تیم ها می توانند نوآوری را هدایت کنند یا می توانند آن را خفه کنند. در بهترین تیمها، اعضا برای ساختن ایدههای خلاقانهتر همکاری میکنند و سپس برای تحقق بخشیدن به آن ایدهها پیش میروند. در بدترین تیم ها، فکر گروهی جا افتاده است و مردم از پیشنهاد هر چیز غیرعادی می ترسند.
با فرض اینکه ترجیح می دهید تیم های خود نوآور باشند، در اینجا ده کاری وجود دارد که می توانید برای اطمینان از نوآوری تیم های خود انجام دهید.
1. تنوع
این مهمترین عنصر یک تیم نوآور است: شما به تنوع نیاز دارید.
اگر میخواستید ایدههای خلاقانه دسر داشته باشید، یک تیم خلاق را با یک دوجین متخصص کیک شکلاتی پر نمیکردید، درست است؟ شما می توانید متخصصان کیک، بستنی، آب نبات، کلوچه، نان و احتمالاً برخی از خواران متخصص را نیز بیاورید. به همین ترتیب، وقتی می خواهید یک تیم خلاق روی ایده های بازاریابی جدید کار کند، جمعیت آن را به افراد بازاریابی محدود نکنید. افراد را از بخش های مختلف بیاورید. زنان و مردان را بیاورید. افراد از نژادهای مختلف و از مکانهای مختلف را بیاورید.
تنوع بیشتر اعضای تیم طیف وسیع تری از تجربیات، مهارت ها و الگوهای تفکر را فراهم می کند که منجر به سطح بالاتری از خلاقیت می شود.
2. به تیم پاداش دهید، نه به فرد
اگر به کل تیم برای ایدههای خلاقانهاش جایزه بدهید، تک تک اعضای تیم انگیزه همکاری برای طراحی و توسعه ایدههای خلاقانه را پیدا میکنند – و برای تیم پاداش دریافت میکنند.
وقتی به افراد درون تیم برای ایدههای خلاقانهشان پاداش میدهید، آنها انگیزه میگیرند که خودخواهانه عمل کنند تا برای خودشان پاداش بگیرند. این می تواند باعث شود اعضای تیم اطلاعات را برای خود نگه دارند، به دنبال بازخورد تیم در مورد ایده های خود نباشند و در بدترین حالت، ایده های همکاران را بدزدند و آن ایده ها را برای خود ادعا کنند. تقریباً مطمئناً وقتی مردم می بینند که هم تیمی ها پاداش می گیرند در حالی که نیستند، احساسات بدی ایجاد می شود.
3. تیم ها برای همیشه نیستند
با گذشت زمان، اعضای تیم یاد می گیرند که یکدیگر را درک کنند. به گفته کیت سایر، در کتاب گروهی فکر کن، اعضای تیم «زبان مشترک و مجموعهای از درک ناگفته مشترک دارند» که روانشناسان آن را «دانش ضمنی» مینامند . این دانش ضمنی جریان ارتباط آسان را تسهیل می کند و – به شرط وجود انگیزه مناسب – خلاقیت را آسان می کند. به همین ترتیب، تیم هویت و در نتیجه به عملکرد خود افتخار می کند.
با این حال، پس از حدود دو سال یا بیشتر، اعضای تیم به خوبی یکدیگر را می شناسند. و با آشنایی بیش از حد، قابلیت پیش بینی و احتمالاً حتی ملال نیز به وجود می آید. بنابراین، خوب است که به تیم ها زمان بدهیم تا ژل کنند، اما بد است که آنها را برای مدت طولانی کنار هم نگه داریم. در حالت ایده آل، شما باید هر 18 تا 24 ماه یکبار اعضای تیم را با هم ترکیب کنید.
4. ایجاد فرآیندهایی برای ارتباطات بین تیمی
تیم ها می توانند از یکدیگر یاد بگیرند. دو تیم ممکن است روی مشکلات مرتبط کار کنند. با به اشتراک گذاشتن تجربیات و ایده ها، هر دو تیم می توانند سود ببرند. در برخی موارد، یکی از اعضای تیم A ممکن است دانشی داشته باشد که برای تیم B بسیار مفید است. اگر تیم ها با یکدیگر ارتباط برقرار نکنند، فرصت ها از دست می روند، دانش مهم به اشتراک گذاشته نمی شود و در بسیاری از موارد، ممکن است چندین تیم وجود داشته باشند. کار روی همین مشکل
در نتیجه، گرد هم آوردن تیم ها و تشویق ارتباطات بین تیمی مهم است. اما، مطمئناً، باید مطمئن شوید که تیمها در جلسات بین تیمی گرفتار نمیشوند یا گزارشهایی را گزارش میدهند که از حل مشکل کم میکند.
رویکردی که من استفاده کرده ام این است که هر تیم فردی را به عنوان سفیر انتخاب کند. سفیر یک تیم برای چند روز با تیم دیگری فرستاده می شود و سپس به تیم اصلی خود باز می گردد. این او را قادر می سازد تا ایده های خود را با تیم جدید به اشتراک بگذارد و ایده هایی را از تیم جدید به تیم اصلی خود بیاورد.
5. رقابت با شوخ طبعی را تشویق کنید
بسیاری از مدیران تیمها را در موقعیتهای بسیار رقابتی کنار هم قرار میدهند، به این امید که اعضای تیم را تشویق کنند تا بیشتر به خودشان فشار بیاورند. من مطمئن نیستم که چیز خوبی است. این می تواند استرس ایجاد کند که ثابت شده است برای خلاقیت مفید نیست. از سوی دیگر، رقابت با شوخ طبعی خوب یا حتی رقابت بین تیم ها با کمترین استرس، یک مزیت رقابتی را اضافه می کند. علاوه بر این، رقابت دوستانه می تواند همه چیز را سرگرم کننده تر کند. و سرگرمی تقریباً همیشه منجر به خلاقیت می شود.
6. رهبران تیم را در مبانی خلاقیت گروهی آموزش دهید
برای اطمینان از اینکه رهبران تیم حداکثر پتانسیل خلاقیت را از اعضا استخراج می کنند، مهم است که رهبران تیم اصول خلاقیت گروه را درک کنند. او باید بتواند خودش از ابزارهای خلاقانه استفاده کند و بداند چگونه اعضای تیمش را به تفکر خلاق تر تشویق کند. ( برای اطلاعات بیشتر در مورد این موضوع به نه اصل رهبری خلاق مراجعه کنید). نیازی به گفتن نیست، من به شدت توصیه میکنم رهبران تیم آموزش خود را بر روی طوفان فکری یا فرآیند حل خلاقانه مسئله (CPS) متمرکز نکنند، که هر دو منجر به تعداد زیادی یادداشتها و صفحهگستردههای PostI پر از ایدههای غیر قابل توجه و اجرای واقعی کمی میشوند. من تفکر ضد متعارف (ACT) خود را توصیه می کنم (تعجب آور نیست )و دیگر روشهای مشارکتی، که به جای گرفتن ایدههای کوچک، برای ساختن ایدههای بزرگ کار میکنند.
7. مشکلات رابطه را به سرعت حل کنید
اگر دو عضو تیم با یکدیگر مشکل دارند، رهبر تیم یا یک مدیر ارشد (مخصوصاً اگر رهبر تیم بخشی از مشکل باشد) باید تضاد را به سرعت حل کند. دعوای درون گروهی بین دو یا چند عضو میتواند پویایی گروه را از بین ببرد، باعث شود اعضای تیم طرفگیری کنند و زمانی را صرف کنند که باید به خلاقیت و نوآوری اختصاص داده شود. اگر بدتر شد، یکی از افراد درگیر را به تیم دیگری منتقل کنید.
8. سلسله مراتب را بشکنید (تا جایی که می توانید)
سلسله مراتب می تواند باعث ایجاد مشکلاتی در تیم ها شود – به ویژه در سازمان های سلسله مراتبی یا بوروکراتیک. اعضای تیم همیشه برای تایید به مافوق خود نگاه می کنند و این منجر به ایجاد ایده هایی برای جلب رضایت مافوق ها می شود تا ایده هایی که واقعاً خلاقانه هستند. دو جایگزین وجود دارد. میتوانید تیمهایی از افرادی بسازید که در سطوح مشابه در سلسله مراتب هستند، یا میتوانید قوانین اولیه تیم را برای جلوگیری از بازی در سلسله مراتب ایجاد کنید. بهتر است هر دو را انجام دهید!
9. فضاهای ملاقات جایگزین
کم خلاق ترین فضای دنیا میز اداری است. دومین فضای کم خلاقانه یک اتاق کنفرانس تجاری معمولی است. آنها برای کار مفید هستند، اما به نوعی خلاقیت را از افراد می مکند. بنابراین، فضاهای ملاقات جایگزین را برای دیدار تیم ها پیدا کنید. در یک کافی شاپ ملاقات کنید، به پیاده روی بروید، یک میز پیک نیک پیدا کنید، یک فضای خنک در یک فضای کار مشترک اجاره کنید، به ساحل بروید. هر از گاهی ملاقات در چنین مکانهایی باعث میشود تفکر بازتری داشته باشید که منجر به ایدههای جدید میشود.
علاوه بر این، شرکت ها باید فضاهای ملاقات خلاقانه تری را فراهم کنند. بسیاری در حال حاضر دارای “اتاق های نوآوری” هستند که شامل صندلی های کیسه ای، بالش، اسباب بازی، دستگاه قهوه ساز، کاغذ، خودکار و ابزارهای دیگر برای خلاقیت بازیگوش است. اگر شرکت شما قبلاً چنین فضایی ندارد، آن را ایجاد کنید.
همچنین فضاهایی برای جلسات غیررسمی مفید است. بسیاری از دفاتر دارای صندلی بغل و مبل در طاقچه خواهند بود. گروههای کوچک به سادگی میتوانند چنین فضاهایی را پیدا کنند و از آنها برای چتهای خودجوش اشتراکگذاری ایده استفاده کنند.
10. به زنان زمان برابر بدهید
این یک واقعیت شناخته شده است که در جلسات، مردان به مراتب بیشتر از برعکس، تمایل دارند حرف زنان را قطع کنند. وقتی زنان ایدههایی را پیشنهاد میکنند، مردان اغلب ایدهها را تکرار میکنند و به عنوان مبتکران ایده اعتبار کسب میکنند. این ناعادلانه است و برای اعضای تیم زنان بی انگیزه است. رهبران تیم باید مطمئن باشند که زنان اجازه دارند ایده های خود را بدون وقفه بیان کنند و به آنها اعتبار داده می شود. به همین ترتیب، اعضای تیم را به انجام همین کار تشویق کنید. ظاهراً، زنان در کاخ سفید (در زمان پرزیدنت اوباما) روشی عالی برای اطمینان از شنیده شدن و اعتبار یافتن آنها ایجاد کردند. در مورد آن اینجا بخوانید .
تو چطور؟
تجربیات شما در تیم های نوآور چیست؟ چه جادوی باعث شد آنها کار کنند؟ و در مورد تجربه شما در تیم های غیر نوآور چطور؟ چه چیزی باعث مرگ خلاقیت شد؟ لطفا تجربیات خود را با من در میان بگذارید. من دوست دارم در مورد آنها بدانم!
بدون نظر