شرکت خدمات ساخت و ساز غول پیکر Bechtel برداشت بسیار جالبی در مورد اینکه یک برنامه باید چگونه باشد و نحوه ارتباط برنامه های سازمانی با فرآیندهای تجاری دارد. رویکرد آنها درس‌های زیادی برای شرکت‌هایی دارد که می‌خواهند فرآیندهای خود را نوآوری کنند، اما همچنین اهمیت روزافزون دستگاه را روشن می‌کند. در آینده آنقدر تجارت با وسیله ای انجام می شود که به یک استراتژی دستگاه نیاز دارید.

ما سردرگمی زیادی در مورد تغییراتی که در اطرافمان اتفاق می‌افتد را به همراه داریم. آیا این عصر پیچیدگی است، عصر زمینه یا عصر قصد؟ خوب یک چیز واضح است، تغییر باینری قدیمی که ما فکر می‌کردیم در آن زندگی می‌کنیم – خدمات صنعتی و فراصنعتی، تولید v، بسیار پیچیده است.

و یکی از عوامل پیچیده این است که ظرف پنج سال ما دستگاه های دستی را به زیارتگاه ها ارتقا داده ایم. آنها می توانند تقریباً شامل همه کارهایی باشند که ما انجام می دهیم – از افرادی که با آنها صحبت می کنیم، چت یا پیام متنی، معیارهای بدن، اسناد، عکس ها، ارتباطات، تقویم ها. آنها را می مالیم و در آغوش می گیریم.

بنابراین، دیدن تلاش هایی برای استفاده از آنها برای ساده کردن زندگی کاری ما جالب است و این کاری است که بچتل انجام داده است. Bechtel حدود 40 پروژه ساختمانی بزرگ را در سال در سطح جهان اجرا می کند. هر یک از آنها مانند یک استارت آپ هستند. هر یک از آنها به برخی اطلاعات مشترک و برخی اطلاعات جدید نیاز دارند – در مورد زمین، شرایط زندگی محلی جهانی تا زنجیره تامین محلی، اطلاعات شریک و سوابق همکاری، قراردادها و غیره.

بنابراین آنها از این دستگاه برای تقسیم بندی مخازن عظیم اطلاعاتی که این نیاز اطلاعاتی را تامین می کنند استفاده می کنند. هنگامی که کارکنان به محل می‌آیند، تبلتی به آنها داده می‌شود که از قبل با برنامه‌هایی که بسیار خاص پروژه جدید هستند، بارگذاری شده است. آنها به مردم اجازه می دهند به آن حوزه هایی از پایگاه دانش شرکتی که نیاز دارند دسترسی داشته باشند. به عبارت دیگر، کاری که Bechtel انجام داده است، غلبه بر مشکلات مربوط به اطلاعات siled از طریق دستگاه است. می‌توانست یک رویکرد مهندسی مجدد اطلاعات بزرگ را انتخاب کند، اما رویکرد دستگاه و اپلیکیشن بهتر عمل می‌کند.

بیشتر پایگاه های دانش سازمانی برای افراد طاقت فرسا است. اما یک استراتژی دستگاه می تواند به حل آن کمک کند – و برای مبتکران ممکن است یک پیشرفت بزرگ باشد که یک رویکرد کوچک و پایین به بالا برای اطلاعات به جای یک رویکرد معماری داشته باشند.

ما هنوز دستگاه را به عنوان گوشی هوشمند در جیب یا تبلتی که برای جلسات بیرون می آوریم، تصور می کنیم. اما آن را عمیق تر کاوش کنید زیرا در واقع در حال تبدیل شدن به چیزهای زیادی است. این دستگاه ربات، قهوه ساز، سیستم روشنایی، ماشین، ساعت، عینک و غیره خواهد بود. به زودی اشیاء کمی وجود خواهند داشت که ارتباط برقرار نمی کنند. یک دستگاه از چه چیزی تشکیل شده است؟

حداقل شامل سخت افزار، نرم افزار، اتصال و خدمات است. یک استراتژی محصول به خوبی توسعه یافته باید در مورد این 4 عنصر فکر کند. آنها فقط اجزای یک محصول نیستند، بلکه رشته های مختلف صنعتی / تجاری هستند. یک مثال:

در قدیم یک محصول می‌توانست یک موجودیت فیزیکی، یک فرصت مالی مانند یک محصول پس‌انداز یا یک وام باشد، یا می‌توانست یک نرم‌افزار باشد که به زیبایی در یک جعبه پیچیده شده و در قفسه یک فروشگاه محاسباتی محلی فروخته می‌شود.

ما در اینجا به دیدن یک انتقال باینری عادت کرده ایم – ما به فیزیکی به مجازی یا مستقل به شبکه فکر می کنیم. در واقع دستگاه هر دوی اینها و بیشتر است. همچنین به گذشته صنعتی بازمی گردد. یک شیء فیزیکی است. و نماد فعالیت زودگذرتر است. این نقطه اتصالی برای جریان خدمات و همچنین کانال اصلی برای ارتباطات مهم است. حضور ماست

طراحی برای دستگاه

 

من نمی دانم در حال حاضر چند شرکت در حال طراحی برای دستگاه هستند؟ ما می دانیم که تعداد زیادی از آنها در حال طراحی و ساخت برنامه هستند – اما این به معنای طراحی و ساختن برای دستگاه های یک شرکت دیگر است. من فکر می‌کنم شرکت‌ها می‌توانند در مورد برنامه‌هایشان باهوش‌تر عمل کنند – برای مثال می‌توانند از Bechtel درس بگیرند و تشخیص دهند که دستگاه در واقع یک قیف برای طراحی مجدد فرآیندهای تجاری است.

اما شما باید فراتر از آن بروید و دریابید که چه شایستگی هایی برای به حداکثر رساندن سود شما از عصر سپیده دم دستگاه لازم است؟ آیا مهارت ها، رشته ها و بینش برای توسعه دستگاه ها را دارید؟ اینها برخی از اثرات آن است:

  • سخت افزار شروع به اتخاذ یک چرخه تکرار نرم افزاری می کند
  • مالک محصول باید با فرهنگ‌های مختلف (سخت‌افزار، نرم‌افزار، ارتباطات، خدمات) در سازمان مبارزه کند و آن‌ها را ادغام کند.
  • دستگاه به جامعه (توسعه دهندگان و کاربران متعهد) نیاز دارد، بنابراین مبتکر باید مهارت های جذب را بیاموزد
  • طراحی باید مدل‌های کسب‌وکار جدیدی را باز کند (کسب درآمد از جامعه یا اکوسیستم)

شرکت‌هایی مانند دیزنی، اینتل و نایک در حال تبدیل شدن به شرکت‌های دستگاه‌های مختلف هستند: دیزنی در اپتیک سه بعدی. اینتل در رباتیک؛ و نایک در محاسبات پوشیدنی. آیا باید در رادار شما باشد

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *