نکته ای که در مورد طوفان فکری، مدیریت ایده و سایر ابزارهای کسب و کار برای جمع آوری ایده ها وجود دارد این است که آنها فرآیندهای مصنوعی هستند که سعی در ایجاد خلاقیت در گروه ها دارند و به این ترتیب، یک واقعیت ساده را تصدیق می کنند: دفتر مکانی وحشتناک برای داشتن و توسعه ایده است!
در مورد آن فکر کنید. شرکتی که در آن کار می کنید به احتمال زیاد نتیجه یک ایده خلاقانه است. اما این ایده خلاق تقریباً به طور قطع از یک جلسه طوفان فکری که در آن بنیانگذاران شما (یا شاید شما) در یک اتاق جلسه اداری نشستند، 100 ایده خلاقانه کسب و کار ایجاد کردند، به بهترین ایده رأی دادند و از آن کسب و کار ساختند، سرچشمه نگرفت. خلاقیت واقعی به سادگی چنین اتفاقی نمی افتد.
به این فکر کنید که ابتدا چند ایده تجاری عالی در پشت یک زیر لیوانی آبجو نوشته شده است — سپس به این فکر کنید که چند بار زیر لیوانی آبجو را در اتاق های کنفرانس اداری می بینید! حقیقت این است که وقتی گروهی از افراد دفتر شما را ترک میکنند، به یک کافه میروند و با نوشیدنی استراحت میکنند، تقریباً بهطور اجتنابناپذیری خلاقتر از آن چیزی هستند که همیشه پشت میز کار خود خواهند بود.
دو دلیل وجود دارد که مردم در میخانه ها خلاق تر از دفاتر خود هستند. اولاً، وقتی مردم در یک میخانه (یا کافه) هستند، نوشیدنی می نوشند و در اطراف شوخی می کنند، ایده تولید نمی کنند. بلکه با ایده ها بازی می کنند. و از محدوده فکری اکثر دفاتر خارج شده اند، آنها چنین ایده هایی را بسیار فراتر از آن چیزی که جرات انجام آن را در محل کار داشته باشند، می برند. ثانیاً، هنگامی که مردم مقدار کمی الکل می نوشند، یا حتی زمانی که به سادگی استراحت می کنند و اجازه می دهند ذهنشان سرگردان شود، نواحی پیشانی پشتی جانبی آنها (چیزی که من دوست دارم بوروکرات های درونی آنها نام ببرم) کمتر فعال می شود. از آنجایی که این بخشی از مغز است که افکار را تنظیم می کند و از ایجاد و به اشتراک گذاری ایده های دیوانه کننده و بالقوه شرم آور جلوگیری می کند، نتیجه خلاقیت را از طریق کاهش بازداری افزایش می دهد.
همه اینها پیدا و خوب است، اما اگر مدیری هستید که مسئولیت نوآوری را بر عهده دارد، به نفع شماست که چنین تفکر خلاقانه ای را در کار تسهیل کنید، جایی که ایده ها می توانند توسط کسب و کار شما جذب و توسعه یابند. علاوه بر این، و بیایید در اینجا صادق باشیم، میخواهید مطمئن باشید که مافوق شما تشخیص میدهند که این شما هستید و نه میخانههای دیگر که خلاقیت همکارانتان را تشویق میکنند!
بنابراین، چگونه می توانید تیم نوآوری خود را قادر به خلاقیت طبیعی در محل کار خود کنید؟ چند کار وجود دارد که می توانید انجام دهید.
جهنم را از دفتر بیرون کن!
وقتی کارگاههای تفکر ضد متعارف (ACT) را انجام میدهم یا جلسات ACT را تسهیل میکنم، یکی از توصیههای کلیدی من برگزاری رویداد خارج از دفتر است. من همیشه وقتی شرکت کنندگان در اتاق کنفرانس اداری نیستند، نتایج بهتری می بینم.
زمانی که نیاز دارید افراد را وادار به ارائه و توسعه ایده کنید، تیم را از دفتر خارج کنید. شاید بردن تیم برای نوشیدن آبجو مناسب نباشد و در برخی فرهنگ ها غیرقابل قبول باشد. اما کارهای دیگری نیز وجود دارد که می توانید انجام دهید.
از یک مکان مرتبط با مشتریان خود و نحوه استفاده آنها از محصول شما بازدید کنید. آیا شرکت شما محصولات پاک کننده صنعتی تولید می کند؟ سپس یک روز از یک کارخانه کثیف دیدن کنید، کاوش کنید و بحث کنید. آیا شما داروسازی می کنید؟ به یک قهوه در غذاخوری بیمارستان یا اتاق انتظار بروید.
از طرف دیگر، از مکانی بازدید کنید که کاملاً به مشتریان شما و نحوه استفاده آنها از محصول شما بی ربط است. دور یک میز پیک نیک در یک پارک ملی بنشینید، از منظره لذت ببرید و در مورد اهداف بخش خود صحبت کنید. یا به کتابخانه بروید، کتابهای تصادفی را انتخاب کنید، خلاصههای آنها را بخوانید و درباره اینکه چگونه ممکن است برای کسبوکار شما کاربرد داشته باشند، بحث کنید.
کاری الهام بخش انجام دهید فیلمی در مورد قهرمانی که بر شانس های بزرگ غلبه می کند تماشا کنید. سپس در مورد اینکه چگونه شرکت شما می تواند از اقدام قهرمان تقلید کند صحبت کنید. یا در مورد اینکه چگونه می توانید به مشتریان خود کمک کنید تا از آن قهرمان تقلید کنند صحبت کنید. از یک گالری هنری یا یک موزه دیدن کنید. سپس یک جلسه در کافه داشته باشید.
یک جلسه پیاده روی داشته باشید که در آن شما و تیم راه بروید و صحبت کنید. این نه تنها الهام بخش است، بلکه برای سلامتی نیز مفید است!
بازی
هنگامی که در مورد خلاقیت سؤال می شود، بیشتر افراد خلاق در نهایت در مورد اهمیت بازی صحبت می کنند. جان کلیس، یکی از اعضای گروه کمدی مونتی پایتون و مردی بسیار خلاق، چند سال پیش در یک سخنرانی برای Video Arts آن را به خوبی خلاصه کرد. ( می توانید ویدیو را اینجا ببینید و متن را اینجا بخوانید )
ارتباط بین خلاقیت طبیعی و بازی مهم است – در واقع، در انگلیسی کلمه دیگری برای بازی “بازی” است که در لغت به معنای ایجاد دوباره است.
من معتقدم متوجه خواهید شد که اگر بتوانید گروهی از افراد را وادار به بازی با ایده ها کنید، خلاقیت بیشتری نسبت به اینکه آنها را وادار به ایجاد ایده کنید، خواهید داشت. هنگامی که یک ایده را ایجاد کردید، در یک لیست یا در یک پایگاه داده، ایستا، بی حوصله و تنها قرار می گیرد. اگر با یک ایده بازی می کنید، می توانید آن را به اطراف فشار دهید، آن را به روش های مختلف امتحان کنید و آن را تغییر دهید. پویا و انعطاف پذیر می شود.
البته، این سوال را ایجاد می کند که چگونه می توانید تیمی از همکاران سخت کوش را وادار به رهاسازی و بازی با ایده ها کنید. اول، و همانطور که قبلاً بحث کردیم، آنها را از دفتر خارج کنید! وقتی این کار را انجام دادید، چند کار وجود دارد که می توانید برای تشویق بازی انجام دهید. اتفاقاً این فعالیتها تا حدودی در دفتر کار میکنند، مخصوصاً اگر فضاهای غیررسمی برای ملاقات و خلاقیت گروهها داشته باشید. اما بیرون رفتن از دفتر بهتر است.
نقش بازی
از آنجایی که بسیاری از مدیران و مدیران مشتاق از انجام کاری به اندازه بازی با همکارانشان احساس ناراحتی می کنند، بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که همکارانتان – و خودتان – را به افراد دیگر تغییر دهید. بازی نقش یک راه عالی برای انجام این کار است. این روشی است که من اغلب در کارگاه ها و در تسهیلگری استفاده می کنم.
به جای تلاش برای حل یک مشکل به عنوان خودتان، یک نقش بازی ایجاد کنید که از منظر دیگری به مشکل نگاه می کند. شما این کار را با تقسیم یک گروه به دو تیم کوچک یا حتی افراد انجام می دهید. شما به هر دو تیم دستورات مشترک می دهید و سپس به هر تیم دستورالعمل های جداگانه و سری می دهید که نمی توانند با تیم دیگر به اشتراک بگذارند. هدف از دستورالعمل های مخفی ایجاد تضاد منافع است.
به عنوان مثال، تصور کنید که شرکت شما یک محصول مصرفی تولید می کند که به طور گسترده در بسیاری از فروشگاه های مختلف در سراسر کشور موجود است. شما به دنبال ایده هایی برای بهبود محصول هستید. به جای طوفان فکری قابل پیش بینی، این را امتحان کنید.
شما دو تیم A و B دارید که هر کدام دو نفر دارند. به هر دو تیم توضیح دهید که تیم A یک جفت مشتری است که یکی از محصولات شما را به فروشگاهی که آن را خریده اند برمی گردانند. آنها می خواهند پول خود را پس بگیرند. تیم B کارکنان خدمات مشتری در فروشگاه هستند. اکنون، یک تکه کاغذ به تیم A بدهید که توضیح می دهد: “در واقع، شما کاملا از محصول راضی هستید. با این حال، فروشگاه دیگری [نام محصول رقیب] را به قیمت نیمی از مبلغی که برای خرید خود پرداخت کرده اید، به فروش می رساند. شما می خواهید. برای بازگرداندن آن، پول را دریافت کنید و محصول دیگر را بخرید. با این حال، باید مسئول خدمات مشتری را متقاعد کنید که محصولی که خریداری کرده اید رضایت بخش نیست تا او بازپرداخت را بپذیرد.”
تیم B برگهای دریافت میکند که میگوید: “مغازه شما در شرایط اقتصادی ضعیف دست و پنجه نرم میکند و مدیر کل اعلام کرده است که کارکنان خدمات مشتریان باید بیشتر تلاش کنند تا مشتریان را متقاعد کنند که محصولات را پس ندهند مگر اینکه آن محصولات معیوب باشند. بدتر از آن، مغازه در حال خراب شدن است. کارمندان را کنار بگذارید و از شغل خود می ترسید. هر کاری که لازم است انجام دهید تا این مشتری را متقاعد کنید که محصول شما را حفظ کند.”
چند دقیقه به تیم ها فرصت دهید تا در مورد نقش ها و استراتژی خود بحث کنند و سپس به آنها اجازه دهید عمل کنند. آنها به زودی در نقش ها گم می شوند و موقعیت های متضاد احتمالاً باعث خنده می شود که به ایجاد یک فضای آرام کمک می کند.
هنگامی که بازی نقش به نتیجه می رسد، که ممکن است ناتوانی در نتیجه گیری باشد، در مورد بازی نقش صحبت کنید. از همه بپرسید که چه چیزی آنها را شگفت زده کرد، چه احساسی نسبت به آن داشتند و چه چیزهایی آموخته اند که می تواند منجر به بهبود محصول شود. در برخی موارد، ممکن است مسائلی را شناسایی کنید که نیازی به بهبود محصول ندارند، بهطوریکه بر ویژگیهای موجود در مواد ارتباطات بازاریابی بهتر تأکید کنید.
با کمی خلاقیت، می توانید یک نقش بازی برای مقابله با هر مسئله نوآوری ایجاد کنید. با این حال، برای بهترین نتایج، یک تسهیل کننده با تجربه در سازماندهی بازی های نقش بیاورید.
اسباب بازی
یکی دیگر از راه های عالی برای ترغیب مردم به بازی، دادن اسباب بازی به آنها است. به عنوان مثال، می توانید تعداد زیادی آجر ساختمانی لگو (یا اسباب بازی های ساختمانی یا لوازم کاردستی مشابه مانند مقوا، کاغذ رنگی، فوم، چسب، چسب و مانند آن) بخرید. گروه خود را به تیمهای کوچکتر تقریباً پنج نفری تقسیم کنید و به هر تیم دستور دهید تا از مواد برای ساختن نمونهای از نحوه ظاهر، احساس و عملکرد محصول شما در سال 2024 استفاده کند.
اگر تعامل با مردم مشکل است، میتوانید عروسکهایی مانند عروسک باربی بخرید تا نماینده مردم باشند. اسباب بازی های دیگر مانند اتومبیل، کامیون، ابزار و بیشتر اقلام مصرفی را می توان به شکل اسباب بازی خریداری کرد.
سپس در مورد محصولات رویایی و ویژگی هایی که ممکن است زودتر پیاده سازی شوند صحبت کنید.
این نوع توسعه ایده این مزیت را دارد که همه اعضای تیم می توانند به طور همزمان کار کنند (برخلاف جلسه ایده پردازی که در آن افراد باید قبل از صحبت به دیگران گوش دهند). همچنین میتواند برای تیمهای چند ملیتی که برخی از اعضای آن نسبت به سایرین به زبان مشترک تسلط کمتری دارند، مفید باشد.
مطالب بی ربط
آخرین، اما به طرز شگفت انگیزی قدرتمند، کاری که می توانید با تیم های نوآوری خود انجام دهید، بحث در مورد هدفی است که برای آن به ایده های خلاقانه نیاز دارید. روز بعد، یک کار کاملاً نامربوط با هم انجام دهید. یک سفر کوچک با قایق داشته باشید، به پیاده روی بروید، یک درس رقص گروهی بگیرید. تنها کاری که در طول این فعالیت نباید انجام دهید صحبت در مورد کار است. در واقع، این قانون را در نظر بگیرید که در مورد کار بحثی وجود ندارد. اگر این امکان وجود ندارد، 10 دقیقه قبل از فعالیت به افراد فرصت دهید تا در مورد کار صحبت کنند. پس از آن، چنین صحبتی اکیداً ممنوع است.
شرکت در فعالیت هایی از این دست، بدون اینکه کار در رأس ذهن همه باشد، به ذهن اجازه می دهد تا سرگردان شود. یک یا سه روز پس از فعالیت، جلسه ای برگزار کنید تا دوباره در مورد هدف و ایده های افراد بحث کنید. احتمالاً از پیشنهاداتی که می شنوید شگفت زده خواهید شد. این به این دلیل است که به اعضای تیم خود این فرصت را داده اید که با انجام کاری غیرمرتبط با کار و ممنوع کردن بحث در مورد کار، ذهن خود را از بین ببرند. شما همچنین ورودی های جدید غیر مرتبط با کار را به آنها داده اید. این غذا برای ذهن خلاق است.
به زمان شخصی احترام بگذارید
از آنجایی که این فعالیت ها شامل بازی، انجام کارهای سرگرم کننده و دوری از دفتر است، ممکن است انجام آنها در خارج از ساعات کاری وسوسه انگیز باشد. با این وسوسه مبارزه کن اعضای تیم نوآوری شما برای زندگی شخصی، خانواده و سایر مسئولیتها به زمان استراحت نیاز دارند. گرفتن این زمان از آنها برای خلاقیت، انگیزه ای در آنها برای تلاش بیشتر برای شما ایجاد نمی کند و به خلاقیت کمکی نمی کند. در عوض، احتمالاً باعث ایجاد احساسات بد می شود که تمایل به کاهش همکاری و خلاقیت دارد. در عوض، از زمان کار برای این تفکر مشارکتی، بازیگوش و خلاق استفاده کنید.
ممکن است به نظر کار نباشد. بازی می تواند منجر به ایده های خلاقانه شود که منجر به نوآوری سودآور می شود. و این باید هدف شما به عنوان یک رهبر نوآوری باشد!
و اگر رئیس شما با این مشکل دارد، به او بگویید که با من تماس بگیرد !
بیت خود تبلیغاتی معمولی من
اگر دوست دارید برخی از این فعالیت ها را با تیم خود امتحان کنید، می توانم آنها را برای شما تسهیل کنم. تماس بگیرید و بیایید در مورد همه سرگرمی هایی که می توانیم برای کمک به تیم و سازمان شما برای نوآوری بهتر داشته باشیم صحبت کنیم!
بدون نظر