دلیلی که بسیاری از شرکت ها برای نوآوری تلاش می کنند این است که اجازه خلاقیت معمولی را نمی دهند. در بیشتر مواقع، از کارمندان آنها انتظار می رود که فرآیندهای تعریف شده را برای انجام کارها دنبال کنند. سپس، یک بار در سال، آن کارمندان در یک جلسه تفکر ضد متعارف که توسط مرد دیوانه ای مانند من برگزار می شود یا یک طوفان فکری که توسط یک متخصص خلاقیت فریب خورده که هنوز نیاموخته است که طوفان فکری در واقع خیلی خوب کار نمی کند، شرکت می کنند. برای یک یا دو روز، کارمند تشویق میشود تا متفاوت فکر کند، از او دعوت میشود تا مسائل را زیر سوال ببرد و اجازه دارد ایدههای خلاقانهای را به اشتراک بگذارد. سپس، مانند یک ضربه سرد به صورت، او را به میزش برمیگردانند، جایی که روالها باید بدون چون و چرا دنبال شوند، از سؤالات دلسرد میشوند و ایدههایی که روش انجام کارها را تغییر میدهند کاملاً ناخواسته هستند.
مدیر عاملی که از خلاقیت بیزار است
یکی دو عمر پیش، زمانی که من یک مشاور تجارت الکترونیک بودم، در جلسه ای با افراد توسعه تجارت یک شرکت و مدیر عامل اروپا نشستم. تعدادی از توسعه دهندگان کسب و کار در مورد بهبود سیستم صورتحساب بحث کردند. از زمانی که یک شغل قابل فاکتور بود تا زمانی که شرکت واقعاً فاکتور را ارسال می کرد، هفته ها و گاهی ماه ها طول می کشید. آنقدر بد بود که مشتریان از کندی روند صورتحساب شکایت می کردند و درخواست می کردند که سریعتر صورتحساب دریافت کنند. در این جلسه، افراد توسعه کسب و کار پیشنهادهای متعددی را برای بهبود رویکرد صورتحساب ارائه کردند، اما مدیر عامل همه آنها را زیر سوال برد و گفت که فرآیند صورتحساب را درک نمی کنند و کاملاً خوب است، بسیار متشکرم!
به عبارت دیگر، ایدههایی برای بهبود فرآیند کسبوکار اساسی ناخواسته بودند، حتی اگر این ایدهها تأثیر عمیق و مثبتی بر جریان نقدی و رضایت مشتری داشته باشند.
اکنون این شرکت در تحقیر تفکر خلاق نسبتاً افراطی بود و میدانم که به همین منوال ادامه میدهد. با این وجود، دلسرد کردن تفکر خلاق در فرآیندهای روزمره در بسیاری از مشاغل که احتمالاً میخواهند نوآورتر باشند، امری عادی است.
مهندس بیش از حد باهوش
شرکتی را در نظر بگیرید که یک مهندس خلاق را برای مقابله با یک مشکل پیچیده استخدام کرده است. او در نیمه های روز اول کاری خود به مدیرش گزارش می دهد: «اینجا، حلش کردم» و راه حل را به او نشان می دهد. او به مفهوم او نگاه می کند و می بیند که مشکل را حل می کند.
گفت: خیلی خوب. حالا به پشت میزت برگرد و چند هفته شلوغ به نظر بیای.»
او با تعجب از پاسخ او پرسید: «چرا؟
“زیرا مشکلاتی از این دست معمولاً یک ماه طول می کشد تا تیمی از مهندسان این کار را انجام دهند. شما این کار را در چند ساعت انجام دادید. این باعث می شود دیگران بد جلوه کنند.”
این نگرشهاست که تفکر خلاق را به طور روزانه منع میکند. و بدون خلاقیت، هیچ نوآوری ندارید.
راه حل: خلاقیت روتین
راه حل، دوست من، از نظر مفهوم ساده است: خلاقیت را روتین کنید. از افراد دعوت کنید تا راههای بهتری برای فاکتور کردن مشاغل پیشنهاد دهند و اگر افراد توسعهدهنده کسبوکار شما سیستم را نمیدانند، سیستم را برای آنها توضیح دهید. آیا واقعاً انجام این کار بسیار سخت است؟
وقتی یک مهندس میداند که چگونه یک مشکل پیچیده را به سرعت حل کند، او را تشویق نکنید وانمود کند که وقت بیشتری میگیرد. از او دعوت کنید تا استدلال و روششناسی خود را با تیم به اشتراک بگذارد تا آنها نیز نه تنها راههای بهتری برای حل مشکلات مشابه بیاموزند، بلکه ارزش به کارگیری خلاقیت در حل مسئله را نیز بیاموزند.
روشن کنید که هر فرآیند در سازمان شما قابل تعویض است، مشروط بر اینکه جایگزینی ارزش افزوده داشته باشد. افرادی را که راه های خلاقانه ای برای بهبود فرآیندها پیدا می کنند (البته به شیوه ای تجاری) در آغوش بگیرید. به جای اینکه از همکاران بپرسید “حالت چطوره؟” بپرسید: “امروز چه ایده بزرگی دارید؟”
آن قالب پاورپوینت که دارید و از همه می خواهید که از آن استفاده کنند؟ آنها را از استفاده از آن منع کنید و آنها را تشویق کنید تا ارائه های خود را طراحی کنند و در عین حال به آنها یادآوری کنید که سخنرانی مهمتر از اسلایدها است.
در جلسات، وقتی کسی پیشنهادی دارد، به جای رد کردن آن، با دقت آن را بررسی کنید. وقتی کارمندان اداری راههایی برای اداره سریعتر پیدا میکنند، با خوشحالی از آنها بپرید و بسیار از آنها تعریف کنید.
وقتی ایدههای گزارشهای مستقیم ناقص هستند، آنها را موعظه نکنید. ایده های آنها را در نظر بگیرید، آنها را تعریف کنید و آنها را برای بهبود این ایده ها به چالش بکشید .
به آنها بگویید چه کاری باید انجام شود و اجازه دهید آن را انجام دهند
مهمتر از همه، مدیران شما باید یاد بگیرند که به مردم بگویند که چه کاری باید انجام شود و به آنها اجازه دهند چگونه آن را انجام دهند – در حالی که در صورت نیاز خود را برای مربیگری در دسترس قرار دهند – نه اینکه دقیقاً به آنها بگویند چه کاری و چگونه انجام دهند. علاوه بر این، هنگامی که یک گزارش مستقیم با یک راه عالی برای انجام کاری ارائه می شود، از او دعوت کنید تا ایده را با تیم، اگر نه کل سازمان، به اشتراک بگذارد. در واقع، راه اندازی یک پایگاه داده نکات و پیشنهادات را در اینترانت در نظر بگیرید که در آن افراد بتوانند نکات را به اشتراک بگذارند و افراد تازه کار بتوانند آن نکات را پیدا کنند.
به عبارت دیگر، خلاقیت را بخشی از عادات کاری روزانه همه کارمندان خود قرار دهید و شرکت شما به زودی بسیار خلاق تر خواهد شد. شما عمیقتر از پتانسیل نیروی کار خود استفاده خواهید کرد، آنها بیشتر درگیر کار خود خواهند شد و شرکت شما نوآوری بهتری خواهد داشت.
بدون نظر