(این قسمت دوم مقاله در مورد اکوسیستم است – قسمت اول را اینجا بخوانید )

فکر کردن در مورد اکوسیستم مطمئناً به ما امکان می دهد از محدوده طبیعی خود خارج شویم. توانایی مقابله با مشکلات اجتماعی در یک اکوسیستم می‌تواند به شما امکان ورود به بازارهای جدیدی را بدهد که به عنوان یک سازمان غیرممکن بود، زیرا توانایی مشارکتی برای گسترش فراتر از کانال‌های سنتی‌تر تحویل یا استفاده از زیرساخت‌ها را نداشتید و بر پایه‌ی دیگران ایجاد می‌کردید. تخصص

همه ما با پیدا کردن و اتصال به “قبیله” خود که همه بسترهای اجتماعی مختلف فراهم می کنند، در درون خود ارتباطات بیشتری ایجاد می کنیم. جمع سپاری نمونه دیگری است که پتانسیل عظیمی را برای بهره برداری ارائه می دهد، زیرا می تواند افراد زیادی را برای ایجاد، خدمت و رشد جوامع کاملاً جدید از ابتدا “ساده”، با ایجاد دانش در زمان واقعی تشویق کند.

آینده همکاری‌ها می‌تواند به طور فزاینده‌ای دارایی‌هایی را که قبلاً بیکار بوده یا کمتر استفاده شده‌اند به اشتراک بگذارد. ما می بینیم که با ارزش ترین شرکت هایی که امروزه در حال ظهور هستند عمدتاً مبتنی بر مدل های تجاری پلت فرم پیچیده ای هستند که در آن اکوسیستم ها برای سلامتی و جاه طلبی های جهانی آنها حیاتی هستند (اپل، آمازون، تولیدکنندگان خودرو همگی نمونه هایی هستند).

اما آگاه باشید – چالش ها دشوار است

اغلب این شامل طراحی معماری، پلتفرم‌ها، ساخت استانداردهای جدید و تجهیز برای ادغام و تطبیق اعضای مختلف یک جامعه است که چیزی مرتبط برای مشارکت دارند. مدیریت این شکل رو به رشد پیچیدگی، نظریه‌ها، مرزها، سازمان‌ها و چگونگی وجود آنها در آینده را به چالش می‌کشد.

نوآوری در اکوسیستم امروزه بیشتر در مورد مدیریت فراتر از موارد شناخته شده فوری در تمرکز محدود یک سازمان در جهان است. مسابقه برای به دست آوردن مزیت و اغلب تلاش برای تسلط و تأثیرگذاری بر مسیر آینده بازار است. این امر مستلزم دیدگاه گسترده‌تر، تنوع بیشتر تفکر با بهره‌گیری از سطوح مختلف تخصص تخصصی است.

متأسفانه ما هنوز به طور کامل برای مدیریت این اکوسیستم های نوآوری جدید مجهز نیستیم. ما باید از طریق یک نظریه در حال ظهور بهتر در مورد رهبری یا عملکرد خوب فکر کنیم. ما باید اندازه گیری و تأثیری را که اکوسیستم ها در پیشبرد فعالیت های نوآورانه ما خواهند داشت، پیش ببریم.

اندازه گیری نوآوری در اکوسیستم ها تفاوت های واقعی دارد

برای شروع باید نوآوری را بیشتر در جنبه های زیر اندازه گیری کنیم:

پیوندها – محتوا و بهره‌وری روابط، اتحادها، همکاری‌ها، تعاملات، شبکه‌ها، خوشه‌ها و تمام جنبه‌ها و دارایی‌های تکمیلی که برای انجام این کار استفاده می‌شوند.

درگیری دانش – توانایی جذب دانش به سازمان، از طریق محتوا و ارزش بیشتر، از طریق افراد درگیر و روشی که ما این دانش جدید را تثبیت و منتشر می کنیم.

دارایی های نامشهود – به طور فزاینده ای افراد و ترکیب سرمایه فکری آنها در دانش، روابط و نحوه ساختار کار، نقطه کانونی اصلی موفقیت نوآوری خواهد بود.

شرایط نوآوری – ما نیاز به توسعه توانایی “احساس و پاسخ” به تغییرات در بازارها، از رقابت و ارزیابی این تغییرات در “زمان واقعی” داریم و برای این کار بسیار بیشتر به داده ها و تجزیه و تحلیل وابسته خواهیم شد.

اتصال این چهار جنبه مهم حیاتی می شود. همانطور که ما یاد می گیریم همه این دانش دریافتی (داده محور) را جمع آوری کنیم، این بر برنامه های نوآوری خودمان تأثیر می گذارد و آنها را ملزم به تطبیق، پویایی و سیال بودن می کند. ما باید الگوهای در حال تغییر را بشناسیم و سپس این نقاط واکنش را ایجاد کنیم تا فعالیت نوآوری خود را جلوتر از بازی حفظ کنیم.

سازماندهی در شبکه های شرکت ها در اکوسیستم های متعدد

سازمانی که دنیایی در حال تغییر را متصور است، باید حول اکوسیستم ها سازماندهی کند تا بتواند آن چشم انداز را به دست آورد تا جایگاه تأثیرگذاران پیشرو را به دست آورد.

اکوسیستم ها به تعاملات بیشتر در جامعه نیاز دارند و برای به دست آوردن هم افزایی و تأثیرات کار در یک اکوسیستم به فعالیت های کنترل شده تری نیاز دارند. مدیریت روابط باید بر تقویت، هدایت نوآوری و دانستن چگونگی تطبیق این موضوع با کل مفهوم تمرکز کند. کار آسانی نیست.

اکوسیستم هایی که در نهایت مدل های کسب و کار جدید تولید می کنند بر ظرفیت زیادی برای چابکی در سازمان های شرکت کننده تکیه دارند. قابلیت‌ها و شایستگی‌های داخلی به دلیل پویایی‌های جدید به شدت گسترش می‌یابد، برای مدیریت این چالش‌ها و بسیاری از سوگیری‌های فرهنگی که می‌توانند «خط دید» را کور کنند، به یک ارکستراتور قوی اکوسیستم نیاز دارید.

همسو کردن شرکا بر اساس نیازهای پلتفرم بسیار متفاوت از همسو کردن آنها با نیازهای یک سازمان است. در گذشته ما برای برآوردن نیازهای خاص آن یک سازمان مسلط وفق دادیم زیرا آنها فرآیند را کنترل می کردند. امروز می‌توانید به گونه‌ای دیگر بحث کنید که چرا آنچه را که لازم می‌بینید بهترین و شاید متفاوت از آنچه در ابتدا تصور می‌شد نیست، و بهتر و تکاملی است، اما نیاز به تغییر و اختلال بیشتر در درون دارد. این امکان را برای نوآوری های بیشتر، چالش بیشتر با وضعیت موجود فراهم می کند و اغلب سازمان ها را از مناطق آسایش موجود خود خارج می کند.

همانطور که ما به اکوسیستم فکر می کنیم، باید متفاوت فکر کنیم

در هر حرکتی برای پیوستن به اکوسیستم‌های نوآوری با دقت فکر کنید، اگر به خوبی مدیریت شوند، بازدهی بالا و فوق‌العاده جذابی دارند. آنها تقریباً همیشه بازارهای موجود را مختل می کنند و برای شرکت کنندگان بسیار ارزشمند هستند. در اینجا یک “اما” بزرگ نیز وجود دارد، زیرا مسیر رسیدن به آن “نقطه موفقیت” پر از ریسک بالقوه و انرژی “صرفه” بسیار زیاد است.

مراقب آن “سکوهای در حال سوختن” باشید

همانطور که در عصر اختلال ادامه می دهیم، سکوهای سوزان در اطراف ما خواهند بود. برای مقابله با این، ما باید از عصر جدید نوآوری مشترک جهانی استقبال کنیم که در آن توانایی‌های حرکت بین اکوسیستم‌های مختلف، همکاری در سطوح مختلف مشارکت، برای استخراج اشکال کاملاً متفاوتی از ارزش نوآوری که چشم‌انداز رشد ما را پیش می‌برد، یاد می‌گیریم.

یک راه پیشنهادی که ما باید در مورد ساخت اکوسیستم فکر کنیم

یکی از گزارش‌های اخیری که از Deloitte می‌خواندم ، بر اساس برخی از تحلیل‌های اخیر آن، نشان می‌دهد که ما باید در نظر بگیریم و تشخیص دهیم که اکوسیستم‌ها و پلتفرم‌ها کجا به ما کمک می‌کنند. آنها پیشنهاد می کنند که با پاسخ دادن به این سؤالات اولیه که من اقتباس و توسعه داده ام، شروع کنیم:

  1. چه چیزی قابلیت های حیاتی را برای حداقل تحول پایدار برای مشارکت و یادگیری در مورد این تغییر در حال وقوع برای درک و مشارکت ایجاد می کند؟
  2. چه چیزی باید در استراتژی سازمانی و به ویژه جایی که تفکر پلتفرم وارد عمل می شود، برای تغییر اساسی پیشنهادات نوآوری که به عنوان یک سازمان مستقل در دسترس نیستند، تکامل یابد؟
  3. چگونه می‌توانیم پتانسیل داخلی منابع، دانش ذخیره شده و دارایی‌های نهفته را آزاد کنیم تا با چالش‌های سخت‌تری مقابله کنیم که می‌توانند صنعت را متحول کنند و چه کسی می‌تواند در این امر کمک کند؟
  4. در نهایت با زندگی در دنیای در حال تغییر مرزهای مبهم، مرزهای ناشناخته، چگونه می‌توانیم در اکوسیستم‌های مختلف یادگیری و ارزش شرکت کنیم که می‌تواند موقعیت رقابتی ما را تغییر دهد و جهشی قابل‌توجه برای ما فراهم کند؟

به طور خلاصه

اکوسیستم، از طریق استفاده از فناوری، ابر و مجموعه ای متنوع از همکاری ها، به طور فزاینده ای به جریان اصلی ورودی های نوآوری، شتاب دهنده ها و ارزش تحویل تبدیل می شود. ما باید برای آن آماده شویم، آزمایش کنیم، درگیر پیشنهادات مختلف شویم. پلتفرم‌ها، مشارکت‌های استراتژیک، مدل‌های کسب‌وکار جدید، همه در دستور کار هر سازمان جهانی جدی قرار خواهند گرفت و یادگیری ارائه از طریق این امر مستلزم یک سیستم نوآوری کاملاً متفاوت مدیریتی است که حول سازگاری و تغییر اکوسیستم‌ها ساخته شده است.

نوآوری از مبتنی بر نوآوری افزایشی، که همه در داخل طراحی شده است، به پیشنهادهای جسورانه و مشارکتی، عبور از مرزهای صنعت تثبیت شده امروزی، فراتر رفتن از مرزهای نوآوری مختلف، مشارکت در پلتفرم های مختلف و استخراج به روش های مختلف در اکوسیستم های مختلف تبدیل می شود. . این کل نیاز به ارزیابی مجدد حاکمیت، مدیریت ریسک و منابع مورد نیاز برای فعالیت در این دنیای نوآور جدید را باز خواهد کرد. این امر مستلزم مجموعه ای بسیار متفاوت از رشته ها، فرآیندها و طراحی است.

آیا هنوز در حال بررسی این پویایی نوآوری جدید پلتفرم ها و اکوسیستم ها هستید؟ برای یادگیری و تطبیق باید در موقعیتی قرار بگیرید که بتوانید آزمایش کنید، آزمایش کنید، بهره برداری کنید و کاوش کنید. این تغییر حتی از حرکت از نوآوری بسته به نوآوری چشمگیرتر است، و بسیاری از مواردی را که اخیراً به طور اساسی بازطراحی و دوباره تغییر یافته است را به چالش خواهد کشید.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *