ماه گذشته، اداره ثبت اختراع و علائم تجاری ایالات متحده 10 میلیونمین پتنت خود را صادر کرد . اما آیا همه این پتنت ها به جامعه کمک می کنند؟ سیستم ثبت اختراع آمریکایی در ابتدا برای تحریک نوآوری طراحی شده بود، اما برخی از شهروندان اکنون استدلال می کنند که در واقع به نوآوری آسیب می رساند ، دسترسی به فناوری را محدود می کند و زمینه های غیراخلاقی تحقیق و نوآوری را ترویج می کند . این منتقدان صدای خود را از طریق چالشهای دادگاه، جلسات قانونی و حتی اعتراضات خیابانی به گوش میرسانند.
این کنشگری مردمی ممکن است عجیب به نظر برسد. به هر حال، سیستم ثبت اختراع یک حوزه فنی و حقوقی بسیار تخصصی است که ظاهراً فقط برای مخترعانی که به دنبال حقوق انحصاری برای تجاریسازی فناوریهای جدید خود برای مدت زمان محدود هستند، مورد توجه است. چرا این سایت به یک سایت بحث برانگیز تبدیل شده است و سیاستگذاران و شهروندان در مورد آن چه می توانند بکنند؟
ما مردم و پتنت هایمان
هنگامی که برای اولین بار در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 توسعه یافت، سیستم ثبت اختراع ایالات متحده به گونه ای دموکراتیک طراحی شد – به ویژه در مقایسه با سیستم های ثبت اختراع اروپایی آن زمان.
دادگاههای سلطنتی اروپا امتیازات «امتیازات» ثبت اختراع را به کارآفرینان در ازای قیمت بالایی اعطا کردند. در مقابل، سیستم ایالات متحده “حقوق” ثبت اختراع را برای مخترعان صادر کرد. و با پایین نگه داشتن هزینه های درخواست ثبت اختراع و ایجاد نمایش عمومی فناوری های ثبت شده برای الهام بخشیدن به نوآوری های آینده ، مشارکت گسترده در سیستم را تشویق کرد .
یک ایمیل هفتگی با تجزیه و تحلیل مبتنی بر شواهد از بهترین محققان اروپا
به عبارت دیگر، سیستم ایالات متحده، حق ثبت اختراع، نوآوری و کارآفرینی را در دسترس هر شهروند قرار می دهد. سیاستگذاران فکر میکردند که این امر نوآوری را افزایش میدهد که منجر به سود اقتصادی و در نهایت اجتماعی میشود.
با بسیاری از معیارها، این تلاش ها موفقیت آمیز بود. نرخ درخواست ثبت اختراع در طول قرن 19 و 20 افزایش یافت و در سال 2017، ایالات متحده بیش از 300000 حق ثبت اختراع در مورد نوآوری های مختلف از فتوکپی گرفته تا صفحات خورشیدی صادر کرد. در واقع، بسیاری از صنایع – از راه آهن گرفته تا داروسازی – موفقیت خود را مدیون سیستم ثبت اختراع مدرن می دانند.
و این رویکرد همچنین جهانی شده است، با موافقتنامههای حقوقی بینالمللی که برای ایجاد یک رژیم ثبت اختراع یکنواخت طراحی شده است که سفر اختراعات را آسانتر میکند، برای مخترعان بهدست آوردن پاداش در آن سوی مرزها و تبدیل شدن بازارها به بازارها را آسانتر میکند.
این سیستم چند صد ساله، که تا به امروز ادامه دارد، توافق عمومی گسترده ای را در مورد این ایده که تحریک نوآوری از طریق ثبت اختراع در نهایت به نفع همه خواهد بود، فرض می کند . هر شهروندی را به عنوان یک مخترع بالقوه تصور می کند و انتظار دارد که اگر قانونگذاران و دادگاه ها در خدمت منافع مخترعان باشند، به طور خودکار در خدمت منافع عمومی باشند. و فرض می کند که مردم به تصمیمات آن اعتماد خواهند کرد زیرا سیستم ثبت اختراع توسط دانش علمی و قانون هدایت می شود.
ثبت اختراع، آزار و اذیت به جای حمایت؟
اما پویایی سیستم ثبت اختراع در دهه های اخیر تغییر کرده است. فعالان سلامت عمومی شکایت هایی را تنظیم کرده اند مبنی بر اینکه ثبت اختراع به جای افزایش دسترسی به فناوری، انحصاری هایی را ایجاد می کند که سلامتی را برای بسیاری غیرقابل دسترس و غیرقابل دسترس می کند. در سال 2013، ائتلافی از بیماران، متخصصان مراقبت های بهداشتی و دانشمندان، حق ثبت اختراع مربوط به ژن های مرتبط با سرطان سینه و تخمدان را در دادگاه عالی ایالات متحده به چالش کشیدند. آنها استدلال کردند که این پتنت ها منجر به آزمایش های ژنتیکی گران قیمت و بی کیفیت شده است که فقط از طریق یک شرکت در دسترس است : Myriad Genetics، دارنده پتنت.
در همین حال، کشاورزان کوچک اعتراضاتی را علیه ثبت اختراع بذر سازماندهی کردهاند و پیشنهاد میکنند که کنترل شرکتها بر کشاورزی را به روشهایی که برای معیشت، نوآوری، مصرفکنندگان و اکوسیستم مضر است، تسریع کنند.
و گروههای جامعه مدنی جلسات قانونی و کمپینهای رسانهای را با این استدلال که پتنتها به طور ضمنی گواهی اخلاقی برای توسعه و تجاریسازی حوزههای تحقیق و توسعه اخلاقی بحثبرانگیز ارائه میدهند، به راه انداختهاند. چنین کمپین هایی از اوایل دهه 1980 آغاز شد، زمانی که طرفداران محیط زیست، سازمان های حقوق حیوانات و شخصیت های مذهبی حق ثبت اختراع حیوانات دستکاری شده ژنتیکی را به چالش کشیدند . آنها نگران بودند که با تبدیل این حیوانات به کالا، سیستم ثبت اختراع درک مردم از مالکیت و رابطه ما با محیط طبیعی را تغییر دهد.
مقامات سیستم ثبت اختراع و حقوقدانان تمایل دارند این فعالیت را به طور جدی گمراه کنند. آنها استدلال می کنند که این رقبای شهروندی فاقد تخصص لازم برای درک نحوه عملکرد سیستم ثبت اختراع هستند: این یک حوزه محدود است که صرفاً بر تأیید تازگی، خلاقیت و سودمندی اختراعات متمرکز است. این جهت گیری فنی و حقوقی نیز در قوانین و فرآیندهای سیستم تعبیه شده است که امکان مشارکت شهروندان عادی را به جز با ارائه درخواست ثبت اختراع عملاً غیرممکن می کند.
چگونه یک سیستم را از سال 1790 اصلاح کنیم
در کتاب سال 2017 خود ” سیاست ثبت اختراع: اشکال زندگی، بازارها و منافع عمومی در ایالات متحده و اروپا “، پیشنهاد می کنم که این پاسخ ها از طرف شرکت کنندگان معمولی در سیستم ثبت اختراع و همچنین ساختار خود سیستم ثبت اختراع ایالات متحده باشد. ، با سیاست دموکراتیک مدرن همخوانی ندارند.
شهروندان به طرق مختلف نقش فعال تری در سیاست گذاری علم و فناوری ایفا می کنند. آنها اکنون در تلاش هستند تا اطمینان حاصل کنند که سیستم هایی که توسعه، در دسترس بودن و استفاده از نوآوری را تنظیم می کنند، ارزش ها و نگرانی های آنها را بهتر منعکس می کنند . به عنوان مثال، گروههای حامی بیمار به اجبار وارد پنلهای بازبینی شدهاند که بودجه دولتی را برای تحقیقات زیستپزشکی توزیع میکنند تا نه تنها منافع علمی بلکه عمومی را به حداکثر برسانند.
در مورد سیستم ثبت اختراع، شرکت کنندگان سنتی غافل می شوند که محدوده و ساختار سیستم ثبت اختراع در ابتدا با توجه به نوع دیگری از منافع عمومی – و عمومی – ساخته شده است. بنیانگذاران این کشور سیاست های ثبت اختراع خود را برای شهروندان کوچک، سفیدپوست و مرد هدف قرار دادند. اما امروزه، جمعیت چند قومیتی آمریکا بسیار حیاتیتر است و مجموعهای از خواستههای متنوعی را از نهادهای سیاستگذاری علم و فناوری مطرح میکند.
آیا امکان اصلاح نظام برای پذیرایی از مردم تازه کار وجود دارد؟ در واقع، هیچ تعریف طبیعی از اینکه سیستم ثبت اختراع چیست، شهروندان باید از آن چه انتظاراتی داشته باشند، یا چه کسی باید مشارکت کند و چگونه باید این کار را انجام دهد، وجود ندارد.
به عنوان مثال، سیستم ثبت اختراع پاناروپایی را در نظر بگیرید، که از نظر بسیاری از حساب ها کاملاً شبیه همتای آمریکایی خود است. در سالهای اخیر، این کشور برای مشارکت جامعه مدنی در رسیدگیهای بوروکراتیک و دادگاه خود باز بوده و توجه به نگرانیهای اخلاقی و اجتماعی-اقتصادی را در تصمیمگیری خود لحاظ کرده است. به ویژه نسبت به نگرانی های شهروندان در مورد پتنت های نرم افزاری و بیوتکنولوژی حساس بوده است.
در سال 2007، اداره ثبت اختراع اروپا از منتقدان مختلف خود دعوت کرد تا در تهیه گزارشی بی سابقه با عنوان ” سناریوهای آینده ” شرکت کنند که چالش ها و فرصت هایی را که در 30 سال آینده با آن مواجه خواهد شد، شناسایی کرد. به عنوان مثال خاطرنشان کرد:
این که آیا سیستم ثبت اختراع در عدم دریافت دارو به کسانی که به آنها نیاز دارند مقصر است یا نه، بی اهمیت است. بسیاری از نیروهای جامعه تقصیر را به گردن سیستم IP می اندازند.»
در پاسخ، موسسات در سراسر اروپا اقداماتی را برای محدود کردن انحصارات مبتنی بر اختراع که ممکن است به سلامت عمومی و کشاورزی آسیب برساند، انجام دادهاند .
شایان توجه است که در حالی که سیستم ایالات متحده در ابتدا به عنوان یک پیشرفت دموکراتیک در سیستم های اروپایی آن زمان تصور می شد، سیستم ثبت اختراع پاناروپایی امروزی از نظر مشارکت عمومی و توجه به پیامدهای آن بسیار جلوتر از همتای آمریکایی خود است. که شهروندان به آن اهمیت می دهند.
اگر سیستم ثبت اختراع ایالات متحده می خواهد اعتماد عمومی را حفظ کند، باید بداند که شهروند قرن 21 کاملاً با اجداد قرن 18 خود متفاوت است. شهروند امروزی به پیامدهای اخلاقی و اقتصادی-اجتماعی پتنت ها و فناوری هایی که آنها را پوشش می دهد اهمیت می دهد و راضی نمی شود فرض کند که مزایای سیستم در نهایت کاهش می یابد. و او به دنبال نقش فعال در تصمیم گیری است.
جدی گرفتن این شهروند مستلزم اصلاحات جدی در سیستم ثبت اختراع است. اصلاحات احتمالی شامل افزایش فرصتها برای مشارکت عمومی در تصمیمگیری ثبت اختراع، ایجاد چالشهای حقوقی و بوروکراتیک بیشتر از طرف منافع عمومی، و افزودن تأکید بیشتر بر پیامدهای اخلاقی و اجتماعی-اقتصادی در سیاستهای ثبت اختراع و نوآوری ما است.
بدون نظر