موسیقی درختان چیست؟ هنرمند آلمانی Bartholomäus Traubeck تکههایی از کندهها را روی میزهای گردان چرخاند که بافت و حلقههای سالانه آنها را به موسیقی تبدیل میکند. Traubeck نتیجه را سال می نامد، و من آن را در سمینار آهنگسازی خود بازی کردم تا ببینم دانشجویان چگونه پاسخ می دهند.
گروه سال اول به شدت تحت تأثیر قرار گرفتند که میتوان درختهای کهنسال را برای خلق موسیقی بنوازد، اما دانشآموزان سالهای بعد بهطور منحصربهفردی تحت تأثیر قرار نگرفتند و نمونههایی از کدنویسی موسیقی از باخ تا جان کیج و روشهای شانسی او را نقل کردند.
Years یک اثر هنری/ترکیب موسیقی است که از یک “نوازنده ضبط” تشکیل شده است که تکههای چوب درختان قدیمی را با استفاده از بازویی که به دستگاه اسکن نور به جای قلم سنتی مجهز است، پخش میکند. برش های دایره ای از درخت لاکی شده و سپس روی یک صفحه گردان سنتی چرخانده می شوند. سپس، همانطور که یادداشتهای همراه به ما میگویند، دادههای حلقه سال با نگاشت دادههای خروجی به مقیاس با استفاده از یک برنامه موسیقی رایانهای «به موسیقی ترجمه میشوند». در مثالی که می شنویم، مقیاس انتخاب شده، آرایه ای از نت های مرتبط با آکورد مینور به راحتی قابل هضم است که در کنار چشم انداز صفحه گردان اصلاح شده که تنه درخت براق «رکورد» را می چرخاند، تجربه شنیداری و بصری دلپذیری را ارائه می دهد. طعم آن در پایان این مقاله در انتظار است.
بحث در سمینار آهنگسازی حول این موضوع بود که سازنده یک قطعه چه میزان کنترلی را هنگام نگاشت داده ها به پارامترهای موسیقی از طریق نرم افزار و سخت افزار اعمال می کند، با نظراتی که تمام بخش های طیف را پوشش می دهد. توافق نهایی این بود که در نهایت گوش باید داور نهایی موسیقی باشد، و چشم برای بصری، و اینکه این که چگونه به قطعه از نظر هنری امتیاز میدهد کاملاً ذهنی است.
در زمان خود به عنوان آهنگساز و اخیراً به عنوان معلم، انواع پدیده های طبیعی و داده های علمی را دیده ام که به آثار موسیقایی برای همایش ها و کنفرانس ها تبدیل شده اند، اما تعداد بسیار کمی از آنها آزمون زمان را پس داده اند.
دو سؤالی که بلافاصله به ذهن خطور می کند این است که اولاً آیا این یک نمایش صوتی واقعی از داده های بصری حلقه های درخت است و دوم اینکه آیا این روش جدیدی برای ساخت آهنگ های موسیقی است؟
پاسخ هر دو منفی است، اما لازم نیست این امر به عنوان تحقیر آمیز تلقی شود. این هنرمند در یادداشتها به وضوح بیان میکند که «مبنای موسیقی مطمئناً در مجموعه قوانین تعریفشده برنامهنویسی و تنظیمات سختافزار یافت میشود، اما دادههای بهدستآمده از هر درخت این مجموعه قوانین را بهطور متفاوتی تفسیر میکند». من ترجیح میدهم مثالهای بیشتری را با استفاده از برشهای دیگر برای دیدن/شنیدن تفاوتهای ایجاد شده توسط الگوهای مشاهده شده در “سوابق” بشنوم.
در اولین مواجهه با این قطعه ذهن من به دوران دانشجویی و انتشار قطعه ضبط شده ای از آهنگسازی الکترونیکی اولیه توسط آهنگساز آمریکایی چارلز دوج با عنوان ” میدان مغناطیسی زمین ” با عنوان فرعی “تحققات در صدای الکترونیکی محاسبه شده” بازگشت (Nonesuch H71250-1970) ).
در این کار دوج دادههایی را از پایش ژئوفیزیکی فعالیت مغناطیسی اطراف زمین ( شاخص Kp ) گرفت. این شاخصها بهصورت گرافیکی نمایش داده میشدند و برای محققان درگیر بهعنوان نمودارهای موسیقی بارتلز شناخته میشدند که به نام مخترع آنها، ژئوفیزیکدان آلمانی جولیوس بارتلز ، نامگذاری شد . به دلیل شباهت آنها به نت موسیقی، دوج برای ساخت این قطعه الهام گرفت. دوج از آرایه بسیار بزرگتری از زیر و بم ها برای ساختن رندر خود از داده ها استفاده می کند: همانطور که نت های خطی می گویند، “مجموعه دیاتونیک بیش از چهار اکتاو و او “2920 خوانش سال را در هشت دقیقه زمان موسیقی فشرده می کند”.
به دلیل زیبایی شناسی موسیقایی دورانی که دوج در آن زندگی می کرد و ماهیت تجربی آن زمان موسیقی رایانه ای، نتایج بسیار ناسازگارتر است، اما عناصر ریتمیک هر دوی این قطعات سرنوشت مشابهی دارند. آنها نامنظم هستند و به نظر نمی رسد حاوی تعداد زیادی پالس های شنیداری رضایت بخش باشند که شنونده را لنگر می اندازد، که احتمالاً دلیلی برای ماندن “سال ها” در قلمرو صدایی امن است. این بسیار دور از تصمیم آرنولد شوئنبرگ در اولین ترکیب روش سختگیرانه دوازده آهنگی او، سوئیت برای پیانو ، نیست که از ساختار ناهماهنگ گام استفاده کند، اما با قرار دادن آن در یک سوئیت رقص سخت، آن را برای مخاطبانش محکم نگه دارد.
شوئنبرگ همچنین نام خود را در بسیاری از آهنگها رمزگذاری کرده است، اما این نیز سابقهای به باخ و دیگران دارد. سادهترین شکل کدگذاری موسیقی الفبایی استفاده از حروفی است که در مقیاس استفاده میشود، ABCDEFG با افزودن S که به معنای Eflat در نامگذاری آلمانی است و H که به معنای Bnatural است، سیستم آلمانی از B به معنای Bflat استفاده میکند.
بنابراین BACH به راحتی به عنوان Bflat AC Bnatural ترجمه می شود، SCH(O)E(N)BE(R)G تبدیل به SCHEBEG یا Eflat C Bnatural EBflat EG می شود و بسیاری از آهنگسازان در همه دوره ها و ترغیب ها از این روش و سایر روش ها برای قرار دادن اطلاعات کدگذاری شده در آن استفاده کرده اند. کار آنها، تفاوت چندانی با استفاده از داده های خارجی برای هدایت یک اثر موسیقی ندارد. با این حال، این تنها یک نقطه شروع است و برای اینکه یک قطعه به طور متقاعدکننده کار کند، باید فرآیند ویرایش/خلاق را وارد بازی کرد تا عناصر مختلفی که باعث میشود یک ترکیب با مخاطب صحبت کند، شکل بگیرد.
اینم طعم سال ها:
سالها از Bartholomäus Traubeck در Vimeo .
در حالی که یک آزمایش شنیداری جالب است، اما به عنوان یک اثر موسیقی Years – برای گوش من – کمی کمتر از علامت است.
بدون نظر