ابعاد ارزشی پرداخته شود.
به عنوان مثال، مسائل اخلاقی توسط فناوری نسل جدید مانند مسائل مربوط به حریم خصوصی و استقلال مرتبط با فناوری های نوظهور نظارت از راه دور سلامت مطرح می شود. بسیاری از زمینه های بیوتکنولوژی نیز بحث برانگیز هستند. پتانسیل عواقب ناخواسته (مثلاً از معرفی گونههای محصول جدید) نیز اکنون مورد توجه برجستهتری است.
2) تمایل فزاینده ای برای تأثیرگذاری بر توسعه فناوری در مراحل اولیه (مثلاً مراحل تحقیقات قبل از بازار) وجود دارد. مسائل شامل تعریف نقش و مکانیسمهای مشارکت جامعه و دانش محدود از تأثیرات احتمالی فناوریهای جدید در آینده است. تجربیات مربوط به بیوتکنولوژی و دیگر مناقشات فنی اخیر نشان می دهد که این مسائل هنوز حل نشده است.
3) پذیرش کندتر فناوری های نوظهور، مانند فناوری نانو، به دلیل ترکیب متنوعی از موانع اقتصادی و غیراقتصادی رخ می دهد. از این نظر، تجربه استرالیا منحصر به فرد نیست، زیرا این امر در سطح بین المللی نیز رخ داده است. برخی از مسائلی که به “سود سهام نوآوری” محدود از تحقیقات استرالیا کمک می کنند، به صورت محلی خاص هستند. با این حال، بسیاری از آنها نیستند.
حوزه مطالعات علم و فناوری (STS) بینش های جدیدی را در مورد مسائل کلی سیستمی ارائه می دهد. مفهوم STS از نوآوری «به عنوان فرآیندی از تعاملات … [که در شبکههای اجتماعی سطح متوسط رخ میدهد» بر این نکته تأکید میکند که این نوآوری همیشه در موقعیت اجتماعی قرار دارد و نیاز به همسویی بازیگران مختلف و مداخلات مرتبط (مثلاً برای تسهیل اقدامات مشترک) دارد.
پویایی های مرتبط نیز اغلب بر توسعه فناوری مانند “بازی های انتظار” در زمینه عدم اطمینان تأثیر می گذارد . همانطور که UK Innovation Nation اشاره می کند، چنین پیچیدگی هایی به این معنی است که “بازارها اغلب عملکرد کاملی ندارند”.
برخی از موضوعات فوق نقش مهمی را برای دولت نشان می دهد. استراتژیهای عمومی عبارتند از: «اجبار فناوری» از طریق سیاستهایی که بر تقاضای بازار برای و طراحی فناوریهای جدید تأثیر میگذارند (مثلاً تعیین استانداردهای جدید از طریق مقررات). “فعالیت های همسویی” که تعاملات قبلی بین بازیگران درگیر را تسهیل می کند (مانند کارگاه های گفتگو). و فعالیتهای «مدیریت طاقچه» که «نیچهای» جدید را با حفاظت موقت در برابر فشارهای بازار هماهنگ میکند، که در آن بازیگران میتوانند (مثلاً در مورد نیازهای کاربر) از آزمایشهای فناوریهای جدید بیاموزند.
ATSE از تحمیل فناوری های نوظهور از طریق تدارکات دولتی حمایت می کند. طرفداران ژئوتکنولوژی همچنین خواستار سیاست های جدید تقاضا برای کمک به تسریع راه حل های جدید مراقبت از سالمندان هستند. در سطح سیاست ملی، بررسی کاتلر در سال 2008 از اقدامات جدید دولت حمایت کرده است که به طور مشابه “به عنوان یک کاتالیزور برای نوآوری بخش خصوصی عمل می کند”.
اما در این میان دوراهی هایی برای دولت وجود دارد. نقش های دوگانه ارتقا و کنترل می تواند منجر به محو شدن مرزهای بین سیاست فناوری و ارزیابی شود. نقش منافع عمومی دولت ممکن است به عنوان نقش های دیگر به خطر بیفتد. فعالان اغلب این نگرانی ها را مطرح می کنند.
4) در نهایت، نوآوری افزایشی برای رسیدگی به بسیاری از چالش های معاصر کافی نیست. یک مسئله کلیدی نیاز به درک چگونگی ایجاد و حاکمیت نوآوری تحول آفرین است.
تئوری و عمل در اینجا یک کار در حال پیشرفت است. اما به نیاز به تغییر تمرکز از نوآوریهای منفرد (مانند ایجاد یک محصول یا فناوری جدید) به رویکردی چالشبرانگیز برای نوآوری سیستمهای اجتماعی-فنی بزرگتر اشاره میکند (یعنی سیستمهای جدید برای انجام کارکردهای اجتماعی مانند تحرک، سالخوردگی). -مراقبت و غیره).
بسیاری از اشکال جدید حکمرانی برای “هدایت” بسیاری از تغییرات مرتبط به هم که برای تحولات در سطح بخشی برای رسیدگی به چالشهای معاصر ضروری هستند، مورد نیاز است. همچنین نیاز فوری به توسعه توانایی برای ارزیابی بهتر پتانسیل پیشرفت های علمی یا فناوری وجود دارد، زیرا ما منابع و زمان محدودی برای رسیدگی به بسیاری از چالش ها (مانند تغییرات آب و هوا) داریم. در حالی که برخی بنبستها و شکستها در نوآوری اجتنابناپذیر هستند، ما مطمئناً میتوانیم بهتر عمل کنیم.
یک کارنامه مختلط
رویکردهای جدید به علم و نوآوری در حال ظهور هستند اما جزئی باقی می مانند. از یک سو، پاسخ به برخی از چالش های حاکمیتی و مدیریتی به وضوح مشهود است. سرمایهگذاریهای عمدهای نیز در زیرساختهای تحقیقاتی (مانند تأسیسات ساخت ملی ) و دیگر زیرساختهای سایبری توانمند انجام شده است که فرصت استفاده بهتر از دانش علمی را فراهم میکند.
از سوی دیگر، مسائل سیستمی و تشدید چالش های حاکمیتی، ظرفیت ما را برای مهار هدفمند علم و فناوری محدود می کند.
ظرفیت سیاست گذاران استرالیایی و سایرین برای قدردانی و رسیدگی موفقیت آمیز به این مسائل، بر ظرفیت ما برای مهار علم، فناوری و نوآوری تأثیر می گذارد و به ما کمک می کند تا با چالش هایی مانند تغییرات آب و هوا و امنیت غذایی که بر وضعیت انسان در حال حاضر و آینده تأثیر می گذارد، مقابله کنیم.
بدون نظر