بررسی هزینههای دولت بریتانیا در راه است و دانشمندان نگران هستند. آنها می ترسند که ممکن است بودجه علمی کاهش یابد، که در سال 2010 پس از یک کمپین قوی که باعث شد دانشمندان در اعتراض به خیابان ها آمدند، تقریباً توانستند از آن اجتناب کنند.
بررسی مخارج سال 2010 اسماً علم را با تسویه نقدی ثابت محافظت کرد، اما بررسی دقیق چاپ کوچک به سرعت یک ترفند حسابداری را آشکار کرد که مخارج سرمایهای را از مخارج جاری جدا میکند و به دولت اجازه میدهد تا هزینههای قبلی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. بخش اعظم این کسری با اعلامیه های بعدی جبران شده است، اما در یک سیستم تامین مالی بسیار رقابتی، حتی کاهش اندک نیز می تواند باعث عدم اطمینان زیادی شود و تصمیمات نابخردانه ای را که ممکن است تغییر دادن آنها دشوار باشد، ایجاد کند.
بنابراین نگرانی این بار واقعی است، و این فریاد بار دیگر بلند شد که ” علم برای رفاه اقتصادی آینده ما حیاتی است “.
متأسفانه، بحث های تأمین مالی علم در بریتانیا اغلب گرمای بیشتری نسبت به نور تولید می کند. این باور به طور گسترده وجود دارد که تحقیقات بنیادی مبتنی بر کنجکاوی پیشرو مستقیم توسعه فناوری است که به رشد اقتصادی کمک می کند. در این دیدگاه، بدون عرضه ثابت اکتشافات اساسی، فرآیند نوآوری لزوماً متوقف خواهد شد. متأسفانه، شواهد کمی به نفع این دیدگاه وجود دارد.
به طور کلی سه منبع شواهد مرتبط با این سوال وجود دارد: مطالعات اقتصادسنجی، تاریخچه موردی و بررسی شرکتهای نوآور. مطالعات اقتصادسنجی تلاش میکند تا رابطه بین سرمایهگذاری در تحقیق و بهبود بهرهوری را آشکار کند. آنها این کار را با مدل سازی تحقیق به عنوان فرآیندی انجام می دهند که در آن پول نقد به دانش تبدیل می شود.
تا حدودی از طریق نارضایتی از تخمینهای بسیار متفاوت «بازده اجتماعی» در سرمایهگذاریهای تحقیقاتی که از این مطالعات اقتصادسنجی به دست میآید، توجه محققان به تدریج به مطالعات موردی و بررسیهای تجربی معطوف شده است. اما جذابیت اعداد سخت ارائه شده توسط مطالعات اقتصادسنجی همچنان قوی است، حتی اگر آن اعداد سخت ممکن است هیچ معنایی نداشته باشند.
نزدیک به 60 سال مطالعات تجربی، به علاوه بینشهایی از تاریخ علم و فناوری که به عقبتر کشیده شدهاند، به ما میگویند که فرآیندهایی که تحقیقات میتوانند تأثیرات اقتصادی و اجتماعی داشته باشند، پیچیده و غیرخطی هستند. دانش جدید نه تنها خروجی است و نه لزوما مهم ترین. دانش و درک تولید شده توسط تحقیقات علمی بدون شک به خودی خود ارزشمند است و ممکن است زمینه مهمی برای توسعه فناوری فراهم کند، اما به نظر می رسد اکتشافات به ندرت نقش مهمی در هدایت مستقیم نوآوری ایفا کنند.
متأسفانه، اصطلاحی که ما برای بحث در مورد تحقیق و نوآوری استفاده میکنیم، مبتنی بر این باور خطی ساده است که تحقیقات بنیادی باید قبل از تحقیقات بازار نزدیکتر و توسعه فناوری باشد. با این حال دانشمندان به دلایل زیادی موضوعاتی را که روی آنها کار می کنند انتخاب می کنند و پیشرفت در درک بنیادی می تواند از تحقیقات انجام شده برای حل مشکلات دنیای واقعی حاصل شود. و در برخی زمینه ها، تمایز بین پایه و کاربردی ممکن است به طور کامل از بین برود.
علم و فناوری هر دو فعالیتهای جهانی هستند، بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم سرمایهگذاریهای بریتانیا در تحقیقات علمی باید مستقیماً به مزایای بریتانیا از نظر نوآوری و فناوریهای جدید منجر شود. اما انجام تحقیقات علمی پیشرفته مستقیماً توسعه تکنیک ها و فن آوری های جدید تحقیقاتی را هدایت می کند. و مهمتر از همه، آن مجموعه ای از محققان بسیار ماهر را ایجاد می کند.
به این ترتیب، هزینههای بریتانیا برای علم، زیربنای ایجاد و حفظ پایگاهی است که به ما توانایی ارزیابی، جذب و استفاده از دانش توسعهیافته در جاهای دیگر را میدهد. همچنین بهترین ذهنهای دنیا را جذب میکند که بیایند و اینجا کار کنند (به شرطی که اجازه ورود داشته باشند ).
از آنجایی که دانشمندان پیشرو در انتخاب کانون تحقیقات خود به استقلال اهمیت می دهند، زیرا دانش علمی جدید به ندرت ورودی مستقیمی به نوآوری است، و از آنجایی که نمی توانیم پیش بینی کنیم که فردا به چه دانشی نیاز داریم، به وضوح جایگاه مهمی برای علم آسمان آبی وجود دارد. .
بنابراین، علم حیاتی است – نه به روشی که اکثر مردم فکر می کنند. متأسفانه، این باور که علم باعث نوآوری می شود، می تواند در واقع برای علم مضر باشد. نگاه کردن به پایگاه علمی به عنوان خط تولید دانش تجاری که به نحوی نادرست است، سیاستگذاران را وادار کرده است که با آن به منظور «رفع» مشکل دست به کار شوند.
اما پایه علمی ما شکسته نیست. فناوری عموماً از تحقیقات انجام شده برای توسعه آن ناشی می شود، چیزی که هم دولت و هم صنعت برای چندین دهه از آن غفلت کرده اند. پایگاه علمی در سطح جهانی ما یک دارایی ملی فوق العاده است که نیاز به مراقبت دقیق دارد، نه برش یا اولویت بندی عجولانه و با تفکر ضعیف. و اگر بریتانیا در مورد نوآوری جدی است، باید یک پایگاه فناوری در سطح جهانی برای همراهی آن ایجاد کند.
بدون نظر