بازی نقش ابزاری قدرتمند، سرگرم کننده و موثر برای آموزش، آزمایش ایده ها و آماده سازی افراد برای موقعیت های غیرقابل پیش بینی است. این ابزاری است که در بسیاری از کارگاههایم از آن استفاده میکنم، زیرا کاملاً شرکتکنندگان را در بر میگیرد و نیاز دارد که همه آنها آنچه را که میآموزند در حین یادگیری آزمایش کنند.
من برای اولین بار نزدیک به 30 سال پیش یاد گرفتم که چگونه از بازی نقش هنگام آموزش معلمی زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی استفاده کنم. در یادگیری زبان، این یک ابزار عالی است زیرا به دانش آموزان فرصتی برای تمرین زبان مقصد در موقعیت های غیرقابل پیش بینی می دهد. آن را بیشتر شبیه زندگی واقعی می کند تا تمرین های مبتنی بر کتاب. زمانی که حدود یک دهه پیش شروع به انجام آموزش خلاقیت و آموزش تجربی در باشگاه تخیل کردم، متوجه شدم که بازی نقش یک ابزار عالی برای تقریباً هر نوع کارگاهی است.
نقش بازی چیست؟
بازی نقش شکلی از بازی است که در آن موقعیتی را تعریف میکنید و سپس دو یا چند نفر در آن موقعیت نقشهایی را ایفا میکنند. بیشتر شبیه تئاتر بداهه با بازیگران آموزش ندیده است. از همه مهمتر، بازی نقش شکلی از خلق داستان است و به این ترتیب به دو چیز نیاز دارد تا یک ابزار آموزشی موثر باشد. اولاً باید هدفی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، اگر میخواهید از بازی نقش برای تمرین مهارتهای مذاکره استفاده کنید، هدف ممکن است بستن فروش یک معامله پیچیده باشد. ثانیاً باید نوعی درگیری وجود داشته باشد که رسیدن به هدف را برای هر دو طرف دشوار کند. در این مثال، تضاد ممکن است این باشد که بودجه مشتری کمتر از کمترین قیمتی است که فروشنده مایل به پذیرش آن است. در نتیجه راه حل آسانی وجود ندارد و ایفای نقش نیازمند تفکر خلاقانه از هر دو طرف است.
تسهیلکنندههای بیتجربه اغلب افراد را بدون هیچ هدف یا درگیری واقعی وارد بازیهای نقشآفرینی میکنند، شاید به مردم میگویند «بروید، یک مذاکره معمولی با شریکتان را بازی کنید». من اعتماد دارم واضح است که چرا چنین نقش آفرینی های بدون ساختار الهام بخش نیستند و ارزش واقعی کمی دارند.
چه زمانی نقش بازی مفید است؟
ایفای نقش در آموزش، آمادگی برای موقعیت های غیرقابل پیش بینی و آزمایش ایده ها مفید است. اجازه دهید نگاهی گذرا به هر یک از این موارد بیندازیم.
آموزش
آموزش بدیهی ترین کاربرد بازی نقش است. اگر ایفای نقش بخشی از آموزش باشد، هر نقش تجاری که شامل تعامل با همکاران، مشتریان یا سهامداران باشد، بهتر میتوان آموخت. این یک چیز است که به یک تیم در مورد نحوه مذاکره در مورد بسته شدن یک فروش سخنرانی کنید. وادار کردن آنها به تمرین آن در موقعیت های بداهه که نشان دهنده چالش هایی است که احتمالاً با آنها روبرو می شوند، کاملاً متفاوت است.
یک ترفند مفید این است که افراد را وادار به انجام یک بازی نقش قبل از سخنرانی و دیگری بعد از سخنرانی کنید. در اولین نقش آفرینی، آنها احتمالاً اشتباه می کنند و اهمیت یادگیری را درک می کنند. علاوه بر این، شرکت کنندگان با مرتکب شدن این اشتباهات، بهتر می فهمند و آنچه را که می آموزند به خاطر خواهند آورد. بازی نقش در پایان به آنها اجازه می دهد تا مهارت های تازه آموخته شده خود را آزمایش کنند.
آمادگی برای شرایط غیرقابل پیش بینی
بیشتر آموزش ها بر موقعیت های قابل پیش بینی مانند فروش، ارتباطات، مدیریت افراد، خدمات مشتری و غیره تمرکز می کنند. اینها معمولاً موقعیت های نسبتاً قابل پیش بینی هستند. با این حال، تجارت بخشی از زندگی است و زندگی گاهی غیرقابل پیش بینی است. برای مقابله با موقعیت های غیرمنتظره به مهارت های خلاقانه خاصی نیاز است. سرقت مسلحانه، مشتریان خشمگین، خرابی همکاران، تقاضای رشوه، تصادفات و درخواست برای انجام کارهای غیراخلاقی تنها چند مورد از موقعیتهای غیرقابل پیشبینی افراد هستند. ایفای نقش برخی از این سناریوها به تیم کمک میکند خلاق بماند و به آنها آموزش میدهد. روی پای خود فکر کنند
جلوتر بردن موقعیت و ایجاد سناریوهای کمی (یا کاملاً پوچ) مانند آخرالزمان زامبی ها یا ربوده شدن توسط بیگانگان، یک راه سرگرم کننده اما مفید برای آموزش افراد برای کنار آمدن با موارد غیرمنتظره است. گرچه ربوده شدن توسط بیگانگان بعید است، اما غیرقابل پیش بینی است و اگر در موقعیت های غیرمنتظره و دشواری گرفتار شوید، آنچه در چنین نقش آفرینی یاد می گیرید مفید خواهد بود.
ایده های تست
ایفای نقش می تواند راهی عالی برای آزمایش ایده ها باشد. من دیده ام که ایده هایی که در ابتدا درخشان به نظر می رسیدند، در نقش آفرینی شکست خوردند. معمولاً این بدان معنا نیست که ایده خوب نیست. بلکه به این معنی است که این ایده باید بهینه شود تا در زندگی واقعی بهتر عمل کند. بدیهی است که بازی های نقش برای آزمایش ایده های مربوط به تعامل بین افراد بسیار مفید هستند، اما می توان از آنها برای آزمایش ایده های محصول و مفهوم نیز استفاده کرد. به عنوان مثال، اگر تیم شما ایده محصولی را ارائه کرده است که تغییرات قابل توجهی را در بر می گیرد، نقش بازی هایی را اجرا کنید که در آن فروشندگان سعی می کنند محصول را به مشتریان محافظه کارانه ای که از تغییر خودداری می کنند، بفروشند.
میتوانید با ایجاد نقشهایی که در آن یک یا چند نفر اشیای بیجان را بازی میکنند، بازی نقش را یک قدم جلوتر به انتزاع ببرید. به عنوان مثال، میتوانید یک تیم را وادار کنید تا از طریق میم و حرکت الهامگرفته از رقص، یک فرآیند را به صورت نقش بازی کنند. این بسیار سرگرم کننده است، اما فقط باید توسط یک تسهیل کننده با تجربه هدایت شود. آرام کردن و برانگیختن افراد تا سطحی که بخواهند بخشی از یک فرآیند باشند، آسان نیست.
فرآیند
قرار دادن گروهی از افراد در یک اتاق، جفت کردن آنها و انتظار از آنها برای ایفای نقش راهی مطمئن به سوی سردرگمی، نارضایتی و بدون نتیجه مفید است. برای اینکه ایفای نقش موثر باشد، باید کمی آمادگی داشته باشید.
اول از همه، شما نیاز به یک برنامه دارید. با ایفای نقش خود می خواهید چه کاری انجام دهید؟ چگونه می توانید آن را در یک بازی نقش بگنجانید؟ اهداف ایفای نقش چه خواهد بود؟ درگیری چه خواهد بود؟ درگیری را چگونه بیان خواهید کرد؟ چگونه نتایج را جمع آوری خواهید کرد؟ چگونه هر یک از مراحل زیر را تسهیل خواهید کرد؟ در واقع، بیایید به آن مراحل نگاه کنیم.
دست گرمی بازی کردن
یک بازی نقش مستلزم آن است که شرکت کنندگان بازی کنند. آنها باید از کفش های حرفه ای خود بیرون بیایند، استراحت کنند و مایل به بازی با همکاران خود باشند. این در ایفای نقش آسانتر از سایر اشکال بازی تجاری است، زیرا مردم نقش دیگران را بازی میکنند و این کار را آسانتر میکند. با این وجود، تسهیلگر باید به سرعت افراد را به اندازه کافی آرام کند که آنها مایل به ایفای نقش باشند. خندیدن مردم ایده آل است. بنابراین، با تمرینات گرم کردنی شروع کنید که احتمال خنده را دارند. نشان دادن تمایل خود، به عنوان تسهیل کننده، برای آرامش و احمق بودن نیز کمک می کند. اگر جلسهای را که شامل هر نوع بازی میشود، در حالی که کت و شلوار سفتی پوشیدهاید و از بازی کردن خودداری میکنید، تسهیل کنید، به سختی میتوانید شرکتکنندگان را به بازی وادار کنید.
خلاصه سازی
در مورد موضوع بازی نقش بحث کنید. اگر بخشی از آموزش است، پس نکات کلیدی آموزش را مرور کنید. در مورد نقش هایی که قرار است بازی کنند صحبت کنید. اگر آموزش شامل تعامل با مشتری است، در مورد مشتریان صحبت کنید. داستان هایی در مورد مشتریان دشوار و موقعیت های دشوار به اشتراک بگذارید. در مورد مشتریان ایده آل نیز صحبت کنید. این مکالمه باعث میشود شرکتکنندگان درباره موضوع نقشآفرینی فکر کنند و تخیل آنها را با اطلاعاتی تغذیه میکند که میتوانند در بازی نقش استفاده کنند. زمانی که از ایفای نقش در آموزش زبان انگلیسی استفاده میکردم، بررسی واژگان مرتبطی که دانشآموزان ممکن است در بازیهای نقششان به آن نیاز داشته باشند، مهم بود. همچنین ممکن است لازم باشد اصطلاحات مربوطه را مرور کنید. همه اینها شرکت کنندگان را آماده می کند.
ساختار
سه راه برای ساختاربندی بازی های نقش در میان گروه ها وجود دارد
- گروه را به دوتایی تقسیم کنید (یا هر تعداد افراد برای ایفای نقش لازم است) و از همه آنها بخواهید که نقش را به طور همزمان بین خودشان ایفا کنند. تسهیلگر میتواند در میان گروهها راه برود تا مطمئن شود که بازیهای نقش آنطور که باید اجرا میشوند و سؤالاتی بپرسند. پس از آن، باید از گروهها دعوت کرد تا تجربیات خود و بهویژه هرگونه شگفتی یا بینش را به اشتراک بگذارند. این ساختار در صورتی بهترین است که هدف اصلی بازی نقش تمرین یک تکنیک تازه آموخته شده باشد.
- دو نفر را انتخاب کنید یا از داوطلبان دعوت کنید تا نقش بازی را در مقابل سایر اعضای گروه ایفا کنند. پس از آن، از همه دعوت می شود تا نظرات خود را به اشتراک بگذارند. اغلب، افرادی که بازی نقش را تماشا می کنند، بینش هایی دارند که بازیگران نقش ندارند. اگر تعدادی نقش کوتاهتر برای سناریوهای مختلف وجود داشته باشد، این ساختار بهترین است.
- گروه را به دو تیم تقسیم کنید. هر تیم برای بحث در مورد نقش خود و هرگونه اطلاعات خصوصی (به زیر مراجعه کنید) و تصمیم گیری در مورد استراتژی خود ملاقات می کند. سپس یک یا چند نفر از هر تیم بازی نقش را انجام می دهند. در هر زمان، بازیکنان نقش می توانند برای مشاوره به تیم خود مراجعه کنند. پس از آن، نتایج مورد بحث قرار می گیرد. این رویکرد به ویژه زمانی مفید است که بازی نقش شامل یک موقعیت پیچیده باشد.
سناریو را طراحی کنید: هدف و تضاد
نقش آفرینی اساساً خلق یک داستان است و بنابراین برای اینکه به جایی برود به یک هدف و برای جذاب شدن آن به درگیری نیاز دارد. هدف ممکن است مشترک باشد – برای مثال پایان یک مذاکره یا انجام یک کار – یا ممکن است به اشتراک گذاشته نشود. هر یک از طرفین ممکن است هدفی داشته باشد که با طرف دیگر مخالف باشد. در این مورد، هدف مشترک واقعی نوعی سازش است که میتواند هدفی کاملاً متفاوت از آنچه انتظار میرفت را شامل شود.
سناریو
سناریویی را که نقش ایفا می شود برای تیم توضیح دهید. آنها را تشویق کنید که سوال بپرسند و اگر نپرسیدند از آنها سوال بپرسید تا مطمئن شوید که متوجه شده اند. در غیر این صورت، آنها ممکن است سناریوی اشتباه را ایفا کنند. من این اتفاق را در باشگاه تخیل دیدهام و برای مجری و شرکتکنندگان ناامیدکننده است.
به عنوان مثال، دو طرف در حال مذاکره برای ارائه خدمات هستند. فروشندگان نمی توانند قیمت کمتر از 500000 یورو را بپذیرند. خریداران حداکثر بودجه 400000 یورویی دارند. هیچ یک از طرفین نمی توانند برنده شوند مگر اینکه چیزی غیر از پول نقد به میز مذاکره بیاورند. این میتواند به سادگی کاهش سطح خدمات یا پیچیدهتر باشد، مثلاً خریدار بهجای پول نقد به فروشنده خدمات ارائه میکند یا نوعی معامله تقسیم سود را طراحی میکند.
درگیری
اطلاعات مربوط به درگیری را می توان به همه منتقل کرد. اما، ترجیح میدهم به هر یک از طرفین داستان خصوصی بدهم که درگیری را تعیین میکند. به عنوان مثال، ممکن است به فروشنده ها کارتی بدهم که توضیح دهد شرکت آنها از مشکلات مالی رنج می برد و در حالت ایده آل، آنها باید خدمات را به قیمت 700000 یورو بفروشند. هرچه کمتر باشد، و شرکت باید کارکنان خود را اخراج کند. حداقل قیمت فروش 500000 یورو ارزش سربه سر خدمات است.
در همین حال، به خریداران گفته می شود که شرکت آنها از نظر مالی آسیب دیده است. به آنها بسته مشابهی از خدمات از یک شرکت دیگر به قیمت 400000 یورو ارائه شده است و بنابراین نمی توانند بالاتر از این بروند. با این وجود، آنها 10 سال است که مشتری فروشنده بوده اند و می خواهند به فروشنده فرصتی برای فروش بدهند.
اطلاعات مخفی مانند این باعث می شود که نقش واقعی تر شود. در بیشتر تعاملات، افراد تحت تأثیر عوامل مختلفی برانگیخته می شوند که برخی از آنها برای طرف دیگر تعامل ناشناخته است.
اتفاقاً، اگر ساختار بازی نقش به گونهای باشد که دو (یا چند) شرکتکننده نقش بازی را در مقابل گروه اجرا کنند، فقط شرکتکنندگان باید اطلاعات محرمانه خود را بخوانند. پس از آن، می توانید از گروه بپرسید که آنها معتقدند این اطلاعات مخفی چیست.
اگر تصمیم دارید اطلاعات محرمانه را به هر طرف بدهید، فقط پس از توضیح و درک سناریو آن را به شرکت کنندگان بدهید. سپس بررسی کنید تا مطمئن شوید که هر یک از طرفین اطلاعات محرمانه خود را درک می کنند.
نقش بازی را انجام دهید
فقط پس از تمام مراحل آماده سازی فوق، باید از شرکت کنندگان بخواهید که نقش بازی یا نقش آفرینی را انجام دهند.
بحث
پس از اجرای بازی های نقش، در مورد آنها بحث کنید. این اغلب مهمتر از خود نقش است زیرا زمانی است که بینش ها آشکار می شود و مشکلات شناسایی می شوند. اینجاست که همه یاد می گیرند.
در صورت لزوم تکرار کنید
پس از بحث، ممکن است بخواهید یک بازی نقش بعدی مشابه آنچه قبلاً اجرا شده است داشته باشید، اما با تفاوت های کافی که برای شرکت کنندگان چالش برانگیز باشد. در صورت لزوم تکرار کنید.
نتیجه
بازی های نقش را با بحث نهایی در مورد آنچه آموخته شده و نحوه استفاده از آن به پایان برسانید. از شرکت کنندگان تشکر کنید. سپس یک یا دو روز دیگر با آنها تماس بگیرید و از آنها بپرسید که آیا از زمان اجرای نقش، بینش بیشتری داشته اند یا خیر. در زندگی واقعی، ما اغلب بعد از یک رویداد متوجه می شویم که باید چیزی را به گونه ای دیگر می گفتیم یا انجام می دادیم. این موضوع در مورد ایفای نقش نیز صادق است و مخصوصاً اگر از بازی نقش برای آزمایش محصولات استفاده شود، اهمیت دارد.
به آن آسانی که به نظر می رسد نیست
اگر شما یک شرکت کننده یا یک ناظر باشید، بازی نقش آسان به نظر می رسد. اما، برای اینکه ایفای نقش واقعاً مؤثر واقع شود، آنها نیاز به آمادگی و تفکر خلاق دارند. طراحی سناریوها و تضادهای بزرگ چیزی است که یک نقش را برای شرکت کنندگان جذاب و از نظر نتایج موفق می کند.
به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن ایفای نقش، ابزاری ایده آل برای آموزش، آزمایش ایده ها و به طور کلی آماده سازی افراد برای موقعیت های غیرقابل پیش بینی است.
نکته مهم این است که بازی نقش سرگرم کننده است. بیشتر مردم در محل کار به اندازه کافی سرگرمی ندارند.
بدون نظر