پیشگفتار
من این مقاله را در مورد حل خلاقانه مسئله (CPS) در سال 2010 نوشتم. با این حال، مدت کوتاهی پس از نوشتن آن، نارضایتی فزاینده از این روش به عنوان یک تکنیک خلاقیت باعث شد تا روش CPS را به تفصیل تجزیه و تحلیل کنم، ایرادات آن را شناسایی کنم و رویکرد بهتری ابداع کنم. . در سال 2011، من این کار را با تفکر ضد متعارف (ACT) انجام دادم . من معتقدم که ACT روشی به مراتب بهتر از CPS برای تولید ایده های بسیار خلاقانه است. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد معایب CPS (و تنوع ساده تر طوفان فکری)، این را بخوانید .
با این وجود، تعداد زیادی از مشاوران خلاقیت و دیگران به CPS سوگند یاد می کنند. بنابراین، متن اصلی مقاله را در زیر می گذارم.
مبانی حل مسئله خلاق (CPS).
ایده های خلاقانه بدون هیچ دلیلی ناگهانی در ذهن افراد ظاهر نمی شود. بلکه نتیجه تلاش برای حل یک مشکل خاص یا رسیدن به یک هدف خاص هستند. نظریه های نسبیت آلبرت انیشتین الهامات ناگهانی نبودند. در عوض، آنها نتیجه حجم عظیمی از حل مشکلات ذهنی بودند که تلاش می کردند اختلاف بین قوانین فیزیک و قوانین الکترومغناطیس را که در آن زمان درک می شدند، از بین ببرند.
آلبرت انیشتین، لئوناردو داوینچی، توماس ادیسون و سایر نوابغ خلاق همیشه به همین شکل کار کرده اند. آنها منتظر ایده های خلاقانه نیستند تا به آنها ضربه بزند. در عوض آنها بر تلاش برای حل مشکلی که حداقل در ذهنشان به وضوح بیان شده است تمرکز می کنند.
این رویکرد به عنوان حل خلاقانه مسئله (CPS) رسمیت یافته است. CPS یک فرآیند ساده است که شامل تجزیه یک مشکل برای درک آن، تولید ایده برای حل مشکل و ارزیابی آن ایده ها برای یافتن موثرترین راه حل ها است. افراد بسیار خلاق تمایل دارند این روند را در ذهن خود دنبال کنند، بدون اینکه به آن فکر کنند. افراد ذاتاً کمتر خلاق به سادگی باید یاد بگیرند که از این فرآیند بسیار ساده استفاده کنند.
اگرچه حل خلاقانه مسئله تا زمانی که انسان ها خلاقانه فکر می کردند و مشکلات را حل می کردند وجود داشت، اما ابتدا توسط الکس آزبورن، که طوفان فکری سنتی را ابداع کرد، و سیدنی پارنز، رسمیت یافت. فرآیند حل مسئله خلاق آنها (CPSP) از دهه 1950 در مرکز بین المللی مطالعات خلاقیت در کالج بوفالو در بوفالو، نیویورک تدریس می شود.
با این حال، چندین رویکرد مختلف برای CPS وجود دارد. مال من بیشتر بر نوآوری متمرکز است (یعنی اجرای امیدوارکننده ترین ایده ها). این شامل هفت مرحله مستقیم است.
مراحل CPS
- مشکل را روشن و شناسایی کنید
- در مورد مشکل تحقیق کنید
- چالش های خلاقانه را تدوین کنید
- بینش ها را شناسایی کنید
- ایده تولید کنید
- ایده ها را ترکیب و ارزیابی کنید
- یک برنامه عملیاتی تهیه کنید
- انجام دهید! (یعنی اجرای ایده ها)
اجازه دهید هر مرحله را با دقت بیشتری بررسی کنیم.
1. مشکل را روشن و شناسایی کنید
مسلماً مهمترین مرحله CPS شناسایی مشکل یا هدف واقعی شماست. این ممکن است آسان به نظر برسد، اما اغلب، آنچه ما معتقدیم مشکل است، مشکل یا هدف واقعی نیست. به عنوان مثال، ممکن است احساس کنید به یک شغل جدید نیاز دارید. با این حال، اگر مشکل خود را تجزیه و تحلیل کنید و آنچه را که واقعاً به دنبال آن هستید تجزیه و تحلیل کنید، ممکن است به نظر برسد که مسئله واقعی این است که درآمد شما هزینه های زندگی شما را پوشش نمی دهد. در این مورد، راه حل ممکن است یک شغل جدید باشد، اما همچنین ممکن است تنظیم مجدد هزینه های خود یا افزایش حقوق از سوی کارفرمای فعلی خود باشد.
پنج چرا
بهترین راه برای روشن کردن مشکل و درک مسائل زیربنایی این است که از خود بپرسید – یا بهتر است از یکی از دوستان یا اعضای خانواده بپرسید که از شما بپرسد – یک سری سوالات در مورد مشکل شما به منظور روشن کردن مسائل واقعی پشت مشکل. . اولین سوالی که باید پرسید این است: “چرا این یک مشکل است؟” یا “چرا می خواهم به این هدف برسم؟” هنگامی که به آن پاسخ دادید، از خود بپرسید “چرا دیگر؟” چهار بار دیگر
به عنوان مثال، ممکن است احساس کنید که می خواهید بر کمرویی خود غلبه کنید. پس از خود میپرسی چرا و پاسخ میدهی: «چون من تنها هستم». سپس از خود بپرسید “چرا دیگر؟” چهار دفعه. شما پاسخ می دهید: “چون من افراد زیادی را در این شهر جدید که در آن زندگی می کنم نمی شناسم” ، “چون ملاقات با مردم برایم سخت است” ، “چون بسیاری از فعالیت ها را به تنهایی انجام می دهم” و “چون دوست دارم فعالیت هایی را با آنها انجام دهم” افراد دیگری که در علایق من مشترک هستند.” این آخری “چرا دیگر” به وضوح بیشتر از کاهش خجالتی بودن موضوع است. در واقع، اگر انرژی خلاقانه خود را بر حل مشکل کمرویی خود متمرکز کرده بودید، در واقع مشکل واقعی را حل نمی کردید. از سوی دیگر،
و سوالات بیشتر
علاوه بر این، می توانید با پرسیدن سؤالاتی مانند: “من واقعاً چه چیزی را می خواهم به انجام برسانم؟”، “چه چیزی مانع از حل این مشکل / دستیابی به هدف من می شود؟”، “چگونه خود را در شش ماه آینده تصور کنم؟”، مشکل خود را بیشتر روشن کنید. /یک سال/پنج سال [متناسب ترین بازه زمانی را انتخاب کنید] در نتیجه حل این مشکل؟” و “آیا دوستان من با مشکلات مشابهی دست و پنجه نرم می کنند؟ اگر چنین است، چگونه کنار می آیند؟”
تا زمانی که به همه این سوالات پاسخ دادید، باید ایده بسیار روشنی از مشکل یا هدف واقعی خود داشته باشید.
شاخص
مرحله آخر این است که تصمیم بگیرید در نهایت از چه معیارهایی برای ارزیابی یا قضاوت ایده ها استفاده خواهید کرد. آیا محدودیتهای بودجه، بازه زمانی یا محدودیتهای دیگری وجود دارد که بر اینکه آیا میتوانید ایده را ادامه دهید یا نه؟ با ایده ها می خواهید چه کاری انجام دهید؟ هنگام اجرای این ایده ها می خواهید از چه چیزی اجتناب کنید؟ درباره آن فکر کنید و فهرستی از سه تا پنج معیار ارزیابی تهیه کنید. سپس لیست را کنار بگذارید. برای مدتی به آن نیاز نخواهید داشت.
2. در مورد مسئله تحقیق کنید
گام بعدی در CPS تحقیق در مورد مشکل به منظور درک بهتر آن است. بسته به ماهیت مشکل، ممکن است نیاز به تحقیقات زیاد یا بسیار کمی داشته باشید. بهترین مکان برای شروع این روزها موتور جستجوی مورد علاقه شماست. اما از منابع خوب قدیمی اطلاعات و نظرات غافل نشوید. کتابخانه ها برای اطلاعات عمیقی که خواندن آنها راحت تر از صفحه نمایش کامپیوتر است، فوق العاده هستند. دوستان، همکاران و خانواده نیز می توانند در مورد بسیاری از مسائل نظرات خود را ارائه دهند. انجمن ها در سایت هایی مانند لینکدین و جاهای دیگر برای پرسیدن سوال ایده آل هستند. هیچ چیز یک متخصص بیشتر از انتقال دانش خود لذت نمی برد. از آن بهره ببرید.
3. چالش های خلاقانه را تدوین کنید
در حال حاضر، شما باید در مورد مسائل واقعی پشت مشکلات یا اهداف خود شفاف باشید. گام بعدی تبدیل این مسائل به چالش های خلاقانه است. یک چالش خلاق اساساً یک سؤال ساده است که برای تشویق پیشنهادها یا ایده ها تنظیم شده است. در زبان انگلیسی، یک چالش معمولاً با “از چه راه هایی ممکن است من [یا ما]…” شروع می شود؟ یا “چطور ممکن است…؟” یا “چطور توانستم…؟”
چالش های خلاقانه باید ساده، مختصر و متمرکز بر یک موضوع باشد. به عنوان مثال: “چگونه می توانم مهارت های زبان چینی خود را بهبود بخشم و شغلی در شانگهای پیدا کنم؟” دو چالش کاملا مجزا است. تلاش برای تولید ایده هایی که هر دو چالش را حل می کند دشوار خواهد بود و در نتیجه تولید ایده را متوقف می کند. بنابراین این موارد را به دو چالش تقسیم کنید: “چگونه می توانم مهارت های زبان چینی خود را بهبود بخشم” و “چگونه می توانم شغلی در شانگهای پیدا کنم”. سپس به هر چالش به صورت جداگانه حمله کنید. هنگامی که برای هر دو ایده دارید، ممکن است یک رویکرد منطقی برای حل هر دو مشکل به طور هماهنگ پیدا کنید. یا ممکن است متوجه شوید که راه هماهنگی وجود ندارد و هر مشکل باید جداگانه حل شود.
چالش های خلاقانه نباید شامل معیارهای ارزیابی باشد. به عنوان مثال: “چگونه می توانم شغل چالش برانگیزتری پیدا کنم که درآمد بهتری داشته باشد و در نزدیکی خانه من قرار گیرد؟” اگر معیارهایی را در چالش قرار دهید، تفکر خلاق خود را محدود خواهید کرد. بنابراین به سادگی بپرسید: “چگونه می توانم شغل چالش برانگیزتری پیدا کنم؟” و پس از ایده پردازی می توانید از معیارها برای شناسایی ایده های دارای بیشترین پتانسیل استفاده کنید. ( در اینجا یک مقاله مفصل تر در مورد تدوین چالش های خلاقانه وجود دارد )
4. بینش و الهام را شناسایی کنید
شما تقریباً آماده شروع ایده پردازی هستید، اما قبل از اینکه در پاسخ به چالش خود روی ایده ها کار کنید، به این فکر کنید که چه چیزی می تواند بینش و الهام بخش باشد که به شما در ایجاد ایده کمک کند. برخی از اشکال الهام با چالش ارتباطی ندارند. به عنوان مثال، من دوست دارم برای الهام گرفتن به پیاده روی های طولانی بروم. همچنین میدانم که موسیقی باخ به من دید عمیقتری نسبت به مشکلات میدهد. دیگران دوست دارند دراز بکشند یا حمام کنند. هر چیزی که برای شما کار می کند عالی است.
ممکن است قبل از ایجاد ایده به دنبال الهام باشید، به عنوان مثال با مطالعه تحقیقات مرتبط با مشکل. یا ممکن است در طول جلسه ایده پردازی با طوفان فکری در یک مکان زیبا الهام بگیرید. اگر چالش یک موضوع B2B (کسب و کار به تجارت) است، چرا در محل یکی از مشتریان خود طوفان فکری نکنید؟
5. ایده تولید کنید
در نهایت، به بخشی می رسیم که بیشتر مردم با طوفان فکری و حل خلاقانه مسئله مرتبط هستند: تولید ایده. و احتمالاً می دانید که چگونه این کار می کند. فقط یک چالش خلاقانه را انجام دهید. کمی به خودتان زمان بدهید و سعی کنید حداقل 50 ایده ایجاد کنید که ممکن است چالش را حل کند یا نکند. می توانید این کار را به تنهایی انجام دهید یا می توانید از دوستان یا اعضای خانواده دعوت کنید تا به شما کمک کنند.
صرف نظر از رویکرد تولید ایده، ایده های خود را روی یک سند بنویسید. شما می توانید به سادگی آنها را به صورت خطی یادداشت کنید، آنها را روی نقشه ذهنی یادداشت کنید، آنها را در یک سند کامپیوتری (مانند MS Word یا OpenOffice) وارد کنید یا از یک نرم افزار تخصصی برای ایده پردازی استفاده کنید. روشی که استفاده می کنید چندان مهم نیست. آنچه مهم است این است که این قوانین را رعایت کنید:
-
هر ایده ای که به ذهنتان می رسد را یادداشت کنید. حتی اگر ایده مضحک، احمقانه یا در حل چالش شکست خورده است، آن را یادداشت کنید. اکثر مردم بدترین منتقدان خود هستند و با خنثی کردن ایده های خود، خلاقیت خود را کاهش می دهند. پس همه چیز را یادداشت کنید. بدون استثناء!
-
اگر افراد دیگری نیز در این امر دخیل هستند، مطمئن شوید که هیچ کس به هیچ وجه از ایده های دیگران انتقاد نمی کند. به این کار میگویند، زیرا حتی کوچکترین انتقاد نیز میتواند همه اعضای گروه را به خاطر به اشتراک گذاشتن ایدههای خلاقانهترشان دلسرد کند. حتی یک آه یا چرخش چشم ها می تواند حیاتی باشد. باید از خراشیدن پرهیز کرد!
-
اگر به تنهایی کار می کنید، تا زمانی که به هدف 50 (یا بیشتر) ایده خود نرسیدید، دست از کار نکشید. اگر با افراد دیگری کار می کنید، محدودیت زمانی مانند 15 یا 20 دقیقه تعیین کنید. هنگامی که به این محدودیت زمانی رسیدید، ایده ها را با هم مقایسه کنید و یک لیست بزرگ که همه آنها را شامل می شود تهیه کنید. سپس از همه بپرسید که آیا ایده های جدیدی دارند. به احتمال زیاد افراد از ایده های دیگران الهام می گیرند و موارد بیشتری را به لیست اضافه می کنند.
اگر متوجه شدید که ایده های کافی تولید نمی کنید، به خودتان الهام بگیرید. یک ترفند کلاسیک این است که یک کتاب یا فرهنگ لغت را باز کنید و یک کلمه تصادفی را انتخاب کنید. سپس ایده هایی ایجاد کنید که به نوعی این کلمه را در خود جای دهد. همچنین ممکن است از خود بپرسید که چه افرادی را می شناسید. مانند مادربزرگ، شریک زندگی شما، دوست یا شخصیتی در برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما، ممکن است پیشنهاد کند.
نیازی نیست که طوفان فکری پشت میز شما اتفاق بیفتد. برای الهام گیری جدید به جایی سفر کنید. یک مکان خوب در یک پارک زیبا پیدا کنید. در یک کافی شاپ در گوشه خیابان شلوغ بنشینید. حتی می توانید راه بروید و ایده بسازید.
علاوه بر این، اگر برای طوفان فکری و ایده پردازی وب را مرور کنید، ایده های خلاقانه زیادی در مورد نحوه تولید ایده های خلاقانه پیدا خواهید کرد!
یک نکته آخر اگر عجله ندارید، تا روز بعد صبر کنید و سپس سعی کنید 25 ایده دیگر تولید کنید، به طور ایده آل این کار را صبح انجام دهید. تحقیقات نشان داده است که ذهن ما هنگام خواب روی چالش های خلاقانه کار می کند. جلسه ایده پردازی اولیه شما تمرین خوبی بوده است و مطمئناً ایده های خوبی ایجاد کرده است. اما احتمالاً به ضمیر ناخودآگاه شما نیز الهام میدهد تا در هنگام خواب ایدههایی ایجاد کند. آنها را از دست نده!
6. ایده ها را ترکیب و ارزیابی کنید
بعد از اینکه تمام ایده های خود را نوشتید، کمی استراحت کنید. شاید فقط یک ساعت باشد ممکن است یک روز یا بیشتر باشد. سپس ایده ها را مرور کنید. ایده های مرتبط را می توان با هم ترکیب کرد و ایده های بزرگ (یا خوشه های ایده) را تشکیل داد.
سپس، با استفاده از معیارهایی که قبلاً طراحی کردید، همه ایده هایی را انتخاب کنید که به طور کلی با آن معیارها مطابقت دارند. این مهم است. اگر فقط بر روی ایده های “بهترین” یا ایده های مورد علاقه خود تمرکز کنید، این احتمال وجود دارد که ایده های کمتر خلاقانه را انتخاب کنید! با این وجود، احساس راحتی کنید که ایده های مورد علاقه خود را در لیست اولیه ایده ها قرار دهید.
اکنون لیست معیارهایی را که قبلاً دیوانه کرده اید خارج کنید و هر ایده را با دقت بیشتری بررسی کنید. در نظر بگیرید که چقدر هر معیار را برآورده می کند و به آن امتیازی بین 0 تا 5 بدهید که پنج امتیاز نشان دهنده تطابق کامل است. اگر ایده ای از معیاری خارج شد، به این فکر کنید که چرا چنین است. آیا راهی وجود دارد که بتوان آن را بهبود بخشید تا امتیاز آن افزایش یابد؟ اگر چنین است، یادداشت کنید. پس از اتمام کار، همه ایدهها امتیاز ارزیابی خواهند داشت. ایده هایی که بالاترین امتیاز را دارند به بهترین وجه معیارهای شما را برآورده می کنند. آنها ممکن است بهترین ایده ها یا ایده های مورد علاقه شما نباشند، اما به احتمال زیاد مشکل شما را به بهترین شکل حل می کنند یا شما را قادر می سازند به هدف خود برسید.
بسته به ماهیت چالش و ایده های برنده، ممکن است آماده باشید تا درست وارد عمل شوید و ایده های خود را اجرا کنید. در موارد دیگر، ممکن است ایده ها نیاز به توسعه بیشتر داشته باشند. با ایده های پیچیده، یک ارزیابی ساده ممکن است کافی نباشد. ممکن است لازم باشد SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها) انجام دهید یا این ایده را با دیگرانی که تحت تأثیر آن قرار می گیرند، مطرح کنید. اگر ایده مربوط به کسب و کار است، ممکن است لازم باشد یک مورد تجاری، تحقیقات بازار، ساختن یک نمونه اولیه یا ترکیبی از همه اینها انجام دهید.
همچنین، به خاطر داشته باشید که لازم نیست خود را به یک ایده برنده محدود کنید. اغلب می توانید چندین ایده را برای حل چالش خود پیاده سازی کنید.
بدون نظر