هر کسبوکاری که چیزهای جدیدی را امتحان نکند، به زودی شروع به کهنه شدن میکند، و کهنگی به سرعت گسترش مییابد و همه جنبههای شرکت را تحت تأثیر قرار میدهد. این حالت بدی خواهد شد که همه را به پایین می کشاند – حتی اگر نتوانند دقیقاً بگویند مشکل چیست، احساس می کنند که شور و شوق آنها را از بین می برد. بنابراین چگونه میتوانید با این لغزش به سمت عدم فعالیت مبارزه کنید؟ با فرهنگ نوآوری
فرهنگ نوآوری اولویت اصلی اکثر (اگر نه همه) بزرگترین برندهای جهان است و در هر بخش بازاریابی و هر مقاله در مورد سازمان محل کار مشهود است. اما در واقع چه چیزی را شامل می شود و چگونه می توانید آن را برای کسب و کار خود بسازید؟ بیایید وارد آن شویم:
پذیرش ایده های بزرگ از هر کسی
لازمه اساسی فرهنگ نوآوری، عزم راسخ برای استفاده از ایده های خارق العاده در هر کجا که ظاهر می شوند است. فرقی نمیکند که از تواناییهای یک مدیرعامل که به سختی به دست آوردهاند یا استعدادهای بینظیر یک شاگرد سرچشمه میگیرد: وقتی طلا میگیرید، باید به آن رگ ضربه بزنید.
بسیاری از استارتآپها ساختار شرکتی مسطح را آزمایش کردهاند ، که عمدتاً عناوین شغلی پیچیده و سلسله مراتب را از بین میبرد و به همه اجازه میدهد تا مستقیماً به فرد مسئول گزارش دهند. در حالی که این پس از یک نقطه رشد قابل اجرا نیست، ساختار ایدهآل مسطح قطعاً شایستگی دارد – همه افراد شرکت باید تشویق شوند که ایدههای خود را به اندازه کافی خوب برای آن سطح توجه ارائه کنند.
در جایی که برخی از کسبوکارها به تجربههای بسیار سنگین جایزه میدهند، و برخی دیگر فکر میکنند که خون جدید ذاتاً بهتر است، فرهنگ نوآوری همه را درگیر میکند و برای بهبود اوضاع تلاش میکند. اگر به خوبی انجام شود، این منجر به عملکرد بهتر شرکت می شود.
تشویق افراد به الهام بخشیدن به یکدیگر
خلاقیت معمولاً از هیچ سرچشمه نمی گیرد. نیاز به کشت دارد. بسیاری از آنها خارج از کنترل شما خواهند بود (البته نمیتوانید به کارمندان بگویید که خارج از محل کار چه کاری باید انجام دهند)، اما قطعاً میتوانید با تشویق کارمندان به همکاری به آن در محیط کاری خود کمک کنید. این به این دلیل است که دو سر بهتر از یک سر هستند.
هنگامی که کارگران با تجربیات و علایق متفاوت با یکدیگر تعامل دارند، می توانند از یکدیگر الهام بگیرند. سعی کنید دلایلی را بیابید تا افراد را با هم در پروژه ها کار کنند. حتی میتوانید پروژههای تیمی جدیدی را برای آن هدف خاص ایجاد کنید – اگر نیاز به انگیزه دادن به کارهایی دارید که خارج از حجم کاری معمولی هستند، آنها را به عنوان سرمایهگذاری مشترک تنظیم کنید (در ادامه در مورد این گزینه بیشتر توضیح خواهیم داد).
گزینه دیگر این است که زمانی را برای کارمندان در نظر بگیرید تا یکدیگر را تحت الشعاع قرار دهند: برای مثال، در هر روز معین، ممکن است شخصی از بخش بازاریابی، فردی از بخش طراحی را تحت الشعاع قرار دهد. صرف وقت صرف در بخش جدیدی از کسب و کار می تواند ایده های جالبی را ایجاد کند و منجر به بهبودهای عملیاتی عمده شود. (این گزینه برای شرکت در کنفرانس ها نیز وجود دارد ، اما این به بودجه شما بستگی دارد.)
غلبه بر ترس از شکست
در نظر گرفتن ایده های خوب از هر منبعی یک چیز است، اما اجرای کامل آنها یک چیز دیگر است، و اینجاست که بسیاری از شرکت ها با مشکل مواجه هستند. آنها در مسیر خود قرار می گیرند، نه به این دلیل که تنبل هستند یا خلاقیت ندارند، بلکه به این دلیل که می ترسند کارها را متفاوت انجام دهند. هر تغییری، بهویژه در این زمانها که انتقادات رسانههای اجتماعی کمرنگ میشود، خطرناک است.
پس آنچه ضروری است این است که به کارمندان خود بیاموزید بر ترس از شکست و همچنین ترس از سرزنش شدن به خاطر آن غلبه کنند – جنبه دوم شما را ملزم می کند تا برای همیشه تمرین سرزنش کارکنان را کنار بگذارید، اما این چیزی است که شما به هر حال باید انجام دهد مفید است که به این فکر کنید که چگونه به موقعیت فعلی خود رسیده اید، زیرا بدون شک اشتباهاتی در این مسیر مرتکب شده اید (اشتباهاتی که برای موفقیت نهایی شما ضروری بودند).
نقطه تماسی که من اغلب برای این ایده به آن بازمی گردم مجموعه ای از نظرات است که در مصاحبه های توبیاس لوتکه، موسس Shopify (یک شرکت بزرگ الکترونیکی که ابزاری برای ساخت فروشگاه ها ارائه می دهد) ارائه شده است. در خیابان فرنام، او به این نکته اشاره کرد : « هیچکس به اندازه من باگهای فاحشی را در پایگاه کد Shopify ایجاد نمیکند. هیچ کس به طور تصادفی بیشتر از من باعث خرابی نمی شود. من هر گناه مدیریتی در کتاب را مرتکب شده ام. ”
اکنون، بیایید ببینیم که چگونه با نظری که او به Canadian Business گفت: « وقتی کارآموزان جدیدی را در تیم تحقیق و توسعه خود شروع میکنیم، مطمئن میشویم که در هفته اول آنها واقعاً تغییری در Shopify ایجاد میکنند که بر مشتریان ما تأثیر میگذارد. ” ارتباط واضح است. از آنجایی که او میداند که اشتباهات بخشی از فرآیند هستند، او به استخدامهای جدید فشار میآورد تا در اسرع وقت تغییرات واقعی ایجاد کنند – و اگر اشتباه کنند، خیلی بهتر است.
اجازه دادن به مردم در موفقیت
من به مفهوم سرمایه گذاری مشترک اشاره کردم زیرا انگیزه ها مهم هستند، اما اهمیت آنها بسیار بیشتر از همکاری است. هنگامی که یکی از کارمندان شما ایده خلاقانه ای ارائه می دهد، تا حدی ارزش خود را به شکل بهبود چشم انداز شغلی خود باز می گرداند – آنها می دانند که مفید بودن به آنها برای ارتقاء و کسب درآمد بیشتر کمک می کند.
با این حال، اگر واقعاً میخواهید نوآوری را به حداکثر برسانید، باید فراتر از آن بروید، زیرا کارمندان با استعداد با ایدههای شگفتانگیز ممکن است فکر کنند بهتر است این ایدهها را برای خود نگه دارند. به هر حال، اگر آنها را تحویل دهند و شما از آنها برای کسب درآمد استفاده کنید، ممکن است سود قابل توجهی از آن نکنند – به خصوص اگر از قبل در موقعیت های خود احساس امنیت کنند.
کلید چیست؟ به اشتراک گذاری موفقیت (به نحوی که فراتر از گفتگوهای انگیزشی و تاکتیک های مشابه باشد ). اگر کسی ایده ای ارائه کرد و شما آن را به یک واقعیت پولساز تبدیل کردید، به او پیشنهاد دهید. نیازی نیست که بزرگ باشد، اما شما 10 درصد از سهام را به آنها می دهید، این باعث می شود آنها احساس سرمایه گذاری و انگیزه برای اثبات مفید بودن مشابه در آینده داشته باشند.
فرهنگ نوآوری کلید کسب و کار شما برای دستیابی به پتانسیل آن است. خلاقیت را در سراسر سازمان خود تشویق کنید و از تمام ایده های به دست آمده به نفع خود استفاده کنید. مدتی طول می کشد تا همه به ریسک های حساب شده بدون هیچ ترسی عادت کنند، اما این کار تا حد زیادی نتیجه خواهد داد.
بدون نظر