ساختن یک چارچوب مکالمه نوآوری هرگز آسان نیست، همه ما به روشهای مختلفی با آن مواجه میشویم و آن مکالمات استراتژیک در لبهها شروع به شکستگی میکنند و هر چه بیشتر صحبت میکنیم بیشتر به سمت تاکتیکی میلغزند.
در این زمان از سال برای بسیاری، این یک شانس بالقوه به دست آمده (یا از دست رفته) برای تأثیرگذاری بر برنامه های استراتژیک و تضمین تعهد و بودجه نسبت به فعالیت های نوآورانه شما برای سال آینده و پس از آن است.
اگر فقط در نوآوری ها غوطه ور هستید، این نوع گفتگوی استراتژیک می تواند پست های هدف را تغییر دهد، چشم انداز را تغییر دهد و می تواند چارچوب متمرکزتری را برای ساختن پیشنهادات به نوآوری بدهد.
چارچوب یک چارچوب مکالمه نوآوری
آنچه من در اینجا پیشنهاد می کنم یک چارچوب مکالمه نوآوری است، در مورد اینکه چگونه می توانیم به ارزش های پیشنهادی استراتژیک مختلف نزدیک شویم، و اینکه در کجا ممکن است نیاز داشته باشیم در مورد آنها در سازمان بحث کنیم، به عنوان نقاط تاثیر ، تا بتوانیم به سمت درجه بالاتری حرکت کنیم. تراز نوآوری برای همه درگیر.
اگر سه محور استراتژیک «کلاسیک» رهبری محصول، تعالی عملیاتی یا صمیمیت با مشتری را در نظر بگیریم، باید نکات بالقوه متفاوت تأکید را در هر رویکرد نوآوری پیشنهادی که باید اتخاذ کنیم، روشن کنیم. ما باید در هر رویکرد نوآوری، مشخص کنیم که چه چیزی و کجا باید تمرکز اصلی خود را قرار دهیم.
تراز کردن نوآوری در چارچوب گفتگوی استراتژیک
این قاببندی میتواند برای یادآوری به افرادی که درگیر هستند مفید باشد که تفاوتهای قابل توجهی وجود دارد. نیاز به توافق و همسویی در مورد آنچه که به سمت آن حرکت می کنیم وجود دارد – و حمایت از هر جهت استراتژیک انتخاب شده. این چارچوب واقعاً می تواند بحث را باز کند. می تواند پیامدهای احتمالی و چالش های پیش رو را نشان دهد.
به همین ترتیب، برخی ممکن است استدلال کنند که شما در واقع باید هر سه را با هم ترکیب کنید، خوب من مطمئناً میخواهم بپرسم که آیا این امکان همزمان وجود دارد یا خیر . من واقعاً به آن شک خواهم کرد، اگر فقط برخی از جنبه هایی را که در این چارچوب در بالا بیان کردم را در نظر بگیرید.
اگر هنوز تقاضا می شود، و برخی از رهبران می توانند دقیقاً همین را مطالبه کنند – بخواهند همه پایه ها را پوشش دهند بدون اینکه بدانند چرا باید واقعاً روی یکی از این موارد تمرکز کنند. جهتی که می روید مستلزم تمرکز سازمانی برای ایجاد نوع قابلیت ها، منابع و فرآیندهایی است که با آن مطابقت دارند.
نیاز به همسویی واقعی استراتژی و نوآوری
نوآوری در خدمت اهداف استراتژیک مانند رشد سهم بازار، تمایز و اختلال در بازارهای مجاور، خدمت به نیازهای مشتری در حال تغییر و تقاضا یا بهبود فرآیند تحویل با شناسایی آنها و سپس بهره برداری سریع و مؤثر از آنها است. اولین چیز این است که شما باید یک مکالمه محکم و متفکرانه در مورد نوع تاکید استراتژیک داشته باشید که می خواهید به آن برسید.
ایجاد اهداف روشن و پیوند / همسو کردن نوآوری با آن استراتژی های چابک تر یک گام حیاتی قبل از ورود به مرحله مفهومی واقعی نوآوری است. مدیران ارشد باید شیوه ای را ایجاد کنند که در آن نوآوری در چارچوب استراتژیک تعیین شده توسط اهداف، چشم انداز و استراتژی ها قرار می گیرد.
واقعاً سعی کنید برخی از اصول کلیدی را ایجاد کنید
پیشنهاد میکنم واقعاً، حتی بیشتر ، به چارچوبی نیاز دارید تا تفاوتهای مهم را به شما یادآوری کند و چه جنبههایی برای ارائه به بخشهای ارزش پیشنهادی متمایز نیاز به تمرکز واضح دارند. هر پیشنهاد ارزش استراتژیک پیامدهای مهمی برای برنامه ریزی و کار دارد.
این چارچوب می تواند به شما کمک کند تا در دستیابی به همسویی بیشتر بین جهت استراتژیک (رهبری محصول، تعالی عملیاتی یا صمیمیت مشتری) و جنبه های کلیدی نوآوری که به همسویی با این امر کمک می کند که سازمان باید در مورد آن فکر کند و روی آن کار کند.
آیا برای شما معنایی دارد؟ من مشتاق دریافت نظرات شما هستم.
بدون نظر