موانع نوآوری
برای مدتی طولانی، نوآوری یک مسئله چابکی در سراسر سازمان ها بوده است. از آنجایی که نیازهای مصرف کننده به طور مداوم در حال تغییر است، نیاز دائمی و فوری به ایده های نو نوآورانه وجود دارد و بسیاری از پیشرفت ها در این مسیر با مشکل مواجه هستند. چرا برخی از نوآوری ها به روشنایی روز نمی رسند؟ موانع زیادی وجود دارد، اما با توجه به تجربه گسترده ما در کار با مشاغل در بخش های مختلف، مایلیم تعدادی از آنها را برجسته کنیم.
ترس
در همان ابتدا می خواهم بگویم روتین چیز مثبتی است، اما زندانی بودن عادت می تواند خطرآفرین باشد. ماهیت نوآوری به خودی خود بسیار مخاطره آمیز است. ترس از اشتباه کردن، تلاشهای نوآوری شما را سرکوب میکند، بهویژه اگر آمادگی یادگیری از آنها را نداشته باشید. در زمانی که شرکت قبلاً موفقیت قابل توجهی را در ارائه خدمات به مشتریان خود تجربه کرده است، پیشرفت در ازای رضایت میتواند به انواع عدم قطعیت منجر شود. با این حال، تغییر به این معنا نیست که شما قرار است جریان اصلی درآمد را مختل کنید. به همین دلیل است که هر تصمیم مرتبط با نوآوری باید به طور سیستماتیک ارزیابی شود تا ناامنی ها از فرآیندهای تصمیم گیری حذف شوند.
رویکردی که ابتکارات نوآوری را گام به گام در کل فرآیند نوآوری دنبال میکند، احتمال پیشبینی نتایج نهایی برای کشف اشتباه بودن چیزی را کاهش میدهد. با فاش کردن به موقع پروژه های بن بست، روش فاز-دروازه شما را از موقعیتی که ماه ها یا حتی سال ها، پول زیادی و سایر منابع را برای یک هدف از دست رفته صرف کرده اید، محافظت می کند.
تفکر کوتاه مدت
انتظار موفقیت یک شبه عمدتاً منجر به ناامیدی می شود. اگر استراتژی نوآوری محکمی ایجاد نکنید، به سرعت در جستجوی نوآوری با سرعت نور یا نوآوری که کاربر محور نیست گم خواهید شد. تعیین اهداف کوتاهمدت میتواند مفید باشد، اما تنها در صورتی که همه آنها جنبههای جداییناپذیر هدف بلندمدت منحصربهفرد باشند. نوآوری انواع مختلفی دارد، بنابراین میتوانید از بین گزینههای زیادی انتخاب کنید، که سردرگمی زیادی به همراه دارد، و تعیین نقاط عطف خاص شما را در فرآیند نوآوری راهنمایی میکند و در عین حال به شما نشان میدهد که کجا میخواهید ادامه دهید. تعیین نقاط عطف در قلب متدولوژی دروازه فاز است که در بسیاری از سازمان ها استفاده می شود و همچنین توسط نرم افزار مدیریت نوآوری ما ( ICE – Innovation Cloud Enterprise ) پشتیبانی می شود.
فقدان فرهنگ نوآوری
تعیین اهداف بلند مدت شامل توسعه فرهنگ نوآوری برای حفظ آنها در کل سازمان است. برای اینکه نوآوری را به بخشی جدایی ناپذیر از کار روزانه تبدیل کنیم، چیزی برای شروع است. البته، تعیین برخی از مرزها به منظور تمرکز پتانسیل خلاقانه کارگران خود بر روی چالش های کلیدی شرکت ، قطعاً سودمند است. به هر حال، اگر در وهله اول جعبه را نداشته باشید، فکر کردن خارج از چارچوب ممکن نیست. در عين حال، كاركنان بايد تشويق شوند تا شركت كنند و احساس كنند كه ايدههايشان مورد استقبال قرار ميگيرد و سهم آنها به رسميت شناخته ميشود. به همین دلیل است که مدیریت نوآوری در شرکت ها ساختارهای پاداشی ایجاد می کند و در نتیجه پذیرش گسترده تر فرهنگ نوآوری را تسریع می بخشد.
فقدان ساختار
هنگامی که سرمایه گذاری های نوآورانه را آغاز کردید، ترکیب یک ساختار برای این مسیر حیاتی است. اما به چه معنا است؟ افزودن ساختار به پروژههای نوآوری شامل شناسایی رویههای نوآوری است که باید برای انجام هر پروژه از آغاز تا عرضه به بازار دنبال شود. کل فرآیند نوآوری از مجموعه ای از این رویه ها تشکیل شده است. در غیر این صورت، غیبت آنها باعث سردرگمی، پروژه های طولانی مملو از تنگناها و به ناچار نرخ بالای شکست خواهد شد.
فقدان ایده های خوب (یا هر کدام)
تشویق تفکر نوآورانه در کارکنان به معنای فعال کردن یکی از پربازدهترین داراییهای داخلی شماست. این عملیات مستلزم تعهد زیادی است و حتی اگر ابتکارات شما موفقیت آمیز باشد و کارکنان شما فعالانه ایده های خود را به اشتراک بگذارند، باز هم دستیابی به ایده های مربوطه دشوار است. در این سناریو، به دست آوردن ایده های زیاد و زمان کمی برای انجام غربالگری اضافی، ترکیب نوعی اتوماسیون همیشه یک ایده هوشمندانه است.به فرآیند نوآوری نرم افزار مدیریت ایده این معیار را برآورده می کند و همچنین امکان انتصاب یک یا چند کارمند را برای مسئولیت مستقیم این نوع کارها فراهم می کند. اغلب، اعطای اعتبار به آنها برای کشف ایدههای جدید، انگیزهای برای آنها است تا با کارهای بزرگ همراه شوند. علاوه بر این، این نوع ابتکار باید از بالا هدایت شود. وقتی میخواهید نوآوریهای خود را در داخل ایجاد کنید، رهبری قوی حیاتیترین نکته است – رهبران کسانی هستند که باید نوآوری را برای همه در اولویت قرار دهند.
عدم همکاری
جدای از رهبری، فقدان ارتباط بین تیم ها نیز ممکن است مانع بزرگ دیگری برای جلوگیری یا کند کردن نوآوری باشد. به خصوص در این مواقع که تیم ها از راه دور کار می کنند، این ضعف بزرگترین چالش پیش روی IT است. البته، برخی از راه حل ها در حال حاضر توسعه یافته اند، اما بسیاری از آنها در برنامه های نوآوری بسیار تخصصی نیستند. مدتها قبل از شروع قفلها، نرمافزار مدیریت نوآوری بر روی این مشکلات متمرکز شد و این فناوری حتی در سختترین لحظات نیز موفق بود. کار تیمی که توسط عناصر مشارکتی تشویق میشود که تیمهای شما را قادر میسازد تا افکار، تجربیات و تخصص را از طریق بخشها و مناطق جغرافیایی تبادل کنند، تأثیر فوقالعادهای بر میزان موفقیت نوآوری داشته و خواهد داشت.
با در نظر گرفتن تمام این موارد، به نظر شما مهمترین چیز چه چیزی باید باشد؟ به ما بگویید که آیا و چگونه نرم افزار مدیریت نوآوری به شما در مسیر نوآوری شما کمک کرده است. نظرات خود را در بخش نظرات زیر به اشتراک بگذارید.
بدون نظر