سیگنال‌هایی از سر و صدای نوآوری شهری در « دومین شهر کم زندگی» جهان

سیاستمداران، سیاست گذاران، برنامه ریزان شهری، توسعه دهندگان املاک و مستغلات و مدیران شرکت ها توجه زیادی به رتبه بندی زیست پذیری شهر دارند. نخبگان شهری جهانی اینها را معیارهای «خوب» کلان شهرها می دانند. با این حال، همانطور که در گفتگو اشاره شد ، “آنچه یک شهر را قابل زندگی می کند پیچیده و دائما در حال تکامل است”.

در رتبه‌بندی جهانی زیست‌پذیری اکونومیست در سال 2015 ، داکا یک پله صعود کرد: دمشق جنگ‌زده پایین‌تر از آن سقوط کرد و به کم‌توان‌ترین شهر جهان تبدیل شد.

این شاید بیشتر در مورد نارسایی استانداردهای جهانی ساده باشد تا خود داکا. این شهر به دور از غیرقابل سکونت بودن، یکی از سریع ترین شهرهای جهان است که در حال رشد است . مناظر فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و سیاسی آن که منافع قابل توجهی برای طبقه متوسط ​​نوظهور به ارمغان می آورد، به سرعت اما به طور نابرابر تغییر می کند.

در عین حال، همانطور که شهادت حسین اشاره می کند ، این فشار شدید و متناقضی بر زیرساخت های داکا و ساکنان آن وارد می کند. جابجایی از طریق اجاره زمین، قوانین موجود ارث، نوسازی کشاورزی و تغییر اقلیم باعث مهاجرت روستا به شهر می شود. بسیاری از مهاجران به فقرای جدید شهری تبدیل می‌شوند که در « فعالیت‌های اقتصادی حاشیه‌ای کم‌درآمد » کار می‌کنند.

نه در مورد اخبار فوری نه در مورد نظرات بی اساس.

مانند بسیاری از مناطق جنوب جهانی، سیاست های توسعه قبلی در بنگلادش:

… در سیاست ها و برنامه های کاهش فقر، تعصب روستایی را حفظ کرده اند و ابزارهای مفهومی برای تصور کاهش فقر شهری را تضعیف کرده اند.

رسانه‌های جهانی به ندرت از زندگی در داکا گزارش می‌دهند، به جز فجایعی مانند آتش‌سوزی کارخانه‌ها – که یکی از آنها جان 1100 نفر را گرفت. EPA

رسانه‌های بین‌المللی تنها گاهی اوقات دشواری این شرایط را در شهرهای با رشد سریع مانند داکا برجسته می‌کنند. تمرکز بر تلفات ناشی از آتش سوزی کارخانه رانا پلازا ، توجه را به شرایط کار وحشتناک ، دستمزدهای پایین، نابرابری جنسیتی، مسائل مربوط به رفاه کودکان و بی مسئولیتی شرکت های فراملی جلب کرد.

داکا مرکز صنعت پوشاک آماده در بنگلادش، دومین تولید کننده بزرگ منسوجات در جهان است . این بزرگترین درآمد صادرات کشور است .

با این حال، مزایای تولید پوشاک به طور نابرابر توزیع شده است. صنعت غیردولتی بسیار فعال در داکا از نقش مستمر اهداکنندگان و آژانس‌ها صحبت می‌کند. آنها خدمات ضروری و کمک های بشردوستانه و همچنین تأمین مالی و تولید نوآوری های شهری را ارائه می دهند.

شمسول حق توضیح داده است که چگونه روابط متقابل بین سازمان‌های غیردولتی و دولت در اواخر دهه 1970 آغاز شد، زمانی که «اشکال ابتدایی سازمان‌های غیردولتی در سطح مردمی» به درگیری و بی‌ثباتی رژیم‌های نظامی متوالی و دولت‌های منتخب پاسخ دادند. امروزه پیچیدگی این روابط ناشی از کاهش قدرت رسمی دولتی و افزایش مشروعیت، گسترش و استقلال مالی سازمان های غیردولتی است.

به حاشیه راندن دولت نگرانی هایی را برای «حقوق یا استحقاق شهروندان از خدمات اساسی» ایجاد می کند.

به جای نهادهای دولتی، سازمان‌هایی مانند کمیته کمک توانبخشی بنگلادش (BRAC) برنامه‌های متعدد ارائه خدمات حیاتی را اجرا می‌کنند. این خدمات شامل ارائه مراقبت های دوران بارداری و پس از زایمان از طریق پیام های متنی، اداره مراکز قانونی و آموزش افراد برای مشاغل و ایجاد درآمد خوداشتغالی است.

کلروب: ارتباط جوامع و خدمات

Kolorob پروژه ای است که توسط Save the Children بنگلادش و با مشارکت Save the Children استرالیا اجرا می شود. در حال توسعه یک برنامه تلفن همراه است تا به جوامع کم درآمد داکا کمک کند تا خدمات محلی مانند مدارس، کلینیک ها، شرکت های حقوقی و دفاتر دولتی را پیدا کنند و در مورد آنها بازخورد ارائه کنند.

این برنامه، یک نوع محلی از Yelp است، خدمات ارائه شده توسط داوطلبان اجتماعی در منطقه Mirpur شهر، در شمال CBD را ارائه می‌کند.

از زمانی که این پروژه در اواسط سال 2015 آغاز شد، ما پشتیبانی فنی و لجستیکی از راه دور ارائه کرده ایم. زمانی که برنامه در اوایل سال 2016 راه اندازی شد، خوش شانس بودیم که در داکا بودیم.

این برنامه نمونه ای از پیچیدگی آن است که شهرها را برای زندگی راحت تر می کند. نام کلوروب (به معنی “هیاهو” یا “صدا”) تحریک آمیز است و گویای این پیچیدگی است. “صدا” می تواند یک خواسته عمومی دوستانه یا خصمانه باشد. می تواند حرکت کند و تأثیر بگذارد – پس به نفع چه کسی؟

این پروژه از یک فرآیند مشارکتی و طراحی مشترک به سمت « شهرسازی فراگیر » استفاده کرده است. صداها، تخصص و ارزش‌های جوامع کم‌درآمد در چنین طرح‌هایی به جای حاشیه‌ای، محوری می‌شوند.

تعدادی از دست اندرکاران در کلروب ابراز امیدواری کردند که چنین پروژه هایی در نهایت به شرکت های اجتماعی مستقل تبدیل شوند. علیرغم تمام هیجانی که در مورد پتانسیل دستگاه ها و برنامه های تکنولوژیکی وجود دارد، بهبود واقعی جامعه شامل نوآوری و مهارت های اجتماعی نیز می شود. بهبود شرایط زندگی شهری نیازمند همکاری چند بخشی، ظرفیت سازی و آگاهی از « اقتصاد سیاسی فقر شهری » است.

در منطقه میرپور داکا، داوطلبان اجتماعی به ایجاد اپلیکیشن Kolorob برای ارتباط ساکنان کم درآمد با خدمات کمک کرده اند. Fazlay Rabbi/flickr , CC BY

مدل های جدید برای شهرسازی؟

کلروب یکی از نمونه‌های بسیاری از پروژه‌های نقشه‌برداری است که در سال‌های اخیر به عنوان راهی برای رساندن صدا و دید به جوامع شهری فقیر، محبوبیت بیشتری یافته است.

از دهه 1970، زاغه نشینان بین المللی پیشگام نقشه برداری و شمارش زاغه نشین مشارکتی در مقیاس بزرگ بوده است. در ده سال گذشته، انتقال آن به پایگاه‌های اطلاعاتی پیچیده‌تر و سیستم‌های نقشه‌برداری، تجزیه و تحلیل قوی‌تری از این اطلاعات را امکان‌پذیر کرده است.

دو نمونه دیگر، پلتفرم Ushahidi است که برای ترسیم خشونت های پس از انتخابات در کنیا در سال 2008، و پروژه نقشه برداری کیبرا در بزرگترین محله فقیر نشین جهان در نایروبی ایجاد شد.

نقشه‌برداری مشارکتی و نرم‌افزار منبع باز دارای پتانسیل زیادی برای مالکیت جمعی مالکیت معنوی، دسترسی کم‌هزینه به اطلاعات و نوآوری‌های شهری دموکراتیک شده است. به عنوان یک قطعه گمشده در طرح جامع برای شروع مشروعیت بخشیدن به سکونتگاه های غیررسمی، چنین ابزارهایی می توانند استدلال های قدرتمندی را برای برنامه ریزان شهری ارائه دهند.

چنین نقشه‌برداری همچنین شیوه‌های جدیدی از اشتراک دانش را تقویت می‌کند :

با گذشت زمان، پسران و دختران جوان از محله‌های محلی به تیم‌هایی تبدیل شده‌اند که داده‌ها را وارد و مدیریت می‌کنند، روند رایانه‌ای را بیشتر ابهام می‌کنند و به بزرگ‌ترهایشان کمک می‌کنند در مورد این داده‌ها احساس راحتی کنند.

با این حال، این دید جدید نیز نگرانی هایی را ایجاد می کند. ساختارها و روابط قدرت موجود می توانند مشروعیت بیشتر و گاه مشکل ساز را از طریق نوعی مبتذل دیجیتال به دست آورند. داده ها می توانند از قابلیت اطمینان متغیر برخوردار باشند.

در حالی که نقشه‌برداری « سیستم بهداشتی بسیار متکثر » داکا می‌تواند به تجسم تنوع ارائه‌دهندگان بهداشت رسمی و غیررسمی کمک کند، برای مثال، سؤالاتی در مورد کیفیت مراقبت، مسئولیت‌پذیری و مقررات ایجاد می‌کند.

علاوه بر این، لفاظی بازار از تامین مالی خرد، افزایش درآمد و استارت‌آپ‌های کارآفرینی این نگرانی را ایجاد می‌کند که رابطه بین دولت، سازمان‌های غیردولتی و جوامع کم‌درآمد وابستگی استاندارد و برنامه‌های نئولیبرالی ریشه‌دار شده است. همانطور که دیواین خاطرنشان می کند :

بسیار مهم است که تلاش برای تضمین پایداری سازمانی بیش از خود سازمان ها بر اساس نیازهای فقرا ساخته شود.

واروتیل با تکیه بر درس هایی از شرکتی شدن تامین مالی خرد، نیاز به درک جنبه های اجتماعی و مالی حاکمیت پروژه و نتایج را برجسته کرده است.

باز کردن طرح‌های مشارکتی – مانند کلروب – راهی برای توجه به نیازها، نگرانی‌ها و آرزوهای جوامع به حاشیه رانده شده است. فقرای شهری باید بتوانند نوآوری هایی را تولید کنند که مدل های ترجیحی آنها را برای تمرین و وابستگی متقابل بیان و پشتیبانی کند.

سازمان های غیردولتی همچنان در این زمینه و برای میانجی گری گفتگو بین دولت و فقرای شهری حیاتی هستند. تجزیه و تحلیل اولیه داده های شرکت های تجاری توسط بانک جهانی ، توصیه هایی را برای ورود و خروج از بازار، و نحوه گذار کسب و کارهای غیردولتی به سمت مدیریت و کنترل جامعه – به عنوان مثال، با ایجاد تراست های مستقل ثبت شده، ارائه می دهد.

یک برداشت رادیکال تر، در نظر گرفتن گسترش تولید مشترک نوآوری به مالکیت مشترک است. همانطور که Terranova استدلال کرده است ، نوآوری نه تنها باید شامل خدمات فناوری جدید، بلکه “توزیع بهتر ثروت” و “زمان و انرژی آزاد از کار” باشد.

گوش دادن به شهر

ممکن است Kolorob به این زودی ها رتبه زیست پذیری داکا را افزایش ندهد. نقشی که چنین پروژه‌هایی در گسترش درک ما از زندگی شهری ممکن است بازی کنند بسیار حیاتی‌تر است.

«نوآوری» در اینجا نماینده داستانی آشنا از «برخورداری» با آرمان‌های غربی نیست. در عوض، این فرصتی است برای یادگیری از نمونه ای از “تکامل مداوم” شهرها.

بررسی « مدل‌های کارآفرینی سیار » به ما کمک می‌کند بفهمیم که چگونه تعامل بین نوآوری، فناوری و جوامع کم‌درآمد به هیچ وجه یک راه‌حل یکپارچه یا بی‌صدا نیست. چالش‌های مرتبط سؤالاتی را مطرح می‌کنند که فراتر از نوآوری‌های مبتنی بر بازار است:

  • آیا مداخلات اجتماعی مبتنی بر بازار پایدار – که هنوز به اشکالی از سرمایه و مالی برای مشارکت نیاز دارد – فقیرترین افراد شهر را حذف می کند؟
  • آیا لفاظی نقاشی نوآوری بر علل ریشه ای فقر و نابرابری شهری است؟
  • چگونه ممکن است نوآوری فراتر از وسواس با فناوری گسترش یابد و اشکال جدیدی از سازماندهی، توزیع عدالت اجتماعی و شیوه های توانمندسازی مدنی را در بر گیرد؟
  • نقش بازیگران نهادی – دولت ها، سازمان های غیر دولتی، شرکت ها – در توسعه و حفظ چنین نوآوری چیست؟

ما باید با دقت بیشتری به ” شهر موقت ” گوش کنیم. این سؤال که « شهر خوب» و «اخلاق شهری » چیست، یک فراخوان مداوم برای توجه به نحوه دوخت و صدای شهر است.

این ریتم‌ها فراخوانی برای الگوهای مختلف مالکیت دارایی و توزیع سود مصنوعاتی هستند که به طور فزاینده‌ای شهر دیجیتال را می‌سازند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *