در IBM در سال 2010 یک نظرسنجی از 1500 مدیر اجرایی (مدیر عامل) در مورد مسائل تجاری انجام داد و دریافت که 60٪ از افراد مورد بررسی، خلاقیت را به عنوان مهمترین عامل برای موفقیت در آینده ذکر کردند. یک نظرسنجی مشابه در سال 2012اظهار داشت که “مدیران عامل به طور مداوم چهار ویژگی شخصی را برجسته می کنند که برای موفقیت آینده کارکنان بسیار مهم است: مشارکتی، ارتباطی، خلاق و انعطاف پذیر”. در نتیجه، می توان انتظار داشت که کسب و کارها برای استخدام افراد خلاق تر و اتخاذ شیوه های خلاقانه تر تلاش می کنند. با این حال، من شواهد زیادی از این اتفاق نمی بینم. در هر صورت، به نظر می رسد که کسب و کارها علاقه کمتری به خلاقیت نشان می دهند. دو دلیل بالقوه برای این وجود دارد. اولاً، آنچه مردم می گویند در نظرسنجی ها می خواهند، اغلب به طور چشمگیری با آنچه که از طریق رفتارشان نشان می دهند می خواهند متفاوت است. افراد رژیمی را در نظر بگیرید که می گویند می خواهند چربی و شکر کمتری بخورند. ثانیاً، این نظرسنجی ها به ترتیب چهار و دو سال پیش تکمیل شد. در این محیط تجاری در حال تغییر سریع، مدیران عامل ممکن است نظر خود را تغییر داده باشند و شاید اکنون احساس کنند که نظافت و بهداشت شخصی مهمترین فاکتور در کارمندان است. بالاخره چه کسی می خواهد با کسی که بوی بدی دارد کار کند؟
با این حال، اجازه دهید ما، شما و من، کمی خوشبین باشیم و فرض کنیم که رهبران و کارمندان خلاق برای حداقل چند رهبر شرکت حیاتی هستند – برای مثال خودتان. مدیران عامل برای پرورش خلاقیت در بین کارکنان خود چه کاری می توانند انجام دهند؟ در اینجا چند پیشنهاد وجود دارد.
یک: ایده ها را پیاده سازی کنید
اگر مدیر عامل می خواهد مردم خلاق باشند، باید ایده های قابل اجرا آنها را اجرا کند. در غیر این صورت، کارمندان به سرعت متوجه خواهند شد که خلاقیت کمی ساختگی است و دیگر خلاقیت را آزار نخواهند داد. صرف وقت گرانبها برای توسعه و ترویج ایده ها اگر صرفا نادیده گرفته شوند، چه فایده ای دارد؟ از سوی دیگر، اگر ایده های جدید به طور منظم آزمایش و اجرا شوند، کارمندان مشتاق ایجاد و پیشنهاد ایده به شرکت شما خواهند بود.
چه کاری می توانی انجام بدهی؟
فرآیندهایی را برای توسعه، آزمایش و اجرای ایده های خلاقانه تعیین کنید.
دو: از معیارهای احمقانه اجتناب کنید
کسبوکارهای بزرگ، موجودیتهای بسیار پیچیدهای هستند که برای بقای خود باید سودآور باشند (یا حداقل از بین بروند). بنابراین تعجب آور نیست که رهبران کسب و کار برای بررسی میزان عملکرد کسب و کارشان به انواع معیارها تکیه می کنند. این شامل تلاش برای اندازه گیری خلاقیت است که اندازه گیری آن بسیار دشوار است. نتیجه اغلب اندازه گیری موارد اشتباه است تا اعدادی برای قرار دادن در گزارش ها و نمودارهای نوار تغذیه در ارائه های پاورپوینت وجود داشته باشد.
دو عددی که معمولاً برای خلاقیت شرکت اندازه گیری می شود، تعداد ایده ها و نرخ مشارکت در طرح های نوآوری است. اینها ممکن است اعداد بسیار خوبی باشند، اما از نظر خلاقیت کاملاً بی معنی هستند. من مشاغلی را می شناسم که از نرم افزار برای جذب هزاران ایده از تعداد زیادی کارمند استفاده می کنند. با این حال، این شرکت ها به اندازه یک قورباغه نوآور هستند. برخی دیگر از چنین نرم افزارهایی استفاده نمی کنند، مدیران نوآوری ندارند و تنها چند ایده را اجرا می کنند. با این حال، آنها واقعا ایده ها را به جای ثبت آنها در یک پایگاه داده پیاده سازی می کنند و در نتیجه، این شرکت ها واقعا خلاق هستند.
چه کاری می توانی انجام بدهی؟
ایده ها را به حساب نیاورید. واقعا اینکارو نکن نتایج خلاقیت را اندازه گیری کنید، مانند محصولات جدید، محصولات موجود بهبود یافته، بسته بندی بهتر، فرآیندهای بهبود یافته و تعداد دفعاتی که شرکت شما نوشته های مثبتی در مطبوعات دریافت می کند.
سه: افراد خلاق را استخدام کنید
اکثر شرکتها ادعا میکنند که میخواهند متفکران خلاق و کسانی که دارای پیشینه کارآفرینی هستند (که تصور میشود نسبتاً خلاق هستند) استخدام کنند. با این حال، تحقیقات نشان میدهد که متفکران خلاق عموماً مورد علاقه نیستند و کارآفرینان نه تنها به سختی شغل پیدا میکنند، بلکه زمانی که این کار را انجام میدهند، حقوق کمتری نسبت به افراد غیرکارآفرین دریافت میکنند .
اگر به هر وبسایت شغلی مراجعه کنید و پستهای سطح مدیریت میانی را جستجو کنید، خواهید دید که سازمانها ناگزیر میخواهند افرادی را با مدرک و سابقه کاری در زمینه تخصصی مربوطه استخدام کنند. یک مدیر بازاریابی باید مدرک بازرگانی، MBA و چندین سال تجربه در بازاریابی در یک شرکت مشابه داشته باشد. این امر باعث میشود که فرد استخدام شده با کارکنان موجود سازگار باشد و بسیار شبیه باشد. اما بعید است که او تنوع فکری را به کار بیاورد و به دلیل اینکه بسیار شبیه بقیه افراد در بخش بازاریابی است، بعید است که تفکر جدیدی را به تیم بیاورد.
تنوع خلاقیت را تغذیه می کند در حالی که یکنواختی منجر به انطباق می شود. اگر مدیر عامل به کارمندان خلاق میخواهد، باید اطمینان حاصل کند که شرکت افرادی با پیشینههای متنوع و ذهن خلاق استخدام میکند، نه افرادی که متناسب با قالب شرکت هستند.
علاوه بر این، تنوع نباید به تجربه و تحصیلات محدود شود. در غرب، بسیاری از کسبوکارها عمدتاً توسط هیئتهای مردان میانسال سفیدپوست اداره میشوند. زنان، افراد از فرهنگهای مختلف و حتی افراد با گرایشهای جنسی متفاوت میتوانند تفکر و خلاقیت جدیدی را به مدیریت ارشد بیاورند.
چه کاری می توانی انجام بدهی؟
روی کمی آموزش سرمایه گذاری کنید. تیم منابع انسانی خود را برای درک، استخدام و تشویق کارکنان خلاق آموزش دهید. مدیران را آموزش دهید تا به جای جلوگیری از کارمندان خلاق، از آنها حمایت کنند. از ارسال آگهیهای شغلی که تنوع تجربیات حرفهای، تجربیات شخصی، پیشینه و فرهنگ را تشویق میکنند، تشویق کنید. سیاستی برای تشویق تنوع در استخدام ایجاد کنید.
چهار: در فعالیت های خلاقیت و نوآوری شرکت کنید
در کارگاه های تفکر ضد متعارف (ACT) و رویدادهای تسهیل شده من که در آن مدیر عامل (یا رئیس یا مدیر عامل) شرکت می کند، نتایج عالی بوده است! سازمان دهندگان و شرکت کنندگان این رویداد احساس غرور می کنند که مدیرعامل شرکت دارد و این پیام قدرتمندی را ارسال می کند که مدیر عامل واقعاً به نوآوری اهمیت می دهد. افرادی که با مدیرعامل کار می کنند (کارگاه های من ناگزیر شامل قرار دادن افراد در تیم های کوچک برای اعمال عملی ACT است) الهام گرفته شده و داستان هایی برای گفتن دارند.
تسهیلگرانی که طوفان فکری انجام میدهند، اغلب برعکس این احساس را دارند. آنها ادعا می کنند که وقتی مدیر عامل یا سایر مدیران ارشد شرکت می کنند، از افرادی که از ارائه ایده های غیرعادی در مقابل مدیران ارشد شرکت خجالتی هستند، جلوگیری می کند. این به این دلیل است که طوفان فکری انتقاد از ایدهها را ممنوع میکند و در نتیجه کارمند نمیتواند بداند که مدیرعامل واقعاً چه احساسی در مورد ایده خود خواهد داشت. بنابراین او راه امن را در پیش می گیرد و ایده های ظالمانه ترش را برای خودش نگه می دارد.
ACT پذیرای انتقاد است. این به این معنی است که یک کارمند می تواند از زیر سوال بردن ایده های مدیر عامل احساس امنیت کند و اگر مدیر عامل از ایده های او انتقاد کند، کارمند می تواند از تفکر خود دفاع کند. نتیجه یک موقعیت سخت نیست که در آن ایده ها در مقابل یک رئیس ناگفته پیشنهاد شود، بلکه فرصتی برای بحث و گفتگو و بحث در مورد ایده ها است. علاوه بر این، ارزش یک کارمند که درباره ایدههایش با مدیرعامل بحث میکند نمیتواند دستکم گرفت.
هنگامی که مدیر عامل در یک کارگاه یا جلسه ACT شرکت می کند، مردم به ناچار پس از آن با داستان های بسیار مثبت در مورد تجربه به سراغ من می آیند.
چه کاری می توانی انجام بدهی؟
در صورت امکان، فعالانه در فعالیت های خلاقیت و نوآوری شرکت کنید. اما ابتدا با تسهیل کننده چک کنید. برخی از کار کردن با گروه هایی که شامل یک مدیر ارشد هستند، مطمئن نیستند یا راحت نیستند.
پنج: راه اندازی Skunkworks
Skunkworks بخشهای مستقل و مستقل در شرکتهایی هستند که به آنها آزادی آزمایش با ایدهها داده میشود. به طور معمول، آنها بودجه و توانایی پیگیری سریع اجرای ایده ها را دارند. از آنها انتظار می رود که اغلب شکست بخورند به این امید که گهگاه به طور درخشان موفق شوند. در سازمان هایی که فرهنگ نوآوری خوبی ندارند، skunkworks احتمالا بهترین راه برای شروع نوآوری است. چندی پیش، من با چند نفر که مسئول کارگاه های یک بانک آفریقایی بودند، شام خوردم. کارهایی که آنها انجام می دادند باور نکردنی بود — و بانک های کشورهای توسعه یافته را شرمنده می کردند. علاوه بر این، آنها نتایج بسیار بهتری از آنچه انتظار داشتند می گرفتند.
چه کاری می توانی انجام بدهی؟
بودجه و منابعی را برای یک skunkworks فراهم کنید، قوانین اساسی را ایجاد کنید، یک تیم را مسئول قرار دهید و سپس آنها را رها کنید!
انجام دهید
اجرای هر پنج مورد از این اقدامات، به خصوص برای یک مدیر عامل، نسبتاً ساده است. با این حال، مدتی طول می کشد تا نتایج به دست آید. سیاست استخدام کارمندان متنوع مستلزم آن است که کارکنان بالقوه پیدا شوند، استخدام شوند، آموزش ببینند و فرصتی برای شروع کار به آنها داده شود. در نهایت، آنها شروع به گفتگوهای تحریک آمیز می کنند که منجر به ایده هایی می شود. این ایده ها توسعه، آزمایش و اجرا خواهند شد (به شرطی که مدیر عامل اولین توصیه بالا را اعمال کند). اما یک شبه اتفاق نخواهد افتاد. طول میکشه. با این وجود، اگر یک مدیر عامل این پنج توصیه را به کار گیرد، می تواند در عرض یک سال از نیروی کار خلاق تر و شرکت نوآورتر مطمئن شود.
کمی کمک بگیرید
اگر برای هر یک از مسائل موجود در مقاله بالا به کمک کمی (یا زیاد) نیاز دارید، احتمالاً می توانم کمک کنم. من در کارگاه های آموزشی نوآوری برای مدیران و گفتگوهای انگیزشی تخصص دارم و همچنین می توانم خدمات مشاوره ای ارائه دهم. اطلاعات بیشتر را اینجا بخوانید یا اینجا تماس بگیرید .
بدون نظر