اگر میخواهید با یک رقیب نوآور پیش بروید، از مشتریان خود بخواهید ایدههایی برای بهبود محصول شما پیشنهاد دهند، ایده خوبی است. اما، مگر اینکه روی گروه کوچکی از مشتریان خلاق تمرکز کنید و از روششناسی خلاقیت ساختاریافته مانند تفکر ضد متعارف (ACT) استفاده کنید.، مشتریان شما ایده های تحول آفرینی را پیشنهاد نمی کنند که صنعت شما را تکان دهد و شما را از رقبای مبتکرتر جلوتر قرار دهد. در واقع، تنها چیزی که خلاقیت کمتری نسبت به درخواست مستقیم از مشتریان خود برای پیشنهادات بهبود محصول دارد، ایجاد یک وب سایت عظیم اشتراکگذاری جمعیت است که در آن از جهان دعوت میکنید تا پیشنهادات خود را ارائه دهند و به آن پیشنهادها رأی دهند تا بهترینها را بیابند. چنین ابزار جمع سپاری یک راه ایده آل برای شناسایی محبوب ترین ویژگی ها در سایر محصولات است — اما این نوآوری نیست. یعنی کپی کردن
به نوآوری های عظیم در قرن گذشته یا بیشتر فکر کنید. استیو جابز آی پاد و آیفون را با درخواست از مشتریان برای ایده ابداع نکرد. هنری فورد مدل T را با پرسیدن اینکه مشتریانش چه میخواهند به دست نیاورد (در واقع، او معروف است که اگر از مشتریانش میپرسید چه میخواهند، آنها با «اسبهای سریعتر» پاسخ میدادند). مارک زاکربرگ فیس بوک را با پرسیدن اینکه کاربران یا مشتریان چه می خواهند ابداع نکرد. و دفعاتی که شرکت او کاربران را با بهروزرسانیهایی که از آن متنفرند، عصبانی میکند، اما استفاده آنها از فیسبوک یا رشد شرکت را کاهش نمیدهد، نشان میدهد که او و تیمش همچنان ایدههای کاربران را نادیده میگیرند. و با این کار سود فراوانی ببرید.
چرا ایده بدی است که از مشتریان ایده بخواهید؟
اگرچه برخی از مشتریان شما ممکن است نابغه خلاق باشند، اما بیشتر آنها اینطور نیستند (البته مگر اینکه محصولی را منحصراً به نوابغ خلاق بفروشید). بنابراین هنگامی که از شما ایده هایی در مورد بهبود یکی از محصولات شما خواسته می شود، آنها با ایده هایی بر اساس آنچه که محصول شما و احتمالاً محصولات رقبای شما آشنا هستند، پاسخ خواهند داد. اگر یکی از محصولات رقبای شما ویژگی جالبی داشته باشد که محصول شما فاقد آن باشد، مشتریان شما احتمالاً این ویژگی را به عنوان یک ویژگی که مایلند در محصولات شما ببینند (و در یک پلتفرم جمع سپاری، چنین ایده ای احتمالاً رای های زیادی را به دست می آورد پیشنهاد می کنند. توسط دیگرانی که مایلند محصول شما را نیز کپی کنند. اجرای این پیشنهاد شما را مبتکرتر از رقیبتان نخواهد کرد. این به شما کمک می کند تا با رقیب خود پیش بروید.
علاوه بر این، اگر یکی از مشتریان شما واقعاً ایده جدید جسورانه ای داشته باشد که محصول شما را متحول کند و رقابت را از بین ببرد، بعید است که بخواهد آن را به شما بدهد. او تقریباً مطمئناً ترجیح می دهد از ایده خود سود ببرد. بنابراین، او ممکن است مایل باشد ایده خود را به شما بفروشد. او ممکن است به راه اندازی یک استارت آپ مبتنی بر ایده خود فکر کند. او ممکن است مایل باشد ایده خود را پتنت کند و آن را به بالاترین قیمت پیشنهادی بفروشد. زیرا مهم نیست که او چقدر شرکت شما را دوست دارد، بدون شک بیشتر به آینده خود اهمیت می دهد تا شما. و اگر او به اندازه کافی باهوش باشد که بتواند یک چشم انداز خلاقانه برای یک محصول جدید جسورانه طراحی کند، آنقدر باهوش است که ایده هایی در مورد چگونگی سود بردن از ایده های خود داشته باشد.
اما مشتریان خود را نادیده نگیرید
البته من پیشنهاد نمی کنم که مشتریان خود را نادیده بگیرید و به خواسته های آنها توجه نکنید. در عوض، بر درک مشتریان خود با توجه به استفاده آنها از محصول شما و محصولات مشابه تمرکز کنید. فراتر از محصول بروید و درک کنید که چرا مشتریان شما از محصول شما استفاده می کنند. آنها امیدوارند با استفاده از محصول شما به چه اهدافی دست یابند. چه احساسی نسبت به محصول شما و محصولات رقبای شما دارند. انها چه کسانی هستند؛ و هر چیز دیگری که مربوط به استفاده آنها از محصول شما باشد. نیاز اصلی یا آرزوی برآورده شدن محصول خود را شناسایی کنید. هنری فورد فهمید که مشتریان در آن زمان واقعاً به اسب و کالسکه علاقه نداشتند، بلکه به حمل و نقل شخصی با قیمت مقرون به صرفه علاقه مند بودند – آرزویی که او با موتور خودرو مدل T برآورده کرد.
استیو جابز متوجه شد که مردم برای ابزارهای زیبا که استفاده از آنها آسان است ارزش قائل هستند. از بسیاری جهات، آیپاد بخشی از تکامل دستگاههای موسیقی شخصی بود که با رادیو ترانزیستوری در دهه 1950 آغاز شد. از طریق واکمن سونی در اواخر دهه 1970 و 80 ادامه یافت. نسخه پخش سی دی Walkman در دهه 90. و امروز به گوشی های هوشمند.
در روزهای قبل از کامپیوتر، زمانی که نمیتوانستید روی CTRL و Z کلیک کنید تا یک اشتباه تایپی را لغو کنید و بیشتر اسناد با استفاده از کاغذ کربن به صورت تکراری یا سهتایی چاپ میشدند، بت نسمیت گراهام، منشی متوجه شد که حتی شایستهترین منشی نیز گاه به گاه اشتباه تایپی میکند. بنابراین او کاغذ مایع را اختراع کرد، روشی بسیار آسان برای رفع خطاهای کوچک در نسخههای اصلی و کپیهای کربنی.
هنگامی که مشتریان خود و به ویژه نیاز یا خواسته اصلی آنها را که در حال برآورده کردن آن هستید درک کردید، می توانید شروع به سؤال در مورد راه های دیگر برای برآورده کردن این خواسته ها و نیازها کنید. می توانید نگاه کنید که چگونه فناوری های جدید ممکن است به آن خواسته ها و نیازها پاسخ دهند. شما می توانید راه های دیگری را شناسایی کنید که مشتریان بتوانند آن نیازها و خواسته ها را برآورده سازند.
در برخی موارد، ممکن است خواسته ها یا نیازهایی را بشناسید که جمعیت متوجه وجود آنها نیست. در اوایل دهه 1990، مایکروسافت تشخیص داد که یک سیستم نرم افزاری یکپارچه با استفاده آسان و متمرکز بر استفاده تجاری، نیازی را که اکثر کسب و کارها نمی دانستند برآورده می کند. قبل از آن زمان، بیشتر میزهای اداری کامپیوتری نداشتند. اکنون هر میز یک کامپیوتر دارد و اکثر آن کامپیوترها از نرم افزارهای Microsoft Windows و Office استفاده می کنند.
چگونه؟
البته درک آنچه مشتریان شما واقعاً می خواهند یا نیاز دارند و طراحی محصولات و خدمات متحول کننده برای آنها آسان نیست. این چیزی است که افرادی مانند هنری فورد، استیو جابز و بیل گیتس را بسیار قابل توجه و ثروتمند می کند. اولین کاری که باید انجام دهید این است که از تلاش برای داشتن ایده در مورد بهبود محصول و محصولات جدید دست بردارید. چنین تفکری فقط ذهن شما را بر روی محصولات موجود و پارادایم های مرتبط با آنها متمرکز می کند.
شما باید آنچه را که مشتریان شما انجام می دهند تجزیه و تحلیل کنید، سوال بپرسید و درک کنید. روش های تفکر خلاق مانند ACT، حل مسئله خلاق و TRIZ همگی در این تمرکز اولیه بر پرسش و درک مشترک هستند. حل پویا مسئله، که از زبان رقص و حرکت برای تجزیه و تحلیل موقعیتهایی استفاده میکند که افراد با تمایلات، انگیزهها و ارزشهای متفاوت را درگیر میکند، میتواند ابزار بسیار مفیدی برای درک اینکه مشتری شما واقعاً چه احساسی نسبت به محصول شما دارد.
از آنجا، شما باید چشم اندازهای جدیدی بسازید تا نیازها و خواسته های قدیمی (یا گاهی اوقات جدید) را برآورده کنید. ACT، که بر رد تفکر مرسوم به نفع تفکر جدید و غیر متعارف تمرکز می کند، به ویژه در ابداع ایده های محصول و خدمات انتقالی مفید است.
با این حال، ارائه راههای جدید برای برآوردن نیازها و خواستهها برای نوآوری کافی نیست. شما همچنین باید تمایل داشته باشید که ریسک های لازم برای طراحی، توسعه، بازاریابی و عرضه محصولات جدید جسورانه را بپذیرید. زیرا، افرادی که در بالا به آنها اشاره شد، نه اولین و نه تنها کسانی بودند که ایدههایی را داشتند که شرکتهایشان را راهاندازی کردند – یا آنها را دوباره تقویت کردند. اما آنها به اندازه کافی جسارت داشتند که به جلو حرکت کنند و دیدگاه های خود را در مورد جهان مطرح کنند.
تسهیلات نوآوری محصول جدید
آیا می خواهید یا نیاز به توسعه محصولات و خدمات جدید و نوآورانه دارید؟ اگر چنین است، من می توانم به شما در تجزیه و تحلیل مشتریان خود، به دست آوردن بینش و ایجاد دیدگاه های خلاقانه جسورانه کمک کنم. با استفاده از روش هایی مانند حل مسئله ACT و پویا، شما و همکارانتان می توانید پتانسیل خلاقانه واقعی خود را آزاد کنید و ایده های جدید باورنکردنی ارائه دهید. تماس بگیرید و در مورد کارهایی که می توانید با کمک من کوچک انجام دهید صحبت کنیم .
بدون نظر