مارتین پارکینسون، وزیر دپارتمان نخست‌وزیری، گفته است که استرالیا باید به گسترش ایده‌ها در سراسر اقتصاد سرعت بخشد تا به دنبال استانداردهای زندگی بالاتر باشد.

پارکینسون روز دوشنبه در جلسه کمیته توسعه اقتصادی استرالیا (CEDA) گفت که نوآوری – ایجاد و به کارگیری ایده ها – در بهبود استانداردهای زندگی بسیار مهم است.

اما «نوآوری اندازه گیری شده در اقتصادهای پیشرفته از جمله استرالیا از اوایل دهه 2000 کاهش یافته است. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد سرعت انتشار ایده‌ها در طیف وسیعی از صنایع کند شده است.»

پیام اصلی پارکینسون این بود که می‌توان با یک دستور کار اصلاحی که باز بودن و رقابت را تشویق می‌کرد و مدیریت بهتر در کسب‌وکارها را تقویت کرد.

او چندین عامل را برجسته کرد که می تواند مانع از پذیرش ایده های جدید شود.

حقوق مالکیت فکری، که قوانینی را برای استفاده از ایده ها وضع می کند، می تواند استفاده از آنها را محدود کند یا هزینه هایی را بر آن تحمیل کند. مسئله تعادل بود: «اگر تعادل را اشتباه بگیریم، نوآوری را خفه می‌کنیم – اگر آن را درست انجام دهیم، آن را تشویق می‌کنیم».

او گفت: «دولت‌هایی که دسترسی به داده‌ها را محدود می‌کنند نه تنها شانس نوآوری در سیاست‌های عمومی را کاهش می‌دهند، بلکه اغلب مسئولیت‌پذیری سیاسی را نیز کاهش می‌دهند.»

پارکینسون گفت که تنظیمات مالیاتی و نظارتی اغلب ریسک پذیری را جریمه می کند. «اغلب ما هزینه‌های زیادی را بر تلاش‌های کسانی تحمیل می‌کنیم که در انجام یک ریسک مشروع شکست می‌خورند»، مانند زمانی که مقررات ورشکستگی کسانی را که می‌توانستند دوباره شروع کنند، جریمه می‌کرد. مقامات نظارتی انگیزه هایی برای ریسک گریزی داشتند.

باید راه‌هایی برای بازگشت از شکست وجود داشت، از جمله از طریق بازآموزی و توسعه مهارت‌ها.

پارکینسون گفت که اجازه دادن به رفتار ضدرقابتی به نفع شرکت‌های متصدی نسبت به کسب‌وکارهای بالقوه نوآورانه‌تر است و همیشه منافع تولیدکننده را بر مصرف‌کنندگان ترجیح می‌دهد.

«در جایی که دولت‌ها به حمایت از کسب‌وکارهای زیان‌ده، از طریق محافظت در قالب‌های متعدد آن، ادامه می‌دهند، ما ذاتاً جریان منابع را به سمت منابع نوآورانه‌تر متوقف می‌کنیم.

حتی در جایی که اجازه می‌دهیم خدمات دولتی بدون منازعه باشد و بیشتر بر اساس منافع کارکنان باشد تا منافع مصرف‌کننده، به احتمال زیاد به نوآوری آسیب می‌رسانیم.»

پارکینسون گفت که در حالی که دولت نقشی در ایجاد شرایط دارد، در نهایت کسب‌وکارها نوآوری تجاری را هدایت می‌کنند – و در اینجا چشم‌انداز و زیرکی مدیریت مهم هستند.

او به مطالعه روی شیوه های مدیریت در تولید اشاره کرد که نشان داد رویه ها در استرالیا متوسط ​​است.

ما بسیار پایین تر از بازیگران برتر مانند ایالات متحده، آلمان، سوئد، ژاپن و کانادا هستیم، اما بیشتر شبیه فرانسه، ایتالیا و بریتانیا هستیم.

همچنین تفاوت قابل توجهی در عملکرد مدیریتی در داخل کشورها وجود دارد. استرالیا، مانند برخی دیگر از کشورها، نسبت به ایالات متحده دارای تعداد بیشتری از شرکت ها با عملکرد مدیریتی نسبتا ضعیف است.

تحلیل رگرسیون نشان می‌دهد که افزایش شیوه‌های مدیریتی در شرکت‌های تولیدی استرالیا به سطح متوسط ​​در ایالات متحده، سطح بهره‌وری در تولید استرالیا را حدود 8 درصد افزایش می‌دهد.

با وجود موانع، پارکینسون گفت که نسبت به نقشی که نوآوری در افزایش درآمد ملی استرالیا ایفا می کند خوشبین است.

او بر اهمیت رقابت تاکید کرد، به این معنی که کسب و کارها تشویق می شوند تا پیشروی کنند یا نوآوری های دیگران را بپذیرند. همچنین رقابت به معنای تخصیص سریع منابع کسب‌وکارهای ناموفق بود.

تجارت باز به این معنی بود که بخش ها مجبور به نوآوری برای حفظ مزیت خود نسبت به واردات شدند.

پارکینسون نسبت به چالش های پیش روی بخش خدمات در بازار صادرات هشدار داد.

شرکت‌های مبتنی بر خدمات بیشتر و بیشتر در بازار جهانی رقابت می‌کنند. برخلاف منابع و کالاها، استرالیا هیچ مزیت نسبی ذاتی در بخش خدمات ندارد.

او گفت: «اگر می‌خواهیم از این فرصت‌ها استفاده کنیم، باید برای آنها کار کنیم و مهم‌تر از همه نوآوری کنیم تا مزیت رقابتی به دست آوریم.»

تجارت باز، سرمایه‌گذاری، ارتباطات مدرن و فناوری‌های داده به‌شدت زمینه را برای رشد نوآورانه در سراسر اقتصاد ما باز می‌کند. کسب و کارها در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری با رقابت قیمت و محصول روبرو هستند.

آن دسته از صنایع و کسب‌وکارهایی که از نظر چشم‌انداز بین‌المللی هستند، به زنجیره‌های تامین جهانی نگاه کرده‌اند، تغییرات را پذیرفته و با چالش‌ها سازگار شده‌اند، رقابتی خواهند ماند. ورود به بازار جهانی.”

همچنین نوآوری برای بخش‌های غیرتجاری حیاتی بود.

ما باید شرایطی را برای نوآوری در زمینه هایی مانند خدمات انسانی ایجاد کنیم که با افزایش سن جمعیت، سهم بزرگی از اقتصاد ما خواهد شد.» هزینه ارائه خدمات به جمعیت سالخورده به عنوان سهم اقتصاد بین سال‌های 2015 و 2055 تقریباً دو برابر خواهد شد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *