بنابراین، فکر کردم که نظرم را در مورد آنچه که یک مدیر نوآوری واقعاً انجام می دهد، چگونگی تبدیل شدن به یک مدیر و چگونه در کار خوب بودن ارائه دهم.
بدون مقدمه، بیایید به آن برسیم!
فهرست مطالب
مدیر نوآوری چیست؟
مانند سایر موارد مرتبط با نوآوری، نقش یک مدیر نوآوری اغلب می تواند کاملا مبهم باشد.
بر خلاف مدیران فروش یا مهندسی، لزوماً فقط یک شرح شغل وجود ندارد که صرف نظر از سازمان مورد نظر برای این نقش اعمال شود. همان شغل اصلی را می توان با تعدادی عناوین مختلف نیز نام برد، به عنوان مثال رئیس نوآوری، مدیر ارشد نوآوری یا مدیر پورتفولیوی نوآوری.برخی از این نقشها ممکن است در واقعیت، وظایفی در سطح مدیر یا اجرایی باشند که طبیعتاً مسئولیتهای کمی متفاوت دارند، اما حتی برای آنها نیز هسته اصلی یکسان باقی میماند. بنابراین، برای اهداف این مقاله، ما همه اینها را به عنوان یک گروه در نظر خواهیم گرفت.
اگر به آنچه به نظر می رسد بیشتر سازمان ها از مدیران نوآوری انتظار دارند نگاه کنیم ، در واقع خود مبتکر نباشند . من فکر می کنم این یک سوء تفاهم کاملاً رایج برای کسانی است که می خواهند یکی شوند.
در حالی که قطعاً استثناهایی وجود دارد، معمولاً مدیران نوآوری همان چیزی هستند که مایکل پوتز، بنیانگذار LEAD Innovation از آن به عنوان توانمندساز یاد می کند .
در عمل، به این معنی است که مدیران نوآوری اغلب به شکلدهی فرهنگ و فرآیندهای مورد نیاز برای موفقیت نوآوری در یک سازمان کمک میکنند، و همچنین به دیگران در سراسر سازمان آموزش میدهند که چگونه در آن بهتر شوند.
مدیران نوآوری به شکلدهی فرهنگ و فرآیندهای مورد نیاز برای موفقیت نوآوری در یک سازمان کمک میکنند و همچنین به دیگران آموزش میدهند که چگونه در آن بهتر شوند.
همچنین برای مدیران نوآوری نسبتاً رایج است که بر مجموعه ای از ابتکارات نوآوری نظارت داشته باشند. اغلب اوقات آنها در واقع مسئولیت سود و زیان آن پرتفوی یا پروژه های فردی درون آن را ندارند، بلکه مسئول تجزیه و تحلیل پورتفولیو و شناسایی فرصت های بهبود در آن هستند.
مهارت های کلیدی یک مدیر نوآوری چیست؟
همانطور که در برخی از مقالات قبلی خود بحث کردیم ، مدیران نوآوری در یک محیط کاملاً پیچیده با تعداد زیادی ذینفعان مختلف عمل می کنند. از آنجایی که نوآوری، بنا به تعریف ، ایجاد چیزی جدید است، آنها همچنین باید مهارتهای متنوعی داشته باشند تا بتوانند در شغل خود موفق شوند.
از آنجایی که فهرست بسیار طولانی است، فکر کردم منطقی است که ابتدا به موارد ضروری برای موفقیت در کار نگاه کنم و سپس عمیقتر غوطه ور شوم تا بفهمم چه چیزی بهترینها را از یک مدیر نوآوری متوسط که در کارها بسیار خوب است، جدا میکند. انجام می دهند.
یک مدیر نوآوری خوب چیست؟
سازمانهای بزرگ همیشه فرآیندها و انگیزههای متناقضی زیادی دارند که اغلب میتواند موفقیت نوآوری را دشوار کند. پیمایش این چالشها و یافتن راههایی برای گذر از آنها معمولاً مهارت شماره یک مدیران نوآوری است.
برای موفقیت در این امر، بدیهی است که آنها باید ارتباطات خوبی داشته باشند و با مردم خوب باشند، اما همچنین باید کسب و کار را به خوبی درک کنند ، از جمله واقعیتهای مربوط به نحوه عملکرد روزانه عملی و فناوریهای مرتبط.
سازمانهای بزرگ دارای فرآیندها و انگیزههای متناقضی هستند که میتواند موفقیت نوآوری را دشوار کند. پیمایش در این چالش ها معمولاً مهارت شماره یک برای مدیران نوآوری است.
همانطور که گفته شد، نوآوری معرفی یک چیز جدید است که اساساً به معنای ایجاد تغییر (امیدوارم مثبت) است. و این هم در سطح یک نوآوری فردی و هم در فرهنگ نوآوری بزرگتر در سازمان اعمال می شود.
بنابراین، برای موفقیت مدیران نوآوری در شغل خود، دومین مهارت ضروری این است که در مدیریت پروژه ها و مدیریت تغییرات خوب باشند .
در حالی که تفاوت هایی وجود دارد، این دو شایستگی در نهایت بسیار شبیه به هم هستند: هر دو به برنامه ریزی و ارتباط خوب و همچنین مدیریت سهامداران مختلف و انتظارات آنها نیاز دارند . علاوه بر این، شما باید برنامه ها را مدیریت کنید و چالش ها و موانع احتمالی را شناسایی کنید و راه هایی برای عبور از آنها بیابید.
تا زمانی که بتوانید بر این دو مجموعه مهارت مسلط شوید، اساساً تضمین می شود که بدون توجه به وظیفه خاص تری که مسئولیت آن را بر عهده دارید، مدیر بسیار خوبی خواهید بود، و همین امر در مورد نوآوری نیز صدق می کند.
اکنون، وقتی نوآوری به میان می آید، شانس با شما نیست. بنابراین، متأسفانه متوسط بودن به این معنی است که به سادگی احتمال شکست شما بسیار زیاد است ، که بدیهی است که نباید هدفی باشد.
شرایط لازم برای خوب بودن:
- ارتباط
- مهارت های مردم
- دانش عمیق در مورد کسب و کار
- درک تکنولوژی
- مدیریت پروژه و تغییر
در این صورت، چه چیزی باعث می شود که یک عالی باشد؟
طبق یک مطالعه معروف توسط کلایتون کریستنسن و همکاران که اخیراً تصویب شده است، مدیران ارشد در نوآورترین شرکتها در واقع نوآوری و کار خلاقانه مربوطه را واگذار نمیکنند. خودشان این کار را می کنند.
بنابراین، برای تبدیل شدن به یک مدیر نوآوری عالی، و احتمال موفقیت بیشتر، در واقع باید چیزی فراتر از یک توانمندساز باشید، حتی اگر هنوز هم هسته اصلی کار شما باشد.
برای تبدیل شدن به یک مدیر نوآوری عالی، در واقع باید خیلی بیشتر از یک توانمند باشید.
مدیران نوآوری بزرگ می توانند چشم انداز و استراتژی قانع کننده ای برای نوآوری در سازمان ایجاد کنند و دیگران را با موفقیت به آن سمت هدایت کنند.
بدیهی است که نیاز به بینش استراتژیک زیادی، بینش نسبت به روندها و فناوری های آینده، هوش تجاری، و همچنین مهارت های رهبری و تفکر تحلیلی دارد.
در حالی که مدیران نوآوری ممکن است لزوماً تمام کارهای مربوط به تحقق نوآوری را انجام ندهند، آنها باید به جزئیات توجه زیادی داشته باشند و همچنین باید مسئولیت کامل اطمینان از موفقیت کسانی که انجام می دهند را بر عهده بگیرند.
این به نوبه خود نیازمند مهارت ها و بینش برای حمایت و به چالش کشیدن نوآوران و تیم های فردی در سازمان است که بسیاری از آنها ممکن است بر روی انواع بسیار متفاوتی از نوآوری ها کار کنند. در مقالهایکه اخیراً در مورد بررسی مدیریت اسلون MIT منتشر شده است، که بر اساس یک مطالعه طولانی مدت در مورد مهارتهای برتر مورد نیاز برای نوآوری است، این توانایی برای درک همه جنبههای کسب و کار و فناوری، که به آن «دانش مطلق» گفته میشود ، به عنوان مهمترین آنها
بدیهی است که گفتن «دانستن همه چیز» بسیار آسانتر از انجام آن است، زیرا فهرست مهارتها و قابلیتهای مورد نیاز بسیار متنوع است و همچنین مورد به مورد متفاوت است. با این حال، این واقعاً هدفی است که ارزش دنبال کردن دارد، زیرا هسته اصلی آن چیزی است که باعث موفقیت بهترین نوآوران و رهبران نوآوری می شود.
با این حال، دو چیز دیگر وجود دارد که همه مدیران بزرگ نوآوری مشترک هستند: کنجکاوی سیری ناپذیر و اشتیاق برای یادگیری ، و همچنین سرسختی ذهنی .
کنجکاوی سوختی است که به کسب همه مجموعه مهارت های فوق الذکر و همچنین نوآوری به طور کلی کمک می کند. از سوی دیگر، سختی ذهنی برای غلبه بر همه انتقادها و شکست های زیادی که به ناچار با آنها روبرو خواهید شد، لازم است.
علاوه بر همه موارد ذکر شده، عوامل مهم دیگری نیز وجود دارد، مانند مواردی مانند انگیزه کارآفرینی و توانایی انجام کارها، خلاقیت، همدلی، طراحی، شبکه سازی، و همچنین بینش در بسیاری از صنایع و رشته های مختلف برای مرجع. ، که ما نمی توانیم در اینجا به جزئیات بیشتری بپردازیم.
آنچه در اینجا جالب است این است که بسیاری از این ویژگیهای بهترین نوآوران اغلب متقابلاً منحصر به فرد در نظر گرفته میشوند.
شما یا یک فرد فنی هستید یا یک تاجر. خلاق یا تحلیلی. یک عمل کننده یا یک رهبر.
بسیاری از ویژگیهای مرتبط با بهترین نوآوران اغلب بهعنوان انحصاری متقابل در نظر گرفته میشوند.
با این حال، این دقیقاً همان چیزی است که بهترین نوآوران را متمایز می کند: توانایی آنها در حل مسائل و کنار هم قرار دادن قطعات پازل به گونه ای که چیز جدیدی را ایجاد کند که بسیار بیشتر از مجموع اجزای آن است.
شرایط لازم برای عالی بودن:
- کنجکاوی سیری ناپذیر و گرسنگی برای یادگیری
- دانایی همه جانبه: بینش عمیق نسبت به تجارت و فناوری در صنایع و رشته های مختلف، “دانستن همه چیز”
- رهبری : واداشتن مردم به خرید در یک چشم انداز
- مهارت های تحلیلی : توانایی نگاه عینی به جهان از طریق تفکر اصول اولیه
- روحیه کارآفرینی : برای انجام کارها حرکت کنید و بیش از حد تحلیل نکنید زیرا به هر حال تحلیل اشتباه خواهد بود.
- سرسختی ذهنی و توانایی غلبه بر انتقاد و شکست
- خلاقیت و همدلی
چگونه یک مدیر نوآوری شویم
متأسفانه، واقعاً مسیر روشنی از نظر آموزش رسمی برای نقش یک مبتکر یا مدیر نوآوری برای آن موضوع وجود ندارد.
اگر به بزرگترین نوآوران تمام دوران نگاه کنیم ، بسیاری از آنها خودآموز هستند یا در طول تحصیل ترک تحصیل کرده اند. بنابراین، به وضوح یک مدرک لازم نیست.با این حال، به نظر می رسد که اکثریت بهترین نوآوران دارای پیشینه ای در علم و فناوری هستند. بنابراین، اگر به دنبال انتخاب بین رشتههای مختلف تحصیلی هستید، من تحصیل در رشته مهندسی را توصیه میکنم، اما آن را با مطالعات سایر رشتهها ترکیب کنید تا تفکر خود را گسترش دهید.
به هر حال، یادگیری در مورد استراتژی برای یک دانشمند کامپیوتر بسیار ساده تر از یادگیری در مورد هوش مصنوعی برای یک تاجر است.
طبق مطالعه فوق الذکر توسط کریستنسن، دو سوم مجموعه مهارت های نوآوری از طریق یادگیری به دست می آید. بنابراین، بدیهی است که کارهایی وجود دارد که می توانید برای کمک به قرار دادن خود در مسیر درست، درجات، انجام دهید.
اول، شما واقعا باید اطلاعات زیادی را بخوانید و درونی کنید. همانطور که گفته شد، نوآوری همه چیز در مورد مشاهده و دانستن آنچه در بیرون وجود دارد و آنچه ممکن است، و سپس کنار هم قرار دادن قطعات است.
این یکی از دلایل کلیدی است که متفکران اصول اولیه مانند ایلان ماسک در کاری که انجام می دهند بسیار خوب هستند.
برای این کار، فهرست اخیر من از برترین کتابهای نوآوری مکانی عالی برای شروع است. برخی از منابع دیگر که من به شدت توصیه می کنم HBR و Masters of Scale هستند .دوم، داشتن یک مبتکر با تجربه یا مدیر نوآوری برای یادگیری به سرعت یادگیری شما بسیار کمک می کند. بنابراین، اگر کسی را میشناسید که با این شرایط مطابقت دارد، سعی کنید او را راهنمایی یا مربی خود کنید.
در پایان، فقط دانستن نظریه کافی نیست. وقتی شروع به تلاش برای عملی کردن این ایدهها توسط خودتان میکنید، واقعاً متوجه میشوید که بسیاری از چالشهایی که در مورد آنها آموختهاید چقدر آزاردهنده هستند، و این نکته عالی است که کسی را داشته باشید که با او در مورد این درسها فکر کنید.
تحقیقات نشان داده است که به طور متوسط، کارآفرینان تکراری بسیار موثرتر از بنیانگذاران اولین بار هستند. حداقل در تجربه من، به نظر می رسد همین امر در مورد نوآوری به طور کلی صادق باشد.
بنابراین، در پایان، بهترین راه برای یادگیری تبدیل شدن به یک مدیر نوآوری ، حرکت به سمت موقعیتهایی است که میتوانید مهارتهای مناسب را تمرین کنید و در کار از طریق موفقیت و شکست یاد بگیرید.
نتیجه
همانطور که گفته شد، نوآوری ها از ترکیب ایده های موجود در ایده های کاملاً جدید – و سپس یافتن راه هایی برای تحقق آنها به دست می آیند.
در حالی که این اغلب به خودی خود می تواند بسیار چالش برانگیز باشد، کسب نوآوری برای موفقیت در یک سازمان بزرگ که در آن تعداد بی پایانی از سهامداران با علایق مختلف وجود دارد، سطح دیگری را به آن اضافه می کند.
یادآوری این نکته مهم است که حتی اگر بهترین مدیران و رهبران نوآوری خود مبتکران بزرگی باشند، باید مسئولیت ایجاد سیستمها، فرآیندها و فرهنگی را نیز بر عهده بگیرند که در آن نوآوری تنها به چند فرد کلیدی وابسته نیست، بلکه در سراسر جهان قابل تکرار و مقیاسپذیر است. سازمان.
در پایان، نوآوری همیشه بسیار دشوار خواهد بود ، و به همین دلیل احتمالاً مسیر شغلی خوبی برای افراد ضعیف نیست. همانطور که اخیراً نوشتم، بیشتر اوقات “سرگرم کننده” نخواهد بود .
با این حال، اگر مایل به انجام کار هستید و با چالشهای اجتنابناپذیر مرتبط با آن روبرو میشوید، میتواند مسیری بسیار هیجانانگیز و مفید باشد که در آن واقعاً میتوانید تفاوت ایجاد کنید.
اگر مایل به انجام کار هستید و با چالشهای اجتنابناپذیر مرتبط با یک مدیر نوآوری مواجه میشوید، میتواند یک مسیر شغلی بسیار هیجانانگیز و با ارزش باشد که در آن واقعاً میتوانید تفاوت ایجاد کنید.
با آرزوی موفقیت برای همه شما که به دنبال حرفه ای در این زمینه هستید!
بدون نظر